در انتظار بازگشت مجموعهداران/زهرا جهانبخش، دکتری جامعهشناسی هنر از دانشگاه سوربن تحلیل می کند
رکود بازار هنر تا برگزاری حراجی بزرگ و فروش اثری فاخر با قیمتی بیسابقه ادامه خواهدداشت.روزی که مجموعهداران به حراجخانهها برگردند مسلما بازار هنر از سردرگمی ناشی از جهانگیری کوید-۱۹خارج خواهدشد
ایران آرت: بازار هنر دوران پیچیدهای را میگذارند. با ظهور بحران کوید-۱۹ شرایط گیجکنندهای بر دنیایی هنر حاکم شده است. هر مجموعهای امیدوارانه و یا ناامیدانه در تلاش برای گذر از این بحران است. در کمتر از سه ماه از بزرگنرین حراجخانهها تا کوچکترین گالریها با نوآوری و تکنولوژی سعی در حفظ ارتباط با مخاطبان حبس شده در قرنطینه بخصوص مجموعهداران خود دارند. مجموعههای بزرگتر با داشتن امکان مالی مناسب و مجموعهدارن جدی و ثروتمند توان استقامت در دوران قرنطینه و بحران اقتصادی ناشی از آن را خواهند داشت. ولی برخی از مجموعهها بخصوص گالریهای جوان مجبور به متوقفکردن فعالیت خود شده و یا خواهندشد. فعالیتی که شاید با پایدار شدن بازار از سر گرفتهشود. اما کی این اتفاق خواهد افتاد؟ چه کسانی به اجرای آن کمک خواهندکرد؟ با وجود بحران اقتصادی بیسابقهای که دنیا را فرا گرفته آیا امیدی به بازگشت مجموعهداران به سالن نمایشگاهها وجود دارد؟ آیا فروش آنلاین راه حل مناسبی برای پایدار کردن بازار است؟
تمایل برای خرید در دوران بحران؟
شرایط فعلی «به این علت نیست که کسی نمیخواهد اثر هنری بخرد یا بفروشد. بلکه بیحوصلگی و کسالت ناشی از قرنطینه کوید-۱۹ باعث شدهاست که افراد ثروتمند تمایل بیشتری برای خرید آثار هنری داشته باشند و هنر نیز مطلوبتر به نظر برسد. چراکه آنها در محاصره غیرقابل تحمل قفسهای مجلل خود نشسته و در حال ضرب گرفتن با انگشتانشان هستند. مسئله فقط این است که هر چه سطح بازار بالاتر میرود، اطمینان خریداران و فروشندگان به اینکه قیمتگذاری کجا و بر چه معیاری انجام میشود کمتر میشود: یک مجموعهدارآمریکایی هفته گذشته به من گفت: «الان دوست دارم یک پیکاسو عالی بخرم، اما نمیخواهم در تاریخ به عنوان تنها مرد احمقی باشم که اثری را در سال ۲۰۲۰ با قیمت های ۲۰۱۹ میخرد.» فروشندگان نیز به همین ترتیب: «بله، من دارم به پیشنهادی که برای تابلو ماتیس شده فکر میکنم» دیگری میگفت، «پیشنهاد بالای دارم ولی نمیخواهم مردم فکر کنند که من مشکل مالی دارم، البته که ندارم!» (The Art Newspaper)
مطلب فوق بخشی از متن فیلیپ هوک مدیر ارشد سابق بخش امپرسیونیست و هنر مدرن حراجخانه ساتبیز لندن است که در اوج بحران ویروس کرونا منتشر شد. او با سالها سابقه کار در یکی از مهمترین بخشهای حراج خانه با گروهی از مجموعهداران در ارتباط است که توانایی ایجاد تغییر و تحول را در بازار سطح بالا و بینالمللی هنر را دارند. روزی که این گروه به حراجخانهها برگردند مسلما بازار هنر از رکود ناشی از جهانگیری کوید-۱۹خارج خواهدشد. اما سوال در این است که چرا فعالان هنر، حتی بطور ناخودآگاه، به بازگشت آنها امیدوار هستند؟
