بیانیه ٢٢٤ داستاننویس درباره انتخابات ریاستجمهوری
ما داستاننویسانی که ناممان در ذیل این نامه آمده است، لازم میدانیم برآوردمان را از چهار سال ریاستجمهوری ایشان به دست دهیم...
ایران آرت: روزنامه شرق در صفحه هنری امروز - 16 اردیبهشت- نوشت: ٢٢٤ نفر از داستاننویسان ایران درخصوص انتخابات ریاستجمهوری دوره دوازدهم بیانیهای صادر کردند. در این بیانیه آمده است: «اینک که به پایان کارِ دولتِ یازدهم به ریاست جناب آقای حسن روحانی رسیدهایم و انتخابی دیگر در پیش است، ما داستاننویسانی که ناممان در ذیل این نامه آمده است، لازم میدانیم برآوردمان را از چهار سال ریاستجمهوری ایشان به دست دهیم، تا مگر پرتویی افکنده باشیم بر راهِ طیشده و بخش مهمی از آنچه بر کار نوشتن و نشر و احیانا آنچه بر فرهنگمان گذشت در این چهار سال، و نیز دشواریهایی که برای طی مسیرِ آینده همچنان با آنها رودرروییم». در ادامه این بیانیه ضمن اشاره به وضعیت نشر در چهار سال ریاستجمهوری دکتر حسن روحانی میخوانیم: «در اوایل سال ۹۲، که جناب روحانی دولت یازدهم را به دست گرفتند، نویسندگان از جمله قشرهایی بودند که خسته و فرسوده از همه مصائبی که در هشتسال پیش از آن بر سرِ خودشان و کتابهاشان و نیز بر همه جوانبِ فرهنگی/ اقتصادی کشورشان آمده بود، با امید به سرِکارآمدن دولتی فرهنگی، کارآمد، و همهجانبهنگر اغلبشان به پیشباز این دولت رفتند و نهفقط با رأیدادن، که بسیاریشان حتا با نوشتن و گفتن و هرآنچه که میتوانستند، با ایشان همراه و همدل شدند؛ بهخصوص که جناب آقای روحانی وعده گشایشهای بسیار در عرصه فرهنگ میداد و زبانش در این عرصه از جنس فرهنگ بود. انصاف هم باید داد که در این چهار سال هم (چه در زمان وزارت آقای جنتی و چه اکنون در زمان وزارت آقای صالحیامیری)، بسیاری از کتابهایی که پیش از آن با مانع سانسور مواجه بودند، مجوز گرفتند و فرصتهای بیشتری برای اهل فرهنگ و هنر در همه عرصههای مربوط فراهم گشت؛ نشانههایش هم نشر بیشتر کتابها و فروش کلی بیشتر آنها بود، چنانکه در حوزههای دیگر فرهنگی مربوط به وزارت ارشاد هم چنین بود. به گمان ما اما این فقط بهفعلیتدرآوردن بخش متوقفمانده فرهنگ و بهخصوص عرصه نشرمان بود، و نه عمل به وعده رئیسجمهور محترم برای رفتار مشابه با مطبوعات در حوزه کتاب، و مهمتر از آن اعتماد به اهل فرهنگ و سپردن مسئولیتهای مربوط به نشر و ترویجِ کارهاشان به خودشان. گرچه تساهل مسئولان فرهنگی دولتِ یازدهم توانست چراغِ روبهخاموشی فرهنگ را روشن نگه دارد و امید به کار فرهنگی بهدور از منع و مانعهای دولتی و نظارتی را در دل اهل فرهنگ زنده کند، اما متأسفانه هنوز هم سایه این نظارتها و منعها بهکلی از سر فرهنگ و بهخصوص ادبیاتمان برداشته نشده و هنوز هم بخشِ زیادی از بودجه ملی و فرهنگیمان صرف مانعتراشیدن و سانسور کتابها و تولیدات فرهنگیمان میشود. پایینماندن شمارگان کتابها، بهخصوص کتابهای تألیفی، زنگخطرِ افول تولید ادبی و پژوهشی را در سالهای آتی به صدا درآورده است و هنوز نوشتن و ترجمهکردن و نشر کاری مخاطرهآمیز است و نه نوعی راهورسم برای زندگی و تلاش برای اعتلای فرهنگی کشور». امضاکنندگان در ادامه ابراز امیدواری کردهاند با انتخاب دوباره حسن روحانی موارد زیر تحقق یابد:
۱ـ چنانکه وعده رئیسجمهور محترم در سال ۹۲ بوده، نشر کتاب هم همچون نشر مطبوعات، محتاج مجوزِ پیش از چاپ و نشر نباشد. این کار حتما در جهت تحقق منشور شهروندی ارائهشده از طرف رئیسجمهور محترم خواهد بود که بهخصوص در مواد ۲۶ و ۲۷ آن حق آزادی اندیشه و آزادی بیان، در چارچوب قانون، بهصراحت تضمین شده است.
۲ـ پیوستن به معاهده جهانی معروف به کپیرایت برای کمک به نظاممندشدن نشر و حمایت از ارتباطِ درستتر نشر ایران با جهان.
۳ـ گذاشتن واحدهای درسی مختصِ کتابخوانی و بهخصوص ادبیاتخوانی در مدارس و دانشگاهها، و ترغیب دانشآموزان و دانشجویان به تحقیق در میان کتابها بهجای سوقدادنشان به حفظکردن متون برای کسب نمرههای بالاتر.
۴ـ توجه ویژه به نویسندگانی که سالها برای ادبیات و فرهنگ کشورمان قلم زدهاند، با انتشار بیقیدوشرط کتابهاشان و نیز برقراری حقوق معنوی و مادی برای ایشان (از جمله باید به منع انتشار سه کتاب آقای دولتآبادی درحالحاضر اشاره کرد، به سلیقه و نظر کسانی با عمری احتمالا کمتر از نیمِسالهایی که ایشان در این کشور و برای فرهنگش قلم زدهاند).
۵ـ احداث کتابخانههای متعدد و متناسب با شأن فرهنگی و جمعیت حالحاضر کشور، تا مبادا کسانی به دلیل کمبودهای مالی از خواندن (که روشنای زندگی و دلیل و طریق درستزیستن است)، محروم مانده باشند.
۶ـ برداشتن موانع برگزاری جوایزِ خصوصی و مراسم و جلسات و مانند اینها، و درعوض دراختیارگذاشتن امکاناتِ عمومی در اختیار دولت به بخش خصوصی برای انجام این امور.
۷ـ و آخر و در یک کلام، اعتماد به اهل فرهنگ و یار و همراهشانشدن و ساختن بستر برای فعالیتهاشان، بهجای راهنما و بزرگتر و ناظرشانشدن.
این نامه به امضای نویسندگانی چون احمد اخوت، شیوا ارسطویی، میترا الیاتی، شبنم بزرگی، شاپور بهیان، احمد پوری، مریم حسینیان، ابوتراب خسروی، امیرحسین خورشیدفر، حافظ خیاوی، بلقیس سلیمانی، حسین سناپور، محمدحسن شهسواری، امین فقیری، سیاوش گلشیری، حدیث لزرغلامی، حسن محمودی، جمال میرصادقی، مهدی یزدانیخرم و... رسیده است.