پنج کتاب برگزیده الیف شافاک/ آثاری که حال خالق «ملت عشق» را خوب میکنند
نویسنده ترکیهای که با کتاب «ملت عشق» به نامی آشنا برای خوانندگان ایرانی تبدیل شده، معتقد است نویسندگانی چون نائومی کلاین و مری برد با آثار و ایدههای خود ذهن ما را دگرگون و حالمان را خوب میکنند.
ایرانآرت: الیف شافاک در یادداشت تازه خود برای گاردین نام پنج نویسنده محبوب و کتابهای تاثیرگذار آنها را آورده است. سیگمونت باومن، جامعهشناس و فیلسوف لهستانی (که یک سال پیش در چنین روزهایی در 91 سالگی درگذشت) از چهرههای موثر در نظریه اجتماعی بود. «زمانه سیال: زیستن در عصر بیاطمینانی» او علاوه بر شیوه نگاه کردن ما به چیزها، اصل عبارتها و مفاهیمی را زیر سئوال میبرد که ما از آنها بهره میبریم. عبارت «بحران پناهجویان» را در نظر بگیرید؛ انگار خود پناهجویان بحرانی به وجود آوردهاند که دیگران باید آن را حل کنند. صدای خردمندانه و تفکربرانگیز باومن به ما آموخت دنیای معاصر را دیگرگون ببینیم و سردرگمیهای زمانه را بهتر بشناسیم.
گرچه اریک هوفر «مومن واقعی» را در ۱۹۵۱ نوشته اما کتابی همیشگی است که شاید خواندنش برای برخی آزارنده باشد، چرا که سرشار از حکمتهای واقعبینانه اما تیره و تار است. «مومن واقعی» به ما میگوید چرا در جوامع فردگرا جنبشهای تودهای همچنان جاذبه دارد. در دوران سلطه قبیلهگرایی، پوپولیسم، ملیگرایی و انزواطلبی و افزایش لحظه به لحظه نارضایتیها، باید بدانیم چنین ایدئولوژیهایی چرا برای انبوه مردم کشش دارند. هوفر میگوید: «هر چه مشروعیت فرد برای تاکید بر فضایل خودش کمتر باشد، میتواند همه فضیلتها را برای ملت، دین، نژاد یا آرمانی مقدس در نظر بگیرد.»
«ضدروشنفکرگرایی در زندگی آمریکایی» در دهه ۱۹۶۰ نوشته شد اما بیتردید به درد امروز میخورد. کتاب مطالعهای روشنگرانه است که جایزه پولیتزر را برای خالق آن ریچارد هوفستاتر به ارمغان آورد. «ضدروشنفکرگرایی در زندگی آمریکایی» که سالها فراموش شده بود، امروز دوباره در کتابفروشیها دیده میشود و جزو پرفروشهاست. هوفستاتر به این نکته میپردازد که با اوجگیری پوپولیسم و دمکراسیهای غیرلیبرال، شعارهای ضدروشنفکری هم رشد کردهاند. او معتقد است شاید پدیده جبههگیری علیه روشنفکری تازه نباشد اما میتواند پیامدهای غیرمنتظره داشته باشد.
«زنان و قدرت» مری برد این پرسش را مطرح میکند که رفتار تاریخ با زنانی جرأت کردهاند در فضاهای عمومی موضع بگیرند چه بوده و آیا اوضاع بهتر شده است یا نه. پاسخ این است: بله و اصلا. کتاب ساز و کار زنستیزی را شرح میدهد و به این میپردازد که این پدیده چرا این اندازه بادوام است. میعارهای جامعههای پدرسالار برای زنانی که وارد سیاست میشوند و زنانی که به قدرت میرسند متفاوت است. به عقیده برد، امروز زمان دگرگونی در زبانی است که تبعیضی نظاممند علیه زنان روا میدارد.
و سرانجام نائومی کلاین و «همه چیز دگرگون میشود: سرمایهداری علیه اقلیم». با وجود موضوع غمانگیز کتاب، لحن نویسنده روحافزا، خوشبینامه و توانبخش است. برای اینکه دریابیم نابرابری چگونه در ساختار سرمایهداری رسوخ کرده، باید کتاب فوقالعاده کلاین را بخوانیم؛ برای تجدید ایمان به ابنای بشر، برای ساختن حسی از همبستگی جهانی و آگاهی زیستمحیطی و برای آنها که هرگز از رویاپردازی برای تشکیل آیندهای بهتر و روشنتر دست برنمیدارند.