الزامات رونق تولید در حوزه هنر / بررسی امیرخانی، گودرزی دیباج و حسینی از موانع پیش روی تولید ملی در عرصه هنر
معاون امور هنری وزارت ارشاد معتقد است؛ امکانات محدود و بضاعت قلیل وزارت ارشاد در مقابل جمعیت روزافزون هنر، فارغالتحصیلان دانشکدهها، آموزشگاهها و مؤسسات نامنطبق با سیاستهای فرهنگی کشور، همخوانی ندارد.
ایران آرت: سال 98 از سوی رهبر معظم انقلاب، سال رونق تولید نامگذاری شد تا در عرصههای مختلف شاهد توجه به تولید ملی و رونقافزایی در این عرصه باشیم. اما همانگونه که سالهاست در کشور مبانی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی همواره بیش از موضوعات فرهنگی و هنری مورد توجه قرار میگیرند؛ شاید کمتر کسی به موضوع تولید در عرصههای هنری توجه داشته باشد. این در حالی است که رونقافزایی در عرصههای اجتماعی برای بهرهبرداری از تولیدات داخلی بدون زمینههای فرهنگسازی غیرقابل اجراست و تا زمانی که در فرهنگ یک کشور موضوع استفاده از تولیدات داخلی نهادینه نشود، نمیتوان از مردم انتظار داشت که به یک باره در این عرصه ورود و در زمینه استفاده از تولیدات ملی همت بگمارند.
از سوی دیگر هنر که یکی از بازوهای اجرایی فرهنگسازی است در کشور دچار مشکلات عدیدهای است که در این زمینه تولید اثری قابل توجه با هزینههای زیادی در شرایط بحرانی اقتصادی کشور روبرو است. از سوی دیگر بسترهای تولید در بخش هنر با چالشهای بسیاری دست و پنجه نرم میکند و زمینههای سرمایهگذاری بخش خصوصی در این عرصه نیز همچنان مهیا نیست. با در نظر گرفتن جمیع این موارد باید تلاش داشت تا مشکلات حوزه فرهنگ و هنر مرتفع شود تا این عرصه زمینه فرهنگسازی در بستر ایجاد تفکر تولید، ایجاد بسترهای تولید ملی و استفاده از تولیدات ملی را فراهم کنند.
در این راستا معاون هنری وزارت ارشاد پیش از آغاز سال نو، در سه یادداشت در صفحه شخصی خود مواردی را در حوزه هنر یادآوری کرد که از جمله مواردی است که مانع تولید و رونقافزایی در عرصههای هنری میشود. سید مجتبی حسینی تلاش داشت در این یادداشتها توجه مدیریت کلان هنری، هنرمندان و حتی نهادهای موازی با هنر را به مواردی جلب کند که میتوان با همفکری به مسئله تولید هنر و رونق تولید در این عرصه منجر شود.
بر همین اساس نگاهی میکنیم به این یادداشتها که میتواند چشمانداز فعالیتهای هنری در سال 98 را ترسیم کنند.
سید مجتبی حسینی معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در یادداشت اول خود با عنوان "از دشواری وظیفه" که در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد به روشنگری از نوع فعالیتهای موازی که در عرصه هنر توسط نهادهای دیگر صورت میگیرد، پرده اشاره و ایجاد مشکلات بودجهای و موازی کاری را از مشکلات مهم حوزه هنر دانست: "هنر در فرآیند اجتماعی امروز با اتکا بر رسالت شهروندی و نظام تحولخواهی و رویکرد مردممحوری خود، از سازمان و ساختاری اقتصادی و معیشت آفرین برخوردار است که جمعیت متکثر پیوسته و وابسته به این نهاد، متأثر از درآمدزایی و گردش سرمایهای آن هستند.
