آرش رجب پور ،بازار هنر ایران ، برند دووسی ،خرید و فروش آثار هنری
آرش رجب پور و بازخوانی انرژی نو برای هنر ایران
در میان هنرها اما هنرهای تجسمی می تواند بازار کار پررونق تری داشته باشد، اگر سینما، تئاتر و موسیقی وابستگی صد در صدی به مرزهای جغرافیایی و زبانی دارد و به جهت تنگناهای اقتصادی و کوچک شدن سفره مردم حال و روز مساعدی ندارند ،هنرهای تجسمی ذات و خاصیتی دارد که می تواند فرای جغرافیای مرزی بازار فروش داشته باشد.
ایران آرت: آرش رجب پور مدیر برند دووسی :
جمعیت هنری ایران در منطقه خاورمیانه مثال زدنی است؛ چنین آمار خیره کننده ای حتی برای خود ما ایرانیان هم حیرت انگیز است: کافی ست، شمار هنرمندان ایران در دهه های ۴۰، ۶۰، ۸۰ و اکنون، قرن جدید، را مقایسه کنید از یک میل فزاینده حکایت می کند که چرایی این اقبال را باید در رساله های تحقیقی دانشگاهی جستجو کرد.
بدیهی ست چنین گرایش تاریخی، شوق انگیز و برای هر مملکت و ملتی یک فرصت بی بدیل محسوب می شود، هنر، بهترین محمل برای آرامش بخشی به جامعه ، تسری اخلاق و گسترش آموزه های انسانی است که ایران امروز به جهت دارا بودن چنین ثروت معنوی پتانسیل بالایی برای بهره مندی دارد ، به طبع اینکه از این موقعیت خاص چگونه استفاده کنیم مهم است.
در عین حال بافت جمعیتی هنری ایران گزاره نگران کننده ای هم دارد: بسیاری از این نسل هنری ، جوان و تحصیل کرده مراکز آموزشی آکادمیک و یا آزاد هستند، جمعیت قابل ملاحظه ای از هنرستان ها می آیند،بدین معنا که دیپلم هنر دارند و از سنین کودکی دل در گرو هنر دارند و اکنون در فصل تشکیل خانواده و سن اشتغال ، به امرار معاش از راه هنر دل بسته اند و به غیر این نیز رضایت نمی دهند. اما تمام شواهد حاکی ست برای بخش بزرگی از نسل نوی هنر ایران بازار کار وجود ندارد . خواندن پیاپی اخباری که فلان هنرمند راننده تاکسی های اینترنتی ست، یا به کارهای دیگر مشغول است امری روزانه و تکراری شده که متاسفانه می تواند زمینه سرخوردگی اجتماعی را تقویت کند که به حتم آسیب زاست.
در میان هنرها اما هنرهای تجسمی می تواند بازار کار پررونق تری داشته باشد، اگر سینما، تئاتر و موسیقی وابستگی صد در صدی به مرزهای جغرافیایی و زبانی دارد و به جهت تنگناهای اقتصادی و کوچک شدن سفره مردم حال و روز مساعدی ندارند ،هنرهای تجسمی ذات و خاصیتی دارد که می تواند فرای جغرافیای مرزی بازار فروش داشته باشد.
بله، نخستین ضرورت جمعیت رو به تزاید هنرمندان تجسمی، توسعه بازار هنر و گسترش دایره خریداران آثار هنری است. به نظر می رسد کارآمدترین راهکار این مهم شکل دهی بازارهای منطقه ای ست.
هنر ایران بالفعل در میان کشورهای همسایه دارای نفوذ است و اگر برنامه ای مدون و راهبردی تهیه شود می توان بازار اشتغال و حتی درآمدهای ارزی مبتنی بر هنر را گسترش داد.
مولفه مهم دیگر این است که فروش اثر هنری غیر از کارکرد اقتصادی، توسعه فرهنگی و انتقال جهان بینی هم هست که می تواند فرهنگ والای ایرانیان را به دنیا بازتاب دهد.
به حتم چونان دهه گذشته بخش خصوصی باید پرچم دار این راهبرد باشد اما دولت می تواند با تعیین استراتژی های حمایتی و طرح مشوق هایی بستر این مهم را فراهم کند.