گزارشی به بهانه برگزاری نمایشگاه پیزن 86ساله در گالری گلستان
عشق پیری گر بجنبد سر به نقاشی زند!/ چرا برخی سالخوردهها بهناگهان به هنر روی میآورند؟ لیلیگلستان و یک روانشناس پاسخ میدهند
هرازگاهی اینجا و آنجا نقاشانی شبیه به مکرمه سر بر میآوردند که به آنها «نقاشان خودانگیخته» گفته میشد؛ هنرمندانی که در کهنسالی و اغلب بدون سواد و بی آن که آموزشی دیده باشند، مسحور دنیای رنگها میشدند و دیگران را هم سحر میکردند.
ایرانآرت: قصه، قصه تازهای نیست؛ شاید اولینبار که پیرزنی بیسوادِ خواندن و نوشتن دست به قلممو برد و از ایران حیرت جهان را برانگیخت، به بیش از بیست سال پیش بازمیگردد؛ آن روزی که مکرمه قنبری، نقاشیهای شگفتانگیزش را به گالری سیحون برد و به نمایش گذاشت. آن روز، ننهمکرمه، 67ساله بود و چندی طول نکشید که بی آن که بلد باشد حتی نامش را بنویسد به پستمدرنیست مازندران و پل گوگن ایران ملقب شود.
ماجرا به اینجا ختم نشد و حتی شهرت جهانی او باعث شد مل گیبسون، کارگردان مشهور، تصمیم بگیرد با همکاری یک شرکت هالیوودی فیلمی درباره مکرمه قنبری بسازد و رکورددار نامزدی اسکار یعنی مریل استریپ هم نقش این پیرزن شگفتانگیز را بازی کند. هر چند این اتفاق رخ نداد، اما سببساز این شد که بیش از پیش جهان به نبوغ ننهمکرمه پی ببرد. پس از آن، هرازگاهی اینجا و آنجا نقاشانی شبیه به مکرمه سر بر میآوردند که به آنها «نقاشان خودانگیخته» گفته میشد؛ هنرمندانی که در کهنسالی و اغلب بدون سواد و بی آن که آموزشی دیده باشند، مسحور دنیای رنگها میشدند و دیگران را هم سحر میکردند. ننهحسن، از یکی از روستاهای شهرستان قیدار که سه سال پیش با نقاشیهایش به خانه هنرمندان آمد یکی دیگر از اینگونه هنرمندان بود.
حالا با تازهترین نمونه از این نقاشان خودانگیخته روبهرو هستیم؛ رأفت صراف، زن 86 سالهای که البته سال 94 کلاس نقاشی رفته و این روزها در گالری گلستان نمایشگاهی با اسم «ناگهان 84 سالگی» برگزار کرده است. 36 تابلوی شگفتانگیز او تا کمتر از یک هفته بر دیوار گالری گلستان خواهد بود هر چند حالا لیلی گلستان، مدیر این گالری به جامجم میگوید که یکشنبهشب، آخرین تابلوی او هم فروش رفته است!
به همین بهانه، صابر محمدی هم با لیلیگلستان به عنوان گالریداری که از اینگونه هنرمندان حمایت کرده است و هم با کوروش ساسانی به عنوان رواندرمانگر درباره علل روی آوردن یکباره کهنسالان به هنر، حرف زده و نتیجه این گزارش در روزنامه جام جم منتشر شده است:
روایت هنرمند:
مرگ را به تاخیر میاندازیم
لیلی گلستان را هم به ترجمههایش از ادبیات داستانی جهان و هم تالیفات و ترجمههایش از هنر میشناسیم و البته او سالهاست با مدیریت گالری گلستان به عنوان یکی از پایگاههای مهم عرضه هنرهای تجسمی، نقش مهمی را در اعتلای این هنر ایفا میکند.
او حالا در روزهایی که قرار بود گالری تعطیل باشد، میزبان و برگزارکننده یکی از شگفتانگیزترین نمایشگاههای چند سال اخیر بوده است؛ نمایشگاه نقاشیهای رأفت صراف 86 ساله که در 84 سالگی نقاشی را آغاز کرده است. گلستان ابتدا در نمونهای مشابه، به مادرش اشاره میکند که «سفالگر بود و خیلی هم معروف و آثارش پرفروش شد تا آنجا که اغلب مجموعهدارها آثارش را خریدند» و درباره روی آوردن سالخوردهها به هنر میگوید: «فکر میکنم وقتی آدم به مرحلهای از پیری میرسد و این سالمندی از سویی با بیماری هم همراه میشود، هنر و مثلا نقاشیکردن میتواند نقش امید به زندگی را بازی کند. نقش برجسته امید به زندگی و همچنین به تعویقانداختن مرگ». گلستان همچنین به مورد رأفت صراف اشاره میکند: «این خانم هم، آنطور که دخترش نقل میکند، گاهی میگوید هفته بعد که حالم خوب شد این و این و این را هم میکشم! دقت کنید که هنر چطور توانسته او را که حال چندان خوشی ندارد، به هفته بعد و هفتههای بعد امیدوار کند. این بسیار عالی است که اینها به خودشان امید میدهند و لحظاتشان را در عین بیماری با امید طی میکنند.» مدیر گالری گلستان، به فیلمی اشاره میکند که درباره چنین مواردی ساخته شده: «نقاشی پیرها را بارها دیدهام. از طرفی هم دکتر رحمان نجل رحیم هم درباره اینها فیلم ساخته است. از مادر من هم فیلم گرفته. این فیلم به آدمهایی میپردازد که در سنین بالا به هنر روی آوردهاند؛ زنانی که از شصت سالگی به بعد شروع میکنند به داستاننوشتن، نقاشیکردن، سفالگریکردن و... . با اینها گفتوگو کرده که بسیبار جالب است. این دسته از سالمندان، حالا و در پیری کاری کردهاند که عمری آرزو داشتهاند. عمری تعهدات خانوادگی و موانع اجتماعی باعث شده تحقق این آرزو به تعویق بیفتد، اما حالا که از این موانع فارغ شدهاند، به آن رسیدهاند و این برایشان بسیار هم امیدبخش بوده است. این بسیار مهم است که آدمی تا پایان آرزوهایش را دنبال کند، حتی اگر روزی به آنها برسد که پیر شده و در بستر بیماری است.» مترجم آثار داستاننویسان بزرگی چون آلبر کامو، مارکز، ایتالو کالوینو و... با اشاره به اینکه نمایشگاه رأفت صراف نیز به مانند نمایشگاه دیگر نقاشان کهنسالان خودانگیخته، بسیار پربازدید بوده است، میافزاید: «گالری گلستان این روزها آنقدر بازدیدکننده دارد که حتی شب افتتاح خیابان بند آمد و ترافیک سنگینی شکل گرفت. هر 36 اثر نیز تا یکشنبهشب به فروش رفت». گلستان همچنین درباره اینکه چگونه تصمیم به برگزاری چنین نمایشگاهی گرفته است به جامجم توضیح میدهد: «دختر ایشان به من رجوع کرد و وقتی آثار را دیدم، شگفتزده شدم. به او گفتم چون ابتدای ماه رمضان گالی گلستان تعطیل است، پس از ماه رمضان یک هفته ما گالری را به شما میدهیم. گفت دیر میشود و نگران بیماری او هستیم و اگر ممکن است زودتر وقت بدهید. اینطور شد که یک هفتهای را که باید تعطیل میبودیم، با افتخار در خدمت ایشان هستیم.»
او همچنین در پایان به نکتهای که در آثار صراف نظر او را جلب کرده اشاره میکند: «در نقاشیهای ایشان رنگ، بسیار توجه من را جلب کرد. او رنگها را بسیار خوب میشناسد و خیلی خوب ترکیبشان میکند. فوقالعاده است؛ او از رنگهای زنده استفاده میکند. البته در همه پیرهای هنرمند رنگهای زنده و شاد حرف اول را میزند.»
روایت روانشناس:
مقابله با فصل جمعبندی
یک رواندرمانگر درباره اینکه هنر اساسا چه نقشی میتواند در مبارزه با بیماری ایفا کند، به تلاشهای «هنردرمانی» در این رابطه اشاره میکند و میگوید: «امروزه هنردرمانی، بسیار جدی دنبال میشود؛ تلاشهای پژوهشی بسیاری صورت میگیرد تا برای این پرسشها که هنر کدام بخش از وجود ما را درگیر میکند و با چه مکانیزمهایی به ما کمک میکند که حال بهتری داشته باشیم، پاسخهای علمی بیابد».
کوروش ساسانی معتقد است هنرمندان خودانگیخته تنها به خلق آثاری پرداختهاند که از درونشان جوشیده؛ این دانشجوی دکترای روانشناسی سلامت، درباره بروز و ظهور هنر در کهنسالان میگوید: «این مقطع سنی اجازه تحرک را از بسیاری از افراد میگیرد و همین امر، فرصت مناسبی برای دروننگری و بروننگری برای آنها ایجاد میکند؛ آنها در این موقعیت میتوانند خودشان و جهانشان را بهتر ببینند. از سویی در این دوره سنی، آدمها بازگشتی به دوران اولیه رشدی خود را تجربه میکنند و از همینرو، حسها و غرایز کودکانهشان دوباره زنده میشود و این کمک میکند برخی از این افراد، با خلاقیت بیشتر و فارغ از چارچوبهای متداول زندگی روزمره بتوانند با جهان ارتباط آزادتری برقرار کنند و اگر به زمینه بخصوصی مثلا هنر علاقه دارند از درونشان بیرون بکشند و به اثر هنری تبدیلش کنند. تفاوت این دسته از کهنسالان با بقیه همسنوسالانشان در این است که آنها چیزی که درونشان جوشیده را توانستهاند بهصورت حس و احساسی اصیل بیرون آورده و منتقل و ثبت کنند. همین است که در آثارشان رگههای حسی قوی و تأملبرانگیزی میبینیم که خارج از چارچوبهای متداول هنری قابل بررسی است؛ آثاری سرشار از حسهای غریزی و اصیل است و همین هم باعث میشود مخاطب بتواند ارتباطی انسانی با آنها برقرار کند.»
ساسانی در پاسخ به این پرسش که اگر در این مقطع سنی، بازگشت به دورههای نخستین رشدی، خروجیهایی چون تولید اثر هنری نداشته باشد، از کجاها سر باز میکند، میگوید: «یکسری ویژگیها در کهنسالان و سالخوردگان مشترک است. آدمها در این مقطع اغلب، زندگی خود را جمعبندی میکنند، در رابطههایشان بازنگری میکنند و سر و سامان نهایی به زندگیشان میدهند. در واقع این مقطع، فصل جمعبندی است. اما این دسته، که به هنر روی میآورند، بر خلاف دیگرانی که به هنر روی نمیآورند، بیشتر به دروننگری پرداخته و نیز در زمینه فضا و مجال دادن به کودک درون خویش موفقتر عمل میکنند. بقیه آدمها به ادامه مسیر رشدی خود میپردازند و کارهای همیشگیشان را دنبال میکنند، اما این دسته، مسیر تازهای را برای زندگی خویش ترسیم میکنند.»
این رواندرمانگر همچنین درباره نمونههایی چون رأفت صراف، ننه حسن و مکرمه میگوید: «این سه مورد مطمئنا زندگی متفاوتی را از سر گذراندهاند. میدانیم که از نظر تکاملی، بشر از وقتی به شعوری جدیتر از جهان دست یافت که فهمید میتواند هر روز برای همان روز شکار نکند و غذا ذخیره کند. همین به او فرصت میداد جهان را ببیند و شعوری تازهتر نسبت به جهان پیدا کند. این مقطع سنی و در مواردی هم که با بیماری همراه میشود، همین دیدن و به این فراخور درک و شعورِ حسی را در آدمها تقویت میکند. در واقع، این دسته، مایه خلاقیتی را که لازم دارند از همینجا میگیرند. معنای این حرف، این نیست که بقیه آدمها نمیتوانند این کارها را بکنند اما یکسری از افراد، شرایط برایشان فراهم است و یکسری چنین شرایطی را نمیتوانند فراهم کنند. از طرفی جسارت و اعتماد به نفس هم میخواهد انجامدادن این کارها و همچنین نشاندادن و به نمایشگذاشتنشان».
گزارشهای پیشین ایرانآرت درباره نمایشگاه رأفت صراف را با کلیک روی تیترهای زیر بخوانید و ببینید:
رأفتخانم چگونه در 84سالگی نقاش شد؟
غوغای رنگهای پیرزن در گلستان/گزارش تصویری ایرانآرت از نمایشگاه نقاشیهای رافت صراف؛ نقاش 86ساله