قاعدتاً این نهاد نیز همچون دیگر نهادهای ذیل حمایت دولت، زنده به اعتبارات بودجهای است. تصدی تولیت این حوزه بهعنوان مأموریت اصلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در قانون تعریف و تبیین شده و پرواضح است که بنا به پیوستهای مأموریتی دیگر نهادها که خود را دخیل در این تکلیف میدانند و به همین دلیل از اعتبارات مشابهی برخوردارند، بخشی از امکان اعتباری و توان دولت، در اختیار رویکردهای موازی قرار میگیرد و رشد بیرویه دستاندرکاران غیرمتخصص این حوزه که با وجود ابلاغ مؤکد شورای عالی انقلاب فرهنگی، در تصدی و تولیت اختصاصی هنر که به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی واگذار شده است، اسباب پریشان احوالی مدیریت هنر را رقم زده است. توزیع اعتبارات و سهمخواهی روزافزون متولیان غیرموظف، باعث شده است که مدیریت موظف هنر نتواند در چنین احوالی نقش خود را بدرستی ایفا نماید و ناخواسته ضعف و کسالتی در رویکردهای آموزشی، تولیدی و نظارتی پدیدار شود که آسیبهای آن صرفاً متوجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میشود. قابل پذیرش نیست که در سهمخواهی اعتباری نهادهای مسئول و غیرمسئول، فرض بر مشارکت باشد اما در چرخه پاسخگویی و مطالباتی همچون اشتغال هنرمندان و معیشت جمعیت این حوزه، وزارت متبوع متهم و در بسیار وقتها مجرم تلقی شود."
معاون امور هنری وزارت ارشاد با بر شمردن مشکلات این موازیکاریها، اشاره کرد: "امکانات محدود و بضاعت قلیل این وزارتخانه در مقابل جمعیت روزافزون هنر، فارغالتحصیلان دانشکدهها، آموزشگاهها و مؤسسات نامنطبق با سیاستهای فرهنگی کشور، همخوانی ندارد و توقع ساماندهی و حمایت و نظارت از یک سازمان که در توزیع و تخصیص اعتبارات سهمی مشابه و گاه کمتر دارد، معقول و مشروع نیست. چه کسی باید در برابر نظامهای آموزشی ناکارآمد و صدور مجوزها و گواهینامههای هنری که توسط سازمانهای غیرتخصصی و نامکلف صورت میگیرد، بازخواست شود؟ سازمانهایی که به ناگزیر و به منظور دخیل دانستن خود، رویدادهای متعددی را ایجاد میکنند که صرفاً منتج به بودجه خواری و هدررفت اعتبارات میگردد. این روند مقصدی جز تضعیف مرجعیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ندارد و تولیدات غیراستاندارد و سلیقهای و روزمره چنین فرآیندی، قطعاً منجر به سقوط سلایق مخاطبان و ذبح کنشگری حرفهای جامعه حقیقی هنر خواهد شد."
اما حسینی در راستای فعالیتهایی که در سال 98 خواهند داشت برخی از اهداف رویکردهای معاونت هنری را نیز ترسیم کرده است: "ما مکلفیم که با ریلگذاری بهنگام و تسهیل در فرآیندهای اداری و اعتباری، دو رویهی دولتی و غیردولتی را به بهبود و تعمیم این طرح هدایت و ترغیب کنیم. برگزاری فستیوالهای بینالمللی، نمایشگاههای معتبر، نشستهای توانافزای علمی و عملی در حوزههای تولید، توسعه و تجارت هنر و روابط متقابل در قالب هفتههای فرهنگی، تولیدات مشترک، آموزش و پژوهش هنر میتواند در زمرهی رویکردهای حمایتی دولت قرار گیرد که بر این اساس و در طی طرحها و برنامههایی، بدان اهمیت و اولویت بخشیده شده است. هویتبخشی به بخش غیردولتی با پرهیز از نگاه رقابتی دولت به این بخش و واسپاری حوزههای تجارتمحور هنر به این بخش و ترویج فرهنگ فرآیندهای مشارکتی در زمینههای تولید و عرضهی آثار هنری میتواند در زمرهی رویکردهای غیردولتی قرار گیرد. قطعاً در چنین نظامی، انتفاع مالی و معنوی هنرمند و برخورداری مستقیم از مواهب رفاهی و معیشتی که قاعدتاً توأم با ترفیع و تعالی درجهی اجتماعی است، مانع از خروج سرمایههای منطقهای و بینالمللی میشود و ارزش اعتباری و منزلت اجتماعی مکسوبه، صرف توسعهی جوامع هنری و فضیلتهای انفرادی و گروهی هنر میگردد. اگر این کماتکایی هنر به ساختار دولت از قدمت بیشتری برخوردار بود و ساختار بخش غیردولتی ناگزیر به رقابت با بخش دولتی نبود و تکلیف دولت صرفاً در سیاستگذاری و رویهی نظارتی و حمایت مقصور میشد، اکنون این نهاد و نظام اجتماعی میتوانست بحران اقتصادی موجود را بیهیچ اتکایی به حمایت دولت پشت سر بگذارد و در چرخهی تولید و توسعهی هنر، خاصه در بخش بینالملل توقفی ایجاد نشود. به هر دلیل این سازهی اجتماعی تکمیل نشده است و این ناهمگونی نباید ما را از صیانت و حمایت بدنهی هنر غافل سازد."
