علی محمد زارع: موزهها با تبادل آثار زنده هستند / برنامه نمایشگاههای موزه هنرهای معاصر تا ۱۴۰۰ بسته شده است
رئیس موزه هنرهای معاصر، فعالیتهای ۱۵ ماهه خود و همچنین برنامه موزه تا سال ۱۴۰۰ را تشریح کرد.
ایرانآرت: حدود 15 ماه از ریاست علی محمد زارع در موزه هنرهای معاصر تهران میگذرد؛ او از سال 1379 وارد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد و سالها در حیطه ستادهای مرکزی در بخشهای مختلف وزارتخانه مشغول فعالیت بود. هنرآنلاین با این مدیر هنری گفتوگویی ترتیب داده و این پانزده ماه را مرور کرده است.
* قبل از هر چیزی به ذهنم آمد که باید یک برنامه مدون چهار ساله برای موزه هنرهای معاصر داشته باشیم چون موزه را نمیشود به صورت روزانه یا حتی نمایشگاهی اداره کرد. این برنامه را تدوین کردیم تا ببینیم در چهار سال آینده باید چه کار کنیم. با بررسیهایی که انجام دادیم، دیدیم هر سال باید یک نمایشگاه از آثار گنجینه موزه داشته باشیم. ضمناً به این نتیجه رسیدیم که هر سال یک نمایشگاه از هنرمندان بهنام داخلی، یک نمایش از هنرمندان بهنام خارجی و یک نمایشگاه پژوهشی هم برگزار کنیم.
* نگاه ما به برگزاری نمایشگاه هنرمندان خارجی نگاه مثبتی است و فکر میکنیم این اتفاق باعث یک تبادل فرهنگی میشود که به نفع هر دو طرف است. به یاری خداوند و با مشورتی که با هنرمندان بهنام کشورمان انجام دادهایم، تا سال ۱۴۰۰ برنامه موزه را بستهایم و هنرمندان و کیوریتورها از الآن میدانند که چه نمایشگاهی دارند و قرار است چه کاری انجام بدهند.
* سال گذشته الیور ویک، موزهدار سابق بنیاد بیلر به ایران آمد که میگفت ما تمام برنامههای موزه هنرهای معاصر تهران را دنبال میکنیم و حتی میدانیم که الآن قرار است چه فیلمی در سینماتک موزه نمایش داده شود یا میدانیم که پرفورمنسهای شما چیست. برای من جالب بود که آنها هم برنامههای موزه ما را دنبال میکنند. این وظیفه ما را دوچندان میکند چون هم باید رضایت هنرمندان و هنردوستان داخل کشور را جلب کنیم و هم باید آبرو و حیثیت موزه هنرهای معاصر در دنیا حفظ شود.
* موزهها تا زمانی زنده هستند که بتوانند با هم تبادل آثار انجام بدهند و شما میبینید که خیلی وقتها آثار مختلفی از معروفترین موزههای جهان به کشورهای دیگر انتقال داده میشود و در آن کشورها به نمایش در میآید؛ همچنانکه الآن بیش از 50 اثر موزه لوور در موزه ملی ایران به نمایش گذاشته شده است. ما از انتقال آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران به برلین و رم چند هدف داشتیم. هدف اول این بود که یک نمایشگاه اختصاصی به نام ایران در اروپا داشته باشیم. تا به حال چنین اتفاقی نیفتاده است و هر اثری از ایران در کشورهای دیگر حضور داشته به شکل تک اثر و امانتی بوده است.
* وقتی سر در نمایشگاهی در یک کشور خارجی نوشته شود که این آثار متعلق به گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران است، این رویداد هنری حتماً روی افکار عمومی دنیا تأثیر میگذارد و حتی میتواند ذهنیت سیاستمداران اروپایی نسبت به ایران را تغییر بدهد. زمانی که آقای اشتاینمایر، رئیس جمهور فعلی آلمان به ایران آمدند، نمایشگاه "ذهنیت ملموس" در موزه برپا بود و ایشان وقتی نمایشگاه را دیدند حیرتزده شدند. ۳۰ اثر از آثار گنجینه در آن مجموعه به نمایش گذاشته شده بود و برای آقای اشتاینمایر جالب بود که موزه چنین گنجینهای دارد.
*ما جلسات مختلفی با مخالفان برگزاