حسین هاشم پور به افشین پرورش: برو دادگاه
اگر کسی مدرکی دارد که بزرگی از هنر ایران، به یکی یا جمعی از دختران و زنان ایران ظلمی روا داشته لطفن به جای لفاظی و فالوور سازی به دادگاه مراجعه کند تا سره از ناسره تمیز شود.
ایران آرت: این یادداشت حسین هاشم پور، سردبیر ایران آرت،خطاب به افشین پرورش است:
یک:
وقتی" دختر آبی" درگذشت، شاید تنها روزنامه نگاری بودم که با انتشار ویدئوی "دختر سه تار، دختر تار، دختر گیتار " خواهان رفع ممنوعیت های زنان موزیسین ایران شدم؛ همه می توانند با یک جستجوی ساده آن را ببینند؛
تمام این سالها، دهها یادداشت در رسانه های مختلف درباره ظلمی که به زنان هنرمند ایران می شود نوشته ام، آخرینش همین هفتم مرداد، درباره ممنوعیت آواز خواندن زنان.
هر زمان هر تریبونی داشتم تلاش کردم سهم دیده شدن زنان در آن بالا باشد؛ سند این ها نیز در google در دسترس است؛
دوستان روزنامه نگارم با خبرند اگر خداوند یاری کند و منابع مالی تامین شود قصدمان این است" ایران آرت"، رسانه زنان هنرمند ایران شود؛ از این رو برایم عجیب است که یکی ادعا کند من بخواهم و بتوانم " خللی در اراده زنان ایرانی و سدی در برایر راه ایشان ایجاد کنم".
دو:
این آقا افشین پرورش چهار پنج سالی هست بارها و بارها نام مرا برده است و هر بار اتهام غریب "مافیای مطبوعات" به من داده که هرگز او را شایسته پاسخ دادن ندانسته ام؛ همانند دوستان دیگری که ایشان به ذکر نامشان معتاد شده و پای هر نوشته ای راجع به هر موضوعی نام آنها را هم به بهانه ای ذکر می کند تا از تهمت و افترا کم نگذاشته باشد و آنها هم همیشه از کمترین توجه و اعتناء به ایشان دریغ کرده اند؛
اکنون نیز به همان سیاق هستم و قصدم از این نوشتار پاسخ به او نیست، قصدم به دلیلی که می نویسم طرح یک پیشنهاد است که حتمن پیشترها کسان دیگر نیز گفته اند:" آقای پرورش، همین امروز همه مدارکی که علیه آقای آیدین آغداشلو دارید را تحویل دادگاه دهید تا حق به حق دار برسد."
سه:
جامعه ایرانی دیگر جان ندارد، جایی که من زندگی می کنم جان مردم به لب است و کسی این مردم بینوا را یاری نمی کند؛ واکسن آنفلونزا به اینجا نمی رسد چه رسد به واکسن کرونا!
این روزها کرونا شتری ست که در هر خانه ای می خوابد و اهل خانه اگر طبقه ضعیف و متوسط باشند و گرفتار نان شب، حتمن عزیزی را از دست می دهند؛
شرایط اقتصادی مردم را به ترس از گرسنگی و فقر مطلق سوق می دهد و اینکه چه فردای تلخ تری پبش روی ماست چون خوره روح همه را در عموم و انزوا می تراشد...
در چنین هنگامه سختی خواهشم این است بیش از این به این دو دستگی ها دامن نزنیم. برای این مردم نازنین سرمایه های معنوی اندکی باقی مانده و نباید به تندباد شایعات و اتهامات ثابت نشده، به آنها چوب حراج زد؛ اگر کسی مدرکی دارد که بزرگی از هنر ایران، به یکی یا جمعی از دختران و زنان ایران ظلمی روا داشته لطفن به جای لفاظی و فالوور سازی به دادگاه مراجعه کند تا سره از ناسره تمیز شود.
چهار:
این روزها جای شاکی و متهم عوض شده: آقای آغداشلو، که برخی ایشان را به آزار جنسی متهم کرده اند ، در به در نشانی پستی آقای پرورش، به اصطلاح شاکی است تا او را به دادگاه فراخواند و در معرض اسناد او قرار گیرد.
گویا آقای پرورش ۱۵ اکتبر در توئیتی اعلام آمادگی کرده به دادگاه در نیویورک خواهد رفت و آقای آغداشلو این فرصت را غنیمت دانسته و از آن روز منتظر نشانی پستی آقای پرورش است...
به من گفته اند آقای پرورش از راه اتهام زدن،فحش دادن و فرار کردن امرار معاش می کند و محال است خود را در معرض دادگاه قرار دهد، نان او در تهمت زدن به بزرگان است، از این رو مجهول المکان است؛ اما آقای افشین پرورش بنا به وعده ای که داده با مراجعه به دادگاه می تواند این تصور و تصویر از خود را تغییر دهد.
پنج:
می گویند آقای پرورش به چند نفر معدود اتهام وارد می کند و در صفحه دادگاه وار خود برای آنها حکم هم صادر می کند؛ یک بار دوستی صفحه او را رصد کرد و گفت عجبا هیچ خبری ،دقیقا هیچ خبری از طیفی که با تندروی ها و تحدید فضای هنری، سانسور را نهادینه، سفره هنرمندان را کوچک ، زنان هنرمند را خانه نشین می کنند، نیست!! سیبل او چند نفر خاص اند و بس.
شش:
تا سال پیش آقای پرورش در پایان نوشته های تکرار مکررش درباره همین چند نفر، از قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران می خواست تا با ورود به پرونده ها، آنان را به اشد مجازات برساند؛ اما از روزی که خود آقای پرورش در چند پرونده مجرم شناخته و به سه یا پنج سال حبس محکوم شد، علیه دادگاهها در ایران پست می گذارد و گویا همین روزها نیز به چنین کاری مشغول است.
ایشان ۱۵ اکتبر توئیت زده در نیویورک است و لابد به عدل در دادگاه آنجا یقین دارد ،پس آقای پرورش روی حرف تان بایستید و به دادگاه بروید و این قدر سوهان به روح و اعصاب مردم نکشید.
هفت:
من برای آقای افشین پرورش در دادگاه آرزوی موفقیت نمی کنم، چون دلم نمی خواهد به زنان سرزمینم ظلم و تجاوز و تعدی شده باشد.
آقای آغداشلو را همیشه به دانش والا، همت بلندش برای عزیز داشت هنر ایران و سخاوتی که در کمک کردن به هنرمندان جوان داشته ستایش کرده ام، آقای داریوش شایگان درباره ایشان گفته اند : "نقاشیهای آغداشلو پرمایهترین هنر معاصر ایران از نظر فلسفه و عشق است، او خیامیترین نقاش ایران است."
اگر تهمت ها به چنان استادی درست باشد ما نیز مانند همه جامعه هنر ایران متاسف و اندوهگین خواهیم شد.
اما تا آن روز، آقای افشین پرورش، هر جا هستید، در هر شهر و مملکتی هستید، لطفن همین امروز بفرمایید دادگاه و با ارائه اسناد مذکور به چهار پنج سال بازی با اعصاب مردم پایان دهید.