جهان تشنه هنر متعالی ماست
غلامحسین امیرخانی، از اساتید و پیشکسوتان هنر خوشنویسی نیز در زمینه تولید و رونق تولید در عرصه هنر دیدگاههای جالبی دارد و معتقد است، عظمت فرهنگ و هنر به گونهای است که باید بسیار در حرف زدن درباره آن دقت کرد تا شان هنر رعایت شود. او درباره تولید هنر گفت: ما در گذشتهای نه چندان دور، 150 رشته هنری داشتیم و در دنیا پیشرو بودیم، اما تاکید میکنم که امروز چین و هند از ما سبقت گرفتهاند، جای تاسف است که این هنرها دیگر در کشور وجود ندارند. اما وظیفه ماست که بار دیگر این هنرها را پرورش دهیم و ایران و ایرانی را با هنرهای بینظیرش در دنیا معرفی کنیم. جهان نیز تشنه هنر متعالی ماست. همه جای دنیا از ما استقبال میکنند، چرا که آنها هم مشتاقند، چرا که جنس بشر به زیبایی و هنر گرایش دارد.
امیرخانی با ذکر مثالی درباره پیشینه انجمن خوشنویسان ایران به موضوع تولید و رونقافزایی هنر اشاره کرد و توضیح داد: تا سال ۱۳۳۰موضوع خوشنویسی در ایران کمرنگ شده بود و اساتید مطرح در این حوزه کم شده بودند. انجمن خوشنویسان ایران به عنوان یک نهاد مدنی موفق عمل کرد و امروز مفتخریم که اساتیدی در حوزه خوشنویسی پرورش یافتهاند که آثارشان موزهای است.
امیرخانی به موضوع فعالیتهای کشورهای عربی و ترکیه، و جایگاه بینالمللی آنها در زمینه خوشنویسی نیز اشاره کرد و گفت: حدود سه دهه است که شهر استانبول به عنوان مرکز هنر خوشنویسی مطرح شده و بیش از 50 کشور در مسابقات آن شرکت دارند. ایران در چند سال نخستین این نمایشگاه حتی در بخش داوری هم مشارکت داده نمیشد اما با همتی که انجمن خوشنویسان ایران داشت الان نقش ایران در میان این 50 کشور بسیار چشمگیر است.
این هنرمند برجسته درباره همت به تولید اثر هنری و وظیفه نهادهای دولتی در این رابطه گفت: ما به عنوان کسانی که شاگرد مکتب هنر هستیم وظیفهای داریم که هنر خوشنویسی را در نمایشگاهها، کتابها و... مطرح کنیم، اما دولت هم وظیفهای برای مطرح کردن خوشنویسی ما در سطح جهان دارد که باید به آن عمل کند. زیرا هنر خوشنویسی بسیار دشوار و دیریاب است.
این چهره ماندگار هنر اما عقیده دارد امروز برای صیانت از تلاشهای صورت گرفته در زمینه هنر باید شرایطی فراهم شد که یکی از مشکلات عدیدهای که این روزها گریبانگیر هنر شده مرتفع شود تا زمینه تولید آثار ناب هنری بیش از گذشته مهیا شود. امیرخانی گفت: متاسفانه کپی آثار هنری در سالهای اخیر یکی از معضلات جدی این حوزه است. این موضوع سبب شده در حوزه هنر هرج و مرج به وجود آید که باید هر چه سریعتر جلوی این هرج و مرج گرفته شود.
