دوست ندارم کارم در حراج فروخته شود هرکس کار من را دوست دارد به اینجا بیاید / علی اکبر صادقی و روزهای ۸۴ سالگی
سام کلانتری و پسرم، آرش صادقی در حال ساخت مستندی از زندگی من هستند و ...
ایران آرت: شهرزاد رویائی در شرق نوشت: علیاکبر صادقی خیلی زود راهش را پیدا کرد و از همان دوران تحصیل سراغ نقاشی رفت؛ کاری که هنوز هم تا امروز، در 84سالگی انجام میدهد. کمتر هنرمندی را میتوان یافت که همچون او تا این اندازه تکنیکها و شیوههای مختلف خلق هنری را تجربه کرده باشد؛ از ویترای گرفته تا انیمیشن، از سوررئالیسم تا حتی احجامی که با اشیای مختلف ساخته است. طنازی خصیصه مهم آثار صادقی است که کموبیش در همه آثارش به چشم میخورد که از خلقوخوی او سرچشمه میگیرد. او که بهتازگی 84ساله شده، نهفقط همچنان کار میکند، بلکه در تدارک تجربههای جدید، مثل ساخت فیلمی مستند از زندگی خود و گردآوری کتابی از نقاشیهایش است. کوچه محل زندگیاش در خیابان قیطریه تهران اخیرا به اسم او نامگذاری شده که خود رخداد خوبی است. در این گفتوگوی کوتاه، صادقی از تجربههای جدید، تمایلش به کار هرروزه و نمایشگاه جدید صحبت کرده است. گفتوگویی به بهانه 84سالگی هنرمندی که تمام زندگیاش را نقاشی کرد.
آیا با ورود به سال جدید زندگیتان همچنان مثل گذشته به فعالیت زیاد ادامه میدهید؟
بله. هنوز و تا همیشه کار خواهم کرد، البته عین سابق نه. بااینحال هنوز هم سرشار از ایده و طرح هستم و از هر امکانی برای خلق اثر استفاده میکنم؛ زیرا میدانم بدون این فعالیت افسرده میشوم. این کار مایه آرامش من است. خوشبختانه حتی دستان من لرزش ندارد و ذهن من هنوز فعال است، اما در هر حال انرژی به مرور کمی تغییر میکند. هنرمند تا نفس دارد باید کار کند؛ همانطور که آنری ماتیس، هنرمند مشهور فرانسوی که دستش در سنین پیری فلج شده بود، قلممو را به دستش میبست تا بتواند قلم را به حرکت درآورد.
در طول زندگی طولانی حرفهایتان تکنیکهای مختلفی را تجربه کردید، آیا برای اجرای بعضی از آنها ازجمله راپید، خودتان را محدود نمیدانید؟
در حال حاضر با راپید کار نمیکنم، اما امکانش را دارم. بااینحال این روزها بیشتر با اکریلیک و کاردک کار و نقاشی میکنم. مهمترین امکان من خلاقیت است و با این عنصر مهم به کار و هنر خود وفادار ماندهام. خلاصه اینکه من خودم را در کار جوان میبینم و مثل یک جوان قبراق هستم. نمیخواهم شعار دهم، اما هرکسی باید کار خود را هنرمندانه انجام دهد؛ از نانوا تا نقاش تفاوتی نیست، بلکه تفاوت در جدیگرفتن کار و عشق به فعالیت است.
آیا تکنیک یا فعالیت خاصی مانده که انجام نداده باشید و دوست داشته باشید آن را انجام دهید؟
از آنجایی که همیشه از تکرار خود بیزار بودهام، دست به تجربهها و تکنیکهای مختلف زدهام. خوشبختانه هیچ آرزویی برای فعالیت هنری به دلم نمانده و هر کاری که دوست داشتم، انجام دادهام؛ از نقاشی تا نوشتن تا تصویرگری و انیمیشن، همه را تجربه کردهام و دوست دارم هر چند سال یک بار فضای جدیدی را تجربه کنم.
علت متوقفشدن فعالیتهایتان در زمینه انیمیشن بهرغم موفقیتها چیست؟
من در انیمیشن موفق بودم و جوایز متعددی گرفتم؛ برای مثال انیمیشن «رخ» در سال 1974 برنده جایزه فیلم برتر جشنواره لندن شد و همینطور دیگر آثار من نیز به همین منوال بهنوعی مورد استقبال قرار گرفته است. بااینحال بعد از انقلاب فعالیت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چندان مثل سابق نبود و کمی به رکود دچار شده بود، در نتیجه به مرور من هم از این فعالیت دور شدم.
درخصوص تصویرگریهایتان در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز همین اتفاق افتاد؟
تا حدی همین اتفاق افتاد. من در کانون تصویرگری کتابهای مهمی را انجام دادم که متأسفانه یکی از مهمترین تصویرگریهای من برای کتاب «هفتخان رستم» در این مجموعه گم شده است. به جرئت یکی از بهترین کارهای تصویرگری من در این کتاب بود، اما در سالهای بعد از فعالیت من، بیتوجهی عوامل مجموعه منجر به گمشدن این اثر شده است.
از فعالیتهایتان در پیش از انقلاب مجموعهای نمایش دادهاید؟
آن سالها ویترای کار کردم و مدتی هم در دفتر فیلمسازی مشغول بودم. درخصوص نقاشیها باید بگویم افراد در مواجهه با این کارها نظر مثبتی داشتند و کارها را جذاب دانستند، اما نمایشگاهی برایشان برگزار نکردم. گرچه ترجیح میدهم که دیگر نمایشگاهی برگزار نکنم و میدان را به جوانان بدهم، با این وجود صرفا برای ارائه این مجموعه قدیمی از آثارم، شاید نمایشگاهی برگزار کنم.
از تجربه گالریداری بگویید. چه اتفاقی افتاد که وارد این مسیر شدید و بعدها رهایش کردید؟
روزی خانم گلستان به من گفتند چرا در اینجا گالری راه نمیاندازی و من هم با انگیزه صحبت او و قدمگذاشتن در راهی جدید، دستبهکار شدم. همان موقع هم بیشتر به برگزاری نمایشگاه برای جوانان مشتاق بودم و هرگز پولی بابت این کار دریافت نمیکردم، در نتیجه فعالیت گالریداری من جنبه مادی نداشت. مدتی گذشت و احساس کردم تمرکز من برای خلق اثر را کم کرده و به همین دلیل این تجربه را به پایان رساندم. به هر حال این کار هم زمان میبرد و من ترجیح میدهم که زمان را برای خلق اثر هنری صرف کنم.
برنامهای برای برگزاری نمایشگاهی جدید یا فعالیتهایی دیگر در پیش دارید؟
من بعد از نمایش آثارم در موزه هنرهای معاصر، بسیار مورد لطف و عشق مخاطبان و بهطور خاص جوانان قرار گرفتم و واقعا فکر میکنم دیگر باید کارهای جوانان را در این عرصه نمایش دهیم. من هرچه باید را برای مردم نمایش دادهام، مگر همان کارهای قدیمیام را. حالا بیشتر به ساخت مستندی از زندگی خودم به همراه سام کلانتری و پسرم، آرش صادقی، مشغول هستم. به نظرم این فیلم با توانمندی سام کلانتری و آرش، در سطح جهانی دیده خواهد شد. علاوه بر این فیلم مستند، نقاشیهای من به صورت کتابی در دست تألیف است که بعدا خبر تکمیل و چاپ این اثر نیز منتشر خواهد شد.
هنوز هم مانند گذشته تصمیمی برای شرکت در حراج آثار تجسمی ندارید؟
خیر. در حراج شرکت نخواهم کرد؛ چون دوست ندارم کار من در حراج فروخته شود. هرکس کار من را دوست دارد، به اینجا بیاید؛ هم من از این حضور خوشحال میشوم و هم اینکه خودم بهطور مستقیم با آنها ارتباط برقرار میکنم و امکان دیدن کارها را از نزدیک دارند.
مواجهه با کدام اتفاق حاصل از حرفهتان در طول زندگی برای شما خوشایند بوده است؟
هر دوره برای من زیبایی داشت و از زندگیام راضی هستم، اما در حال حاضر احترامی که از طرف جوانان میبینم، احساس خوشایندی در من ایجاد میکند. حتما میدانید که نام من را بر خیابانی در محله زندگیام گذاشتهاند و ارزش معنوی این رویکردها در حین حیات هنرمند، اتفاق ارزشمندی است. من عاشق همه بهخصوص جوانان هستم و از آنها و سایر دوستان و همکاران نیز عشق میگیرم و مواجهه من با این مهربانیها، خوشایندترین اتفاق حرفهای است.
کدامیک از دوستان هنرمندتان ارتباط نزدیکتری با شما دارند و تأثیر بیشتری بر شما داشتهاند؟
دوستان هنرمند همه عزیز هستند و به من لطف دارند. در مجموع بسیاری از دوستان نزدیکم را در دو سال اخیر به دلیل کرونا از دست دادم، اما دیدار سایر دوستانم را در هر فرصتی مغتنم میشمارم و از این لحظهها استفاده میکنم.