عشقترانهعلیدوستی سروصدابهپاکرد
به دنیا که آمدم، مادرم اسمم را از روی تمام دختران کتابی گذاشت که از پدر هدیه گرفته بود.
ایران آرت: وقتی سلبریتیها از حوزه خودشان فراتر میروند و کارهای جدی در زمینههای دیگر عرضه میکنند با یک شانس و یک خطر بزرگ مواجهاند. آنها شانس این را دارند تا به یمن اسم و رسمی که برای خودشان دستوپا کردهاند تجربیات جدیدشان را به دست مخاطبان برسانند و از فروش و استقبال خوبی هم بهره ببرند. اما همزمان خطری وجود دارد که با نابلدی و اعتمادبهنفس نابجا و ارائه یک کار ضعیف، حسن شهرت و مقبولیت خود را خدشهدار کنند.
تعدادی از بازیگران ما نیز این ریسک را کردهاند و در زمینههای مختلف از جمله خوانندگی یا چاپ کتاب تجربههای موفق و ناموفقی داشتهاند. کتاب «تاریخ عشق» دومین ترجمه ای است که از ترانه علیدوستی منتشر شد و در چند ماه به چاپ چهارم رسید. سوال این است که دلیل این استقبال صرفا به خاطر اسم ترانه علیدوستی است؟ راستش شاید نتوان به این راحتی جواب مثبت داد. کم و بیش دیگران درباره توانایی او در ترجمه صحبت می کنند. اگر خودتان هم کتاب خوان هستید، وقتی ترجمه " رویای مادرم " از آلیس مونرویا حتی همین کتاب " تاریخ عشق " را به دست بگیری، حتما متوجه می شوید که بیخود نه مخاطب را گیج می کند و نه جمله هایش گنگ و نامفهوم است . هر چند شهرت اسم او را هم نباید نادیده گرفت. علیدوستی این بار سراغ چه کتابی رفته؟ کتابی که با تلخی فکر کردن به مرگ شروع می شود، دقیقا با این جمله " آگهی فوتم را که بنویسند، فردا یا پس فردا. در آن خواهند گفت:از لئوگورسکی آپارتمانی پر از کثافت به جا مانده است." بعد با این افکار دلهره آور ادامه پیدا می کند که بعد از مرگم چه کسی برای اولین بار مرا خواهد دید؟ اصلا نکند جنازه ام چند روزی در آپارتمان بماند؛ درست مثل همسایه ام... حالا این آقای گورسکی کیست؟" لئوپلد گورسکی مردنش را از 18 آگوست 1920 آغاز کرد. وقتی راه رفتن می آموخت مرد. وقتی پای تخته می ایستاد مرد و یک بار هم وقتی سینی بزرگی در دست داشت. وقتی امضای جدیدی تمرین می کرد مرد. تنها مرد، چون خجالت می کشید به کسی زنگ بزند. به یاد آلما مرد یا وقتی دیگر نمی خواست یادش را بکند..."
خلاصه ، در همان ابتدای " تاریخ عشق " با مردی مواجه اید که دارد به نوعی روایت اول شخص خودش را از مرگ می گوید. کمی که جلوتر می رویم ، نوشته های صفحات متفاوت از دیگر کتاب ها می شود. در بعضی از صفحات فقط دو کلمه نوشته شده و در بعضی کلی نمودار. "تاریخ عشق" روایت مردی است نویسنده و آواره ی جنگ که عاشق دختری با نام " آلما " بوده. حالا با خواندن کتاب متوجه ارتباط این چند حلقه پیچیده خواهید شد؛ ارتباط آقای نویسنده و کتاب " تاریخ عشق " و نام آلما و آن جمله ای که در صفحه ی 41 کتاب آمده که " به دنیا که آمدم، مادرم اسمم را از روی تمام دختران کتابی گذاشت که از پدر هدیه گرفته بود؛ کتاب تاریخ عشق".