وی افزود: در 2 دهه گذشته مسئله تقلب و استفاده از نرمافزارهای کامپیوتری بسیار مطرح شده است. این موضوع آنقدر گسترش پیدا کرده که باعث نگرانی در جامعه هنر شده است. وجود چنین بستری باعث شده افرادی که قصد مطرح کردن خود را دارند، پای دیگران را اره کنند و با تهمت زدن به آنها، خود را بالا بکشند و به شهرت برسند. این یک موضوع شخصی نیست و موضوعی مبتلا به جامعه هنری است.
امیرخانی در ادامه بیان کرد: باید با تدبیر پیش رویم تا بتوانیم جلوی این مشکل بزرگ را بگیریم. مهمترین کار این است که برنامهریزی درست صورت گیرد. اگر بدون برنامهریزی شروع کنیم مطمئن که بیفایده خواهد بود.
هنر میتواند خاک را از چهره هویت ملی بزداید
مرتضی گودرزی دیباج، نیز معتقد است باید برای رسیدن به موضوع تولید ملی به هنر بیشتر توجه شود. او گفت: در شرایط کنونی کشور نیاز به هنر و به تبع آن فرهنگ دارد. در شرایطی به سر میبریم که متاسفانه خودزنی، یاس و نامیدی در سیستم نفوذ کرده است و این ناامیدی به مردم هم سرایت کرده است. این حالت به عنوان یک فرهنگ دارد بین مردم رواج پیدا میکند و بده بستان بین آنها سرشار از ناامیدی است.
گودرزی دیباج در تکمیل سخنانش گفت: امروزه زدودن خاک از چهره هویت ملی یک نیاز است. ما نیروی انسانی بسیار خوبی داریم ولی کسی به آنها توجهی نمیکند. اتفاقا الان که سفره مردم کوچک و تبدیل به یک بحران شده است نیاز داریم که کسانی به میدان بیایند و به مردم بگویند که این دوران گذراست. هنر فعال، اجتماعی، متعهد، روشنگر و پرانرژی میتواند وارد صحنه شود و هم به توده مردم و هم به راس قدرت کمک کند که امیدوار شوند و این دوران بحرانی را بگذرانند.
او با ابراز تاسف از نگاه سیاستگذاران به هنر گفت: متاسفانه فکر میشود هنر برای وقتی است که مردم سیر هستند. این در حالی است که بسیاری از بهترین اتفاقهای هنری در کشورها در دوران بحرانهای اقتصادی و اجتماعی رخ میدهد. اتفاقا میخواهم بگویم که توجه به هنر در این شرایط به بهبود مشکلات اقتصادی هم کمک میکند. فرهنگ میتواند اقتصاد را به پیش ببرد و این چیزی است که در بسیاری از کشورهای دنیا شاهد آن هستیم. ولی متاسفانه نگاه ما در سرمایهگذاری فقط به نفت و صنعت سختافزار محدود است.
او درباره نقش هنر در حل برخی از مشکلات کشور توضیح داد: هیچوقت هنر مورد عنایت نبوده است ، اما میخواهم بگویم اتفاقا در این شرایط مشکلات ارزی فرصت خوبی برای فعالیت هنرمندان فراهم است. آنها میتوانند با فعالیتهای هنری به کمک کشور بیایند. درست جایی که خیلی از حوزهها فلج میشوند، فرهنگ میتواند به کمک اقتصاد بیاید. البته این یک شرط دارد و آن هم این است که دولت از جامعه هنری نهراسد.
مرتضی گودرزی دیباج در پایان گفت: افسران جنگ اقتصادی امروز هنرمندان هستند. اگر قانونگذاران این ظرفیت را درک کنند، هنرمندان میتوانند کمک کنند که هویت ملی نقش پررنگی پیدا کند تا کشور از این دوران بحران بگذرد.
با بازخوانی مواردی که سید مجتبی حسینی معاون هنری وزارت ارشاد، غلامحسین امیرخانی و مرتضی گودرزی دیباج نسب به آنها واکنش نشان دادند آنچه که مسلم است این موضوع است که در زمینه رونق تولید در عرصه هنر باید موانع سر راه رونق افزایی در زمینه تولید هنر برداشته شود و از سوی دیگر در این عرصه از موازی کاری نهادهای هنری نیز جلوگیری شود تا در یک هیات یکپارچه بتوان در زمینه تولید هنر برای رسیدن به فرهنگسازی استفاده از تولید ملی در جامعه همت گمارد.