با سهراب همآتلیه بودم/ گفته های منوچهر نیازی از نقاشی و حراجها
منوچهر نیازی عقیده دارد بازار هنر وقتی میبیند که هنرمندی پیر شده است به سمتش روی میآورد و قیمت آثارش بالا میرود.
ایرانآرت: با بررسی آثار منوچهر نیازی در حراج تهران، شاهدِ یک آهنگ طبیعی رشد قیمت در آثار این هنرمندیم. قیمتها به مرور از سال 1392، تا 1396 به ترتیب 18، 36، 42، 60 و 150 میلیون تومان رشد داشته. از طرفی همهی کارهای ارائه شدهی نیازی در حراجی تهران، تابلوهای تنهی درخت این هنرمند است. منوچهر نیازی در آستانه هشتاد سالگی است.
این نقاش در همین رابطه گفت: من 65 سال است که نقاشی میکنم، و سعی کردهام که در جا نزنم. شما اگر کارهای 60 سال پیش مرا ببینید، کاملاً کلاسیک است؛ عین عکس. کارهایم را پلهپله آوردهام جلو. من در عمرم به غیر از نقاشی هیچ کاری نکردهام. قدیم روزی 16 ساعت کار میکردم، اما حالا بیشتر از یکی دو ساعت در روز نمیتوانم کار کنم. خوشبختانه حراجی باعث شد که قیمت آثار تا یک سقف معمولی افزایش پیدا کند. باید قبل از حراجی هم قیمتها میرفت بالا. در حراجی آثار مرا یک فرد معمولی خرید، بدون سفارش و زیرمیزی؛ کسی بود که به بیوگرافی هنری من علاقه داشت. همیشه دوست داشتهام بدانم که خریدار اثر من، کارم را برای چه میخرد؟ اینکه کار را برای دکور میخرد یا برای خاطر منوچهر نیازی؟
او در گفتگو با خبرنگار ایلنا ادامه داد: مسئلهی دیگری که در قیمتگذاریها مؤثر است، این است که بازار هنر وقتی میبیند که هنرمندی پیر شده است به سمتش روی میآورد. مثل پرویز کلانتری که قیمت کارهایش در اواخر عمرش خیلی بالا رفت. این اقبال به خاطر سن هنرمند و اثر است. کسی هم که در این کار سرمایهگذاری میکند کاملاً جوانب کار را درنظر میگیرد که ضرر نکند. اینکه فلان هنرمند چند سال است که کار کرده و نمایشگاههایش چه بوده و ... برایش اهمیت دارد. علاوه بر حراجی، وقتی که موزه امام علی تولدم را جشن گرفت، بعد از آن هم یکسری حرکتهایی شد. این دیگر بستگی به سطح درک عمومی مردم دارد که هنرمندانشان را بشناسند. در سال گذشته در گالری نیکلا فِلامِل پاریس نمایشگاه گذاشتم. در آن نمایشگاه، 23 تا تابلو داشتم، تا شب دوم نمایشگاه، بیست و یکی از کارهایم فروش رفت. بیشتر هم فرانسویها خریدند.
این هنرمند دربارهی تابلوهای تنهی درختش که هر سال در حراجی ارائه شده، گفت: این نوع از درختهای من که در حراجی ارائه شد، نوع جدیدی در تابلوهای من است. قدیم در ایران فقط من و سهراب روی تنهی درخت کار میکردیم. من با سهراب چندین سال همآتلیه بودم. روبهروی سینما شهرفرهنگ، یک آتلیه داشتم که سهراب هم میآمد آنجا. گهگاهی هم با هم دوتایی ورکشاپ داشتیم. ولی هیچ وقت مقلد همدیگر نبودیم. تنههای درخت سهراب، با رنگ قهوهای شماره 3 (یا اَمْبَر) کار شده که قهوهای تندی است. اما تنههای درخت من بیشتر رنگین و رنگباز است. زمینهی کارهایم هم بیشتر حالت نقطهپردازی است. کارهای سهراب بیشتر در یک پونالیزه قرار میگیرد. حالا صحبت شده که از سال آینده کارهای قدیمام را هم در حراج بگذارند. قدیم، کارهای «کلاسیک جدید» کار میکردم، مثل منظره. تنههای درخت چون مربوط به سالهای اخیر کاری من است، در حراجی هم شرکت داده میشود.
آثار شما از طریق واسطهها و مجموعهدارها به حراجی راه پیدا میکند، یا آثار را مستقیماً از خود شما میخرند؟
با خانم مژده طباطبایی که صاحب گالری مژدهاند، همکاریهای متعددی با هم داریم. من خودم آثار را انتخاب میکنم و خانم طباطبایی، کارها را مدیریت میکنند.
آیا در حراجهای کریستی و ساتبی هم آثار شما حضور دارند؟
کاری دارم که در پنجاهمین سال فعالیت گالری سیحون، دوباره بعد از سالیان سال در معرض دید عموم قرار گرفت. تابلوی بزرگی هم است. وقتی آقای سمیعآذر این را امسال دیدند، تصمیم گرفتند که آن را به حراج کریستی ببرند. کل این تابلو یک رنگ است؛ متشکل از لکههای آبی.
بیش از 50 سال پیش، بانک کشاورزی کاری از من به قیمت 3 هزار تومان خرید. بانک کشاورزی یکی از کلکسیونهای بزرگ آثار هنری را دارد. این بانک قبل از انقلاب از من کار خریده، بعد از انقلاب هم 16 سال پیش در نمایشگاهی در تالار وحدت، تابلویی داشتم که با تمام سکههای جهان، یک قلب سوررئال درست کرده بودم. این بانک آن موقع، آن را به قیمت 1 میلیون تومان خرید. همچنین تقریباً 15 سال پیش در نگارخانه کاخ سعدآباد نمایشگاهی داشتم، که بانک سامان یکی از شاهکارهایم را خریداری کرد.
نیازی دربارهی فعالیتهای اخیرش گفت: گالری 55 پاریس، نمایشگاهی از آثارم را گذاشته که باید بهخاطرش 20 مرداد به فرانسه بروم. من هر ساله در پاریس نمایشگاه انفرادی دارم، به اضافهی نمایشگاههای جمعیای که چندان مستلزمِ حضور خودم نیست.