وقتی به بازار سطح متوسط هم نگاهی بیاندازیم متوجه این تمایل به خرید خواهیمشد. نتیجه نخستین فروش پس از قرنطینه حراجخانه آرتکوریال (Artcurial) در پاریس گویای تمایل بالای مجموعهداران به خرید آثار هنری حتی در یکی از بلاتکلیفترین شرایط اقتصادی دنیا پس از جنگ جهانی دوم است. در تاریخ ۱۹ مه ۲۰۲۰ حراجخانه آرتکوریال توانست در اولین فروش طراحی داخلی و دکوراسیون قرن بیستم، در مجموع ۱ میلیون یورو فروش داشتهباشد، فروشی که بیش از دو برابر قیمت برآورد شده، ۴۶۴۰۰۰ یورو، بود. در این حراج ۸۷ درصد آثار به فروش رسیدند. مشتریان میتوانستند آثار را فقط با قرار قبلی ببینند. اکثر پیشنهادها برای خرید به صورت آنلاین، تلفنی و یا به صورت خرید کتبی دریافتشد. نکته جالب اینجا است که در تالار فروش حدود ده صندلی برای مجموعهداران بیپروایی که تمایل داشتند حضوری خرید کنند اختصاص دادهشد. البته ژل ضدعفونیکننده و ماسک در اختیار آنها قرار گرفتهبود. سابرینا دُلا (Sabrina Dolla)، کارشناس طراحی داخلی و آرتدکو این حراجخانه میگوید: «اشتهای خریداران در طی قرنطینه نه تنها پایین نیامده که حتی بیشتر نیز شدهاست.» وی ادامه داد: «خرید به طورناگهانی متوقف شد و بازار به حالت تعلیق درآمد، اما تقاضا نه. علارقم توقف اجباری خرید، تقاضا وجود دارد. خدمات تلفنی و زنده اینترنتی در اولین حراج پس از قرنطینه ما بسیار اثربخش بود و بیش از ۴۰۰ نفر در مناقصه زنده ثبت نام کردند.»
در ایران نیز برخی از مجموعهداران جدی هنرهای تجسمی کماکان و علارقم شرایط ناشی از قرنطینه به خرید آثار هنری بطور خصوصی ادامه دادند. به گفته مریم مجد از مدیران تیرآرت و مدیر بخش بیناللمل گالری اثر «در فروش اتفاقات خوبی صورت گرفتهاست. کسانی که خریداران جدی هنر هستند از این موقعیت برای خرید استفاده میکنند چراکه فکر میکنند که با قیمت مناسبتری میتوانند آثار بیشتری را تهیه و به مجموعه خود اضافهکنند. بنابراین بر خلاف تصوری که وجود دارد از لحاظ خرید و فروش، میزان و رقم خرید و فروش کم نشده و طی بازدیدهای خصوصی در جریان است.»
ماهیت اثر هنری یا مجموعهدار وفادار؟
بدیهی است تمامی فعالیت های هنری تحت تاثیر بحران کرونا قرار گرفتهاست. مجموعههای بزرگ مثل حراجخانهها و گالریهای قدیمیتر با مشکلات کمتری نسبت به مجموعههای جوانتر درگیر هستند. اما سوال این است که چطور امکاندارد که در اوج یکی از بی سابقهترین بحرانهای اقتصادی دنیا و قرنطینهای که تقریبا سه ما بطول کشید، تمایل برای خرید آثار هنری و یا اشیائی قدیمی با ارزش مجموعهداری همچنان در جریان باشد؟ آیا برای این گروه از مجموعهداران وفادار به هنر فقط مشکل قوانین قرنطینه و نگرانی از ابتلا به ویروسی است که تمام اقشار جامعه، حتی سیاستمداران وستارههای هالیود، را تهدید میکند، یا بحران اقتصادی؟ شاید این ماهیت معنوی هنر است، زمانی که شخص با آثار هنرمندی یا گروهی از هنرمندان ارتباط برقرار میکند دیگر بحث مالی فراموش میشود!
