کد خبر: 31824 A

ژان‌ کلود کریر: کیارستمی مقابل هالیوود ایستاد / سینما را باید به قبل و بعد از کیارستمی تقسیم کنیم / عاشق کارهای اصغر فرهادی هستم

ژان‌ کلود کریر: کیارستمی مقابل هالیوود ایستاد / سینما را باید به قبل و بعد از کیارستمی تقسیم کنیم / عاشق کارهای اصغر فرهادی هستم

فیلمنامه‌نویس و نمایشنامه‌نویس مشهوری می‌گوید عباس کیارستمی از جمله کسانی بود که سینمای دنیا را به سمت خروج از فضای هالیوودی هدایت کرد.

ایران آرت: یکی از نسل بزرگان هنر سینما که در دهه‌های شصت و هفتاد میلادی نام‌شان پرآوازه شد،  "ژان‌کلود کریر" فرانسوی است. نویسنده توانا و خلاقی که همراه با هنرمندانی چون "لوئیس بونوئل" و "پیتر بروک" باعث تغییرات بزرگی در فرم و روایت سینما و تئاتر جهان شد. کریر هفته گذشته برای شرکت در نشست "دیالوگ بدون مرز / تاثیر متقابل تئاتر ایران و فرانسه" به ایران آمد اما به دلیل بیماری نتوانست در آن شرکت کند و به‌جای او حجت‌الله ایوبی، محمدرضا خاکی و قطب‌الدین صادقی درباره‌اش گفتند و همچنین پیام تصویری او نمایش داده شد. این فیلمنامه‌نویس و نمایشنامه‌نویس فرانسوی گفت‌وگویی با سبا حیدرخانی در خبرگزاری ایلنا انجام داده است که بخش‌هایی از آن را در ادامه می‌خوانید. 

استاد، شما به واسطه دوستی و آشنایی با عباس کیارستمی دیدگاه خاصی نسبت به سینمای ایران دارید و نقش ویژه‌ای را برای او در سینمای ایران و جهان قائل بودید. آیا به واسطه ایرانی بودن همسرتان (نهال تجدد) و نمایشنامه‌نویس بودن مادر ایشان (مهین تجدد) با تئاتر ایران هم آشنا هستید؟

من استاد نیستم، من ژان‌کلود کریر هستم. در مورد سوال‌تان هم باید بگویم نه، من آن‌چنان تئاتر و نمایشنامه‌نویسی ایران را دنبال نمی‌کنم. فکر می‌کنم آخرین نمایشی که در ایران دیدم، ۱۲ سال پیش و اثری از آتیلا پسیانی بود.

قبل از پیروزی انقلاب هم به ایران سفر کرده بودید؟

نه،‌ پیش از انقلاب ۱۹۷۹ به ایران نیامده بودم اما بعد از انقلاب چند بار به ایران سفر کردم. در واقع بعد از دیدن فیلم "تعزیه" عباس کیارستمی بود که به ایران سفر کردم تا از نزدیک فضای آن اثر بزرگ را ببینم.

تئاتر در ایران در چند سال گذشته به سمت فضایی غیردولتی و خصوصی رفته و با کم‌ترین حمایت‌های دولت کار خود را انجام می‌دهد، این فرآیند را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

من اطلاع دقیقی از فضای تئاتر ایران ندارم اما استقلال تولیدکنندگان آثار سینمایی و تئاتری از دولت در هرجایی اتفاق خوبی‌ست. ایران در گذشته و حال حاضر؛ فرهنگ بسیار غنی و بزرگی دارد و یکی از بهترین‌ها در جهان است. من علاقه بسیار زیادی به مولانا، سعدی، فردوسی و حافظ دارم. مادر همسر من (مهین تجدد) همیشه سعدی می‌خواند و من علاقه بسیار زیادی به سعدی دارم.

وضعیت تئاتر دنیا را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ 

من رئیس یک جشنواره بین‌المللی در تئاتر هستم و باید بگویم تئاتر تاکنون در برابر تمام فشارهای سیاسی در دنیا از کمونیسم تا نازیسم دوام آورده است و به مسیر خود ادامه می‌دهد. هنر هیچ‌وقت تحت سلطه قرار نمی‌گیرد.

تعدادی از کارگردان‌های تئاتر ایران در خارچ از کشور مشهورند. کسانی مثل آربی اوانسیان و بهرام بیضایی که از ایران رفته‌اند و کسانی مثل امیررضا کوهستانی هم اجراهای موفقی در خارج از کشور دارند. با آثار این افراد چقدر ارتباط برقرار کرده‌اید؟

کارهای کوهستانی را دورادور دنبال می‌کنم، بهرام بیضایی که یک استاد است و با آربی اوانسیان هم رابطه دوستانه‌ای دارم. اما بیشتر کارهای "رضا عبدو" در آمریکا را دنبال می‌کنم و حتی الآن کتابی درباره او در حال چاپ است که من و همسرم در آن مقاله‌هایی نوشته‌ایم. معتقدم رضا یک نابغه بود.

در ایران یکسری محدودیت‌هایی چه در متن و چه اجرا داریم با این‌حال کارگردان‌هایمان هم‌چنان به تولید تئاتر ادامه می‌دهند. به نظر شما فضای سانسور در جهان می‌تواند منجر به ایجاد راه جدیدی برای هنرمندان و تئاتر شود؟

بله حتما. وقتی ضد سانسور مبارزه می‌کنید همیشه ایده‌های جالب‌تری دارید. مثلا سینمای آمریکا شاهد سانسور بسیار عجیبی در سال‌های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ بود که باعث شد سینمای این کشور علیه این سانسور به ایده‌های جالبی دست پیدا کند که هنوز هم ما از آن‌ها استفاده می‌کنیم. در این اثر ایرانی که به تازگی دیدم، زوجی باید روی صحنه همدیگر را می‌زدند اما اجازه لمس یکدیگر را نداشتند. آن‌ها کلمات را جایگزین کردند. مثلا می‌گفتند تو باعث درد من شدی. خب به نظر من این تاثیرش بیشتر است. هم از نظر ذهن تماشاگر و هم جنگیدن با سانسور. یعنی مفهوم مبارزه با سانسور را به‌خوبی به مخاطب منتقل می‌کند. به‌نظر من اجرای سانسور، مهم‌ترین مبارزه با سانسور است؛ چون سانسور امری غیرانسانی است. 

شما در جایی گفته بودید که عباس کیارستمی راه جدیدی در سینما ایجاد کرده بود. آیا همچنان به این حرف معتقدید؟

من می‌گویم سینما را باید به قبل و بعد از عباس کیارستمی تقسیم کنیم. در واقع دوره‌ای که سینمای جهان کیارستمی را داشت و اکنون، در دوره‌ای که کیارستمی وجود ندارد! من معتقدم که این مسیر جدید را که عباس کیارستمی و ژان‌لوک گدار ایجاد کردند، یک راه سوم و البته راه بهتر برای سینمای جهان بود؛ چیزی که من به آن سینمای مستقل می‌گویم. در حالی‌که سینمای جهان در فضای سیستم سوداگرانه و تجاری آمریکایی سیر می‌کند، ایجاد این راه جدید کار آسانی نبود. ژان‌لوک گدار، فرانسوا تروفو و برخی دیگر توانستند راه جدیدی آغاز کنند. سی سال بعد از آن‌ها، "عباس کیارستمی" از جمله کسانی بود که سینمای دنیا را به سمت خروج از فضای هالیوودی هدایت کرد. او رودرروی سینمای هالیوودی ایستاد. قبلا هم گفته‌ام که فیلم "خانه دوست کجاست" را دوبار در طی یک روز دیدم! البته این مربوط به قبل از دوستی من با کیارستمی بود و بعد از آن من شیفته عباس شدم. 

شما دوستی چندین و چند ساله با پیتر بروک داشتید. بروک پیش از انقلاب اسلامی به ایران آمد و نمایشی را هم روی صحنه برد. اما بعد از انقلاب، شرایط سیاسی تغییر کرد و سال‌ها طول کشید تا تعامل دو سویه تئاتر ما با جهان دوباره شکل بگیرد. فکر می‌کنید رابطه هنر با جهان چه تاثیری بر رشد یا توقف کیفی آثار یک کشور دارد؟

متاسفم که این تعامل از بین رفت. اما ما هم {در فرانسه} همین دوره‌ها را سپری کرده‌ایم. وقت‌هایی بوده که دولت ما نمایشنامه‌ها را سانسور کرده و از اجرا منع می‌کرد. ولی باید از این غیبت برای تولدی دوباره استفاده کرد و از این منظر می‌توان ماجرا را نگاه کرد. دیگر چه می‌توانم بگویم؟ (می‌خندد)

آخرین سوال؛ فیلم‌های اصغر فرهادی را هم دیده‌اید؟ "گذشته" که در پاریس ساخته شد.

بله دیدم. من عاشق کارهای اصغر (فرهادی) هستم. فیلم گذشته هم بسیار اثرگذار و جالب بود.

 

اصغر فرهادی عباس کیارستمی ژان کلود کریر پیتر بروک
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین