مرتضی کاظمی: حضور فعال در جهان هنر باید اولویت ایران باشد
کاظمی: مهمترین چالش سده اخیر حوزه فرهنگ و هنر کشور نگاه غیراقتصادی در نظام اداری و بودجهریزی و آماری کشور به این حوزه است که حتماً باید اصلاح شود.
ایران آرت: دومین نشست از سلسله گفتوگوهای راهبردی فرهنگستان هنر با حضور بهمن نامور مطلق، رئیس فرهنگستان هنر، مشاوران، مدیران، اعضای هیئتعلمی و پژوهشگران این فرهنگستان برگزار شد.
در ابتدای جلسه اسماعیل پناهی، مشاور رئیس فرهنگستان هنر، با اشاره به مفهوم اقتصاد خلاق گفت: ابتدا جان هاوکینز در سال ۲۰۰۱ در کتاب معروف خود تحت عنوان «اقتصاد خلاق؛ مردم چگونه از ایدههایشان پول درمیآورند؟» به این نکته اشاره میکند که نه خلاقیت امر جدیدی است و نه اقتصاد؛ آنچه موجب تحول در عصر جدید شده است رابطه این دو مفهوم با همدیگر و نحوه ایجاد درآمد از خلاقیتهاست.
عضو گروه تخصصی فلسفه هنر در ادامه به تاریخچه مختصر اصطلاح «صنایع فرهنگی» پرداخت و گفت: مفهوم صنایع فرهنگی نخستین بار با مواضع تند مکتب فرانکفورت در دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ در نقد کالایی شدن هنر به عنوان ابزار مشروعیت بخشی ایدئولوژیک به جوامع سرمایهداری و ظهور مفاهیم صنعتْفرهنگ و هنرْصنعت مطرح شد. اما در اوایل دهه ۱۹۶۰ با تحلیلهای بیشتر مشخص شد که فرایند کالاییشدن لزوماً به انحطاط فرهنگی منجر نمیشود، حتی ممکن است موجب رشد و توسعه فرهنگ شود. بعدها با توسعه صنایع خلاق در صنایعدستی و رسانههای دیجیتال، در دهه ۱۹۸۰، اصطلاح «صنایع فرهنگی» در دانشگاهها و محافل سیاستگذاری بهعنوان امری مثبت تلقی شد و از سوی یونسکو و بعدها آنکتاد (کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل) در سراسر جهان نشر یافت.
در ادامه این نشست، مرتضی کاظمی، معاون اسبق هنری وزارت ارشاد و مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در اقتصاد هنر به ایراد سخنرانی خود با عنوان «مروری بر اقتصاد خلاق در ایران و جهان» پرداخت و گفت: قبل از ورود به بحث اصلی به دو نکته مهم اشاره خواهم کرد. نکته اول، اگر از من سؤال کنند مهمترین و اصلیترین راهبرد هنر ایران چه باید باشد؟ خواهم گفت حضور فعال و مؤثر در عرصههای جهانی هنر. این عرصهها در چهار سطح شامل عرصه اول نهادهای بینالمللی هنر، عرصه دوم مجامع و همایشهای علمی پژوهشی هنر جهانی، عرصه سوم رویدادها، جشنوارهها، اکسپوها و عرصه چهارم بازارها و تجارت جهانی هنر تعریف میشود. و نکته دوم، مهمترین چالش سده اخیر حوزه فرهنگ و هنر کشور نگاه غیراقتصادی در نظام اداری و بودجهریزی و آماری کشور به این حوزه است که حتماً باید اصلاح شود.
او اقتصاد خلاق را مفهومی در حال شکلگیری بر مبنای سرمایههای خلاق تعریف کرد و گفت: اقتصاد خلاق از عوامل ایجاد رشد اقتصادی و اجتماعی جوامع پیشرفته به حساب میآید و دارای دو ویژگی خاص است؛ اول اینکه ارزش افزوده آن ناشی از فعالیتهای خلاق ذهن و پردازش فکر است و دوم اینکه صنایع در این نوع اقتصاد با برداشت کمتر از طبیعت، آسیب و آلودگی بهمراتب کمتری نسبت به اقتصاد کلاسیک در طبیعت و محیطزیست ایجاد میکنند؛ بنابراین به آن «اقتصاد سبز» هم اطلاق میشود.
کاظمی در ادامه با تعریف صنایع خلاق به صنایعی که اساس آنها بر عناصر هنری، خلاقیت و نوآفرینی است، افزود: هسته اصلی این صنایع بر پایه هنرهای سنتی و صنایع فرهنگی شکل گرفته و در طی زمان و با انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات در قالب صنایعی چون سینما، بازی رایانهای، موسیقی، پویانمایی، گرافیک ... ظهور یافته است.
او صنایع خلاق را در چهار سطح میراث فرهنگی، هنرها، رسانهها و آفرینشهای کارکردی دستهبندی کرد.
این پژوهشگر اقتصاد فرهنگ در ادامه با بررسی وضعیت صنایع خلاق در جهان، به مقایسه آمارهای مربوط به درآمد و اشتغال این صنایع در سطوح جهانی و قارهای و چندین کشور از جمله انگلیس، آلمان، آمریکا، ترکیه و ایران پرداخت. او در همین زمینه بعضی از شاخصهای هنر ایران در حوزههای تجسمی، سینما، موسیقی، تئاتر و بازیهای رایانهای را با همین شاخصها در سطح جهانی مقایسه کرد.
معاون سابق هنری وزارت ارشاد در ادامه مباحث خود با تشریح وضعیت صنایع خلاق در ایران، به آمارهای مربوط به صادرات فرش و صنایعدستی، گردش مالی صنعت تبلیغات، ظرفیتهای موجود در صنعت چاپ و بستهبندی اشاره کرد و سپس به بررسی موقعیت اقتصاد سینمای ایران و اقتصاد هنرهای تجسمی در بازار جهانی پرداخت.
مرتضی کاظمی روندهای جهانی صنایع خلاق، رشد مصارف فرهنگی خانوارها، میزان بالای فارغالتحصیلان رشتههای فرهنگی و هنری و فناوری اطلاعات و تأثیر بسزای این صنایع در توسعه تمامی بخشها را از ضرورتهای توسعه صنایع خلاق ایران برشمرد و توضیحاتی در خصوص بعضی از الزامات توسعه صنایع خلاق بیان کرد.
او در انتهای صحبتهای خود در خصوص راهبردها و سیاستهای کلان و برنامههای عملیاتی حوزه صنایع خلاق گفت: «معاصر سازی سنتهای فرهنگی هنری»، «انتقال و بومیسازی دانشها، فناوریها و صنایع جدید و پیشرفته فرهنگی و خلاق» و «خلاقیت و نوآوری» سه راهبرد این حوزه هستند.
او گفت: سیاستهای کلان که ذیل این راهبردها تعریف شده است عبارتاند از جذب سرمایهگذاری بخش خصوصی داخلی و خارجی، متشکل ساختن بازارهای داخلی و ورود بازارهای جهانی فرهنگ و هنر.