اهمیت هنر بعنوان کالای قابل سرمایه گذاری تایید شدهاست و نمیتوان آنرا را در دنیای هنر مدرن و معاصر نادیده گرفت. بطور قطع هنر خاصیت متفاوتی با سایر کالاهای قابل سرمایهگذاری دارد. امری که قوانین هنر در فرانسه از آن حمایت میکند. برای مثال وقتی شخصی متوجه میشود اثر هنری تقلبی را برای چندین سال بر دیوار خانه خود داشته جدای از شکایت برای حقوق مادی میتواند دادخواستی نیز برای اعاده حقوق اخلاقی داشته باشد. چراکه در این مدت با آن اثر ارتباط عاطفی نیز برقرارکرده و به یکباره متوجه تقلبی بودن آن شدهاست.
اما نکته دیگری نیز وجود دارد که گالریداران را به بازگشت مجموعهداران به سالنهای نمایشگاهی امیدوار میکند. شاید برای خریداران تازهکار اولین نقطه آشنایی با آثار هنری سالنهای حراج باشکوه و مهمانی شام پر زرق و برق چنین رویدادهایی باشد. همانطور که در ایران و خاورمیانه بسیاری از این طریق وارد دنیایی هنر شدند. اتفاقی که در سالهای نخست شکلگیری بازار دبی یا حراج تهران به کرات مشاهدهشد و همچنیان ادامهدارد. اشخاصی با سودای سرمایهگذاری به آن وارد میشوند، در این میان گروهی خیلی زود ناکام و برای همیشه هنر را ترکمیکنند.
اما گروه دیگری وجود دارد که حتی با سرمایهگذاری شتابزده و اشتباه در ابتدای کار در این حوزه ماندگار میشوند و فعالیتشان از خرید فراتر میرود: با هنرمندان همصحبت میشوند و از کارگاه آنها بازدید میکنند، در افتتاحیهها شرکتکرده و برای دیدن آثار فاخر موزهها سفر میکنند، درباره هنرمندان مورد علاقه خود مطالعهکرده و حتی کتابخانهای از کاتالوگها و کتابهای مربوط به تاریخهنر در دفتر کارشان دیدهمیشود. ضمن مطالعه و آشنایی بیشتر همچنان به خرید خود هم ادامه میدهند. هر از گاهی اثری را میفروشند ولی با درآمد حاصل، اثر یا آثار دیگری را به مجموعه خود اضافه میکنند. با فعالیت و حمایت این گروه از مجموعهداران جوان است که هنرایران روندی رو به رشد و امیدوارکننده در پیش رو دارد. اما چطور است که گروهی میمانند و گروهی میروند؟
روانشناس فرانسوی هِنری کُدت (Henri Codet) در پایاننامه خود به چهار ویژگی روانشناختی مجموعهداران اشاره میکند: علاقه و تمایل به تملک، نیاز به فعالیت خود انگیخته (میتوان آنرا بعنوان یک فعالیت سرگرمکننده نیز دید)، تمایل به از خود پیشی گرفتن و تمایل به طبقهبندی عناصر دنیای خارج. وی میافزاید: میل به مجموعه داری با نیاز به بهینهسازی اقتصادی و طبقهبندی عناصر دنیای خارج به منظور تملک فکری آنها مطابقت دارد.
گروهی ذاتا تمایل به مجموعهداری دارند و این تمایل در فرمهای و سطوح مختلفی نمود مییابد: برخی به جمعآوری دکمههای لباسهای قدیمی میپردازد، برخی به جمعآوری کتاب یا مجله. در میان کودکان تمایل به جمعآوری کارتهایی با تصاویر فوتبالیست ها دیدهمیشود و در گروه مورد بحث ما تمایل به خرید آثار هنری گروهای مختلف هنرمندان از مدرن تا معاصر، از هنرمندان جوان تا پیر و آثار گران تا ارزان نمود مییابد.
این تمایل در گروهی از طریق خانواده، در گروهی دیگر بصورت خودجوش در شرایط مختلف و با اهداف مختلف ظهور مییابد. اما زمانی که این تمایل زنده شد نادیده گرفتن آن سخت و دشوار است. اشخاص توجیههای مختلف اقتصادی، هنری، روشنفکری، تفریحی یا سرگرمی و غیره برای آن دارند. این گروه را میتوان به مثابه شکارچیانی دید که هر چه شکار سختتر و چموشتری در پیش روی آنها باشد با لذت و انگیزه بیشتری برای بدستآوردن آن تلاش خواهندکرد.
خشایارگرامی یکی از مجموعهداران جوان و فعال هنر معاصر ایران در پاسخ به این سوال که آیا برگزاری حراجی صرفا آنلاین در تهران (موضوعی که دیرتر در این مقاله به آن اشاره خواهیمکرد) شانس موفقیت خواهد داشت یا نه؟ میگوید: « آثار فاخر فروخته خواهند شد ولی حراج موفقی نخواهد بود.» وی در تعریف موفقیت حراج بر این باور است که «موفقیت حراج در بالا رفتن قیمت آثار و ثبت رکوردی تازه است. این امر با ایجاد حس رقابت در بدستآوردن آن اثر در میان مجموعهداران ایجاد میشود. اتفاقی که ما در تهران با جمع شدن گروهی در سالن حراج و رقابت برای بدست آوردن آثار ارائهشده مشاهده میکنیم.» این تمایل به تملک و از خود پیشی گرفتن در میان مجموعهداران است که باعث میشود قیمت اثری بالا رود و اثر دیگری با قیمت پایه به بفروش رسد.
خریداران با اختصاص زمان بیشتر آگاهی و اطلاعات خود را درباره کالای مورد علاقه خود بالا میبرند. در این مرحله است که آنها، به عنوان مجموعهدار، شروع به طبقهبندی و دستهبندی آثار و اشیا خریداری شده خود میکنند. برای مثال شخصی که سالهای نخستین شکلگیری بازار هنرهایتجسمی ایران آثاری را به صرف گران بودن یا بزرگ بودن خریداری کردهاست دیرتر و با شناخت تاریخ هنر رویکرد متفاوتی به آثار موجود در مجموعه خود پیدا میکند و سعی در نظم دادن به آنها خواهد داشت. برای مثال فرد تلاش میکند تمرکزخود را به جمعآوری مجموعهای از تمام آثار هنرمندان دوره سقاخانه بگذارد یا مجموعهای از هنرمندان که تمایل به بازنمایی هنر انتزاعی در آثار آنها دیده میشود. در این میان بحث سرمایهگذاری با خرید کالای فیزیکی نایاب یا کمیاب و بهینهسازی آن با قرار دادن آنها در کنار یکدیگر و گذر زمان خواه آگاهانه و یا نا آگاهانه مطرح است.
اما یکی از مواردی که به شدت تحت تاثیر بحران کویدـ۱۹ قرار گرفته و متوقف شده «فعالیت خود انگیحته مجموعه داران» است. بخشی که تعاملات اجتماعی و سرگرمکننده مجموعهداری را شامل میشود. هرچند برخی گالریداران جاافتاده در سراسر دنیا به فروش خصوصی و حمایت مجموعهداران خود اطمینان دارند و افتتاحیه را مراسمی قابل حذف شدن میبینند، اما از نگاه مجموعهداران این نوع مراسم جشن گونه امکان آشنایی با هنرمند، زمانی برای دیدن سایر مجموعهداران، صحبت با فعالان هنر، برقراری ارتباط، صحبت با غرور و خرسندی درباره آثار مجموعه خود و بسیاری موارد دیگر است. در صورت استمرار در منحل شدن این مراسم آنها بدنبال جایگزین کردن این نیاز اجتماعی خواهند بود. اهمیت مراسم افتتاحیه در نمایشگاهها به حدی است که حراجخانهها، آرتفیرها و حتی موزههای مطرح دنیا هزینههایی هنگفتی جهت برگزاری این مراسم اختصاص میدهند. آرت بازل برای بالا بردن جنبه تفریحی و شکوه افتتاحیه آرتفیر و ترغیب محموعهداران برای شرکت در آن حتی از خوانندگان و ستارههای مطرح دنیا دعوت میکند.
مریم مجد به نکات دیگری نیز اشاره دارد « از آنجا که امکان برگزاری افتتاحیه به شکل همیشگی خودش وجود ندارد باید از آن صرف نظر کرد. این موضوعی است که هنرمندها هم میبایست با آن کنار آیند. چراکه هیچ هنرمندی دوست ندارد که کارش را روی دیوار گالریها ببرد و برای آن افتتاحیه نداشتهباشد و ازدحامی نباشد. از طرفی بخش عمده فروش آثار در روز افتتاحیه اتفاق میافتد و البته تا آخرین روز ادامهدارد. ولی فکر میکنم بعد از این ماجرا شکل ارتباط گالریها با مخاطبین تغییر خواهدکرد چرا که خیلی از مخاطبین تمایل برای حضور در فضاهای شلوغ را ندارند بنابراین خیلی از بازدیدها میتواند با تعیین وقت قبلی باشد یا اینکه گالری ها برای ساعتها طولانی باز بمانند تا مراجعه کنندگان بتوانند در فواصل زمانی مختلف از نمایشگاهها بازدید کنند. باید سازوکار برگزاری نمایشگاهها را بیشتر بررسیکرد شاید برای صحبت در این باره کمی زود باشد.ِ»
در مجموع تمامی این رفتارها و ویژگیهای روانی مجموعه داران است که گالریداران و فعالان جامعه هنری و حتی خود مجموعهداران را بطور ناخودآگاه به بازگشت به سالنهای نمایشگاهی امیدوار میکند.
فروش و نمایش آنلاین یا حضوری؟
شکی نیست که افزایش چشمگیر تجارت آنلاین در بازار هنر یکی از پیامدهای دوران قرنطینه است. برخلاف صنعت موسیقی، بازار هنر تجسمی مشکلات بسیاری برای انطباق با دوران دیجیتال دارد. از طرفی منحصر به فرد بودن آثار ارائه شده در فروشهای آنلاین باعث شدهاست تا مجموعهداران از خرید آنلاین، مخصوصاً در سطوح بالای قیمت، عصبی شوند. از طرفی نخریدن هم بمعنی از دستدادن آن اثر است.
در این روزها، تقریبا تمام مجموعههای هنری به وضوح در مورد افزایش قابل توجه فعالیت در نمایش و فروش آنلاین خود صحبت میکنند. با وجود محدودیتهای ناشی از ویروس کرونا تقریبا فضای مجازی تنها راه ادامه فعالیت و ماندن در تجارت هنر است. آنها در تلاش هستند تا مجموعهداران را به خریدهای هزار حتی میلیون ها دلاری به صورت آنلاین ترغیب کنند اما طبق گفتههای آرتبازل و بانک یو بی اس سویس، معاملات صرفا آنلاین تنها ۹ درصد از فروش جهانی هنر، که بالغ بر 64.1 میلیارد دلار در سال ۲۰۱۹ تخمین زده شده است، را شامل میشود.
با این وجود سابرینا دُلا در مورد تأثیر کوید-۱۹ در عدم تمایل برخی افراد به بازدید از حراجخانهها میگوید: «پنجاه درصد افرادی که در فروش ما شرکت میکنند، بدون دیدن اشیاء، خرید میکنند واین امر از مدتها پیش از تعطیل شدن بعلت کوید-۱۹ اتفاق افتادهاست.» این در حالی است که هوک تاکید دارد هرچه سطح بازار بالاتر برود، اعتماد کمتری به فروش آنلاین وجود دارد، به خصوص اکنون که محدودیت ویروس کرونا بدان معناست که دیگر فرصتی برای دیدن کارها قبل از خرید نیست. باید این نکته را در نظر داشت که سطح بازاری که این دو درباره آن صحبت میکنند بسیار متفاوت است. هوک به این نکته نیز اشاره میکند که عموما خریداران جدید در حوزه هنر معاصر مبلغ بالاتری را برای آثاری که ندیدهاند، پرداخت میکنند، اما این استثناست و برای حفظ بازار پایدار کافی نیست.» اما چرا این اتفاق نمیافتد؟
براساس مطالعه نیورک تایمز مجموعهداران جوان به میزان قابل توجهی پذیرای خریدهای آنلاین هستند، البته در سطوح نسبتاً پایین قیمت. در مقابل، مجموعهداران باتجربه و آگاه از شرایط ممکن بوده درعین حال دقیق درباره مسائل مربوط به پیشینه و اصالت اثر بسیار بااحتیاط هستند. باید پذیرفت که خریدها ومبالغ پرداختی توسط این گروه است که باعث تحول و حرکت در دنیای هنر میشود.
فیلیپ هوک به این نکته اشاره دارد که «مجموعهداران برای خرید آثار فاخری که قیمت آنها از پانصد هزار دلار بالاتر باشد نیاز به دیدن آن اثر از نزدیک را دارند». در واقع در این نوع از بازار با وجود تمایل به تملک یک اثر هنری نایاب، قیمت اثر آنرا به یک کالای گران قیمت تبدیل میکند. در این سطح است که میبایست اعتماد مجموعهدار متمولی که توانایی خرید تابلوهای میلیون دلاری را دارد را جلبکرد و این اطمینان را حاصل کرد که اثر مورد توجه او بهترین، نایابترین اثر در تاریخ هنر و مناسب برای مجموعه او است، با گذر زمان به ارزش هنری آن و بمراتب ارزش اقتصادی آن افزوده خواهدشد.
اگر نگاهی به بازار هنر چند سال اخیر ایران داشتهباشیم و رکودهای میلیون دلاری سال ۲۰۰۸ در کریستیز دبی را نادیده بگیریم بالاترین قیمت آثار فروخته شده بین سیصد تا چهارصد هزار دلار بودهاست. خشایار گرامی بر این باوراست که مجموعهداران هنر ایران «تا مبلغ پنجاه هزار دلار را برای خرید از طریق آنلاین و یا صرفا با دیدن عکس برای هنرمندانی که مارکت بینالمللی و رو به بالای دارند، پرداخت خواهند کرد. منظور هنرمندانی است که برای مثال با گالریهای مطرح دنیا همکاری میکنند و یا آنهای که در مارکت هنر چندین رکورد فروش را ثبت کردهاند و میدانیم جایگاه تثبیت شدهای را در بازار دارند. اما برای آثار گرانتر باید اثر و جزییات آن را دید. رنگ و حتی اندازه یک اثر در عکس، حتی با حرفهای ترین عکاسی، همیشه با اصل اثر متفاوت است،. از زمان شروع کرونا حراجخانه ها تصویر زیادی از جزییات را برای ما ارسال میکنند ولی بدون دیدن اثر امکان خرید خیلی پایین است.»
هوک معتقد است که فروش موفق آثار هنری مهم هنوز هم نیاز به حضور سه عنصرمتفاوت در یک سالن را دارد: «اصل اثر که قابلیت دیدن و آزمایش شدن را داشتهباشد؛ خریدار آیندهنگر و فروشنده؛ مشاور یا کارشناس حراجخانه برای توضیح و ترغیبکردن خریدار.» امری که با وجود محدودیت های مسافرتی و اقدامات فاصلهگذاری اجتماعی تا اطلاع ثانوی امکانپذیر نخواهدبود. البته فیلیپ هوک نیز برای پایان دادن به صحبت خود به بخش عاطفی و روانی هنر میپردازد: «خرید هنر عالی یک فرایند فوق العاده شخصی است، کمی شبیه به عاشق شدن است. میتوانید آنلاین قرار بگذارید اما رابطه تا زمانی که واقعاً همدیگر را نبیند شکوفا نخواهد شد.»