نخستین واکنشها به رمان تازه موراکامی / خوب اما نه شایسته نوبل
منتقدین نشریههای گاردین، تایمز و تلگراف به رمان تازه هاروکی موراکامی واکنش نشان دادند.
ایران آرت: مهدی فروتن: هشت ماه پس از انتشار نسخه ژاپنی «کشتن فرمانده شهسواران»، چهاردهمین رمان هاروکی موراکامی در 674 صفحه در کشورهای انگلیسیزبان به بازار آمد.
موراکامی که فوقستاره ادبیات ژاپن است و البته حتی یکی از جوایز بزرگ ادبی در کارنامهاش دیده نمیشود، 12 سال پیش به یکی از بزرگترین آرزوهای زندگی خود جامه عمل پوشاند. او که در 2014 رویای زندگیاش را تنها نشستن پای یک چشمه دانسته بود، در 2006 «گتسبی بزرگ» را به ژاپنی ترجمه کرد تا به این ترتیب دین خود را به اف اسکات فیتسجرالد هم ادا کرده باشد.
«کشتن فرمانده شهسواران» را شاید بتوان یک «گتسبی» گستردهتر و سوررئال برای عصر اطلاعات دانست. موراکامی که در 69 سالگی بیش از هر کس دیگر حتی خود فیتسجرالد برای به بند کشیدن شاهکار او تلاش کرده، در کتاب تازهاش داستان غمبار یک رویاپرداز تنها را روایت میکند که فانتزی او ارائه اشارههایی به غیرواقعی بودن واقعیت است. گستره رمان سراغ ایدههایی درباره هنر، سوگواری و بازتولید میرود با بازتابهایی از «آلیس در سرزمین عجایب»، اپرای «دون ژوان» موتسارت، اپرایی از بلا بارتوک و داستانی قرن هجدهمی از یوئدا آکیناری درباره یک مومیایی که به زندگی بازمیگردد.
راوی بینام «کشتن فرمانده شهسواران» یکی از همان شخصیتهای آشنای دنیای موراکامی است؛ نقاشی آرام، مردد و سی و چند ساله که در خانه کار میکند، از کابوسهای فاجعهبار کافکایی رنج میبرد و بیشتر وقت خود را به بخارپز کردن سبزیها اختصاص میدهد. وقتی همسر مرد پایان زندگی مشترکشان را اعلام میکند، از توکیو بیرون میزند و همچنان شجاعت اعتراف کردن به این واقعیت را ندارد که صرفا به دلیل شباهت زن با خواهرش با او ازدواج کرده است؛ خواهری که در سن 12 سالگی از دنیا رفته است.
جوانا تامس-کُر، منتقد ادبی گاردین درباره کتاب تازه موراکامی چنین مینویسد: «مارتین ایمیس زمانی گفته بود هیچ شگفتی تا ابد دوام نمیآورد؛ جملهای که شاید اینجا درباره موراکامی و رمانش صدق کند. نویسنده ژاپنی میتوانست با یک ادای دین محض به گتسبی به اوج برسد اما او دوست دارد داستانهایش را در یک نقطه حیاتی رها کند. ایدههای داستانی چنان پراکنده شدهاند که خواننده نمیداند قرار است چه اتفاقی رخ دهد و به نظر میرسد خود موراکامی هم خط روایت را گم کرده است.»
جیمز ماریوت از روزنامه تایمز انگلیس نظری دیگر درباره «کشتن فرمانده شهسواران» دارد. او مینویسد: «هواداران موراکامی در این رمان تازه او تمام مضامین و ساختارهای محبوب خود را مییابند. مشکل اینجاست که کتاب نمیتواند نیش خود را بزند و این یعنی با داستانی خوب طرفیم که طبعا هرگز نمیتواند در حد بردن جایزهای معتبر چون نوبل ادبیات باشد؛ افتخاری که نویسنده نامدار ژاپنی همواره تا یک قدمی آن رفته و دست خالی بازگشته است.»
لئو رابسن از تلگراف به کتاب تازه موراکامی پنج ستاره از پنج ستاره ممکن میدهد و آن را چنین توصیف میکند: «چیستانها، ناشناختهها و معماها.» او مینویسد: «شبیه آثار نویسندگان معاصر چون پل آستر، پاتریک مودیانو و کازوئو ایشیگورو و رمانها و فیلمهایی که به نظر میرسد موراکامی از آنها الهام گرفته از جمله «گتسبی بزرگ»، «همشهری کین» و «موبی-دیک»، گشتن دنبال رازها برتری دارد بر گشتن دنبال واقعیتهای گمراهکننده. این هنر موراکامی است که در «کشتن فرمانده شهسواران» در پی همه چیز نیست و به «اندک» قناعت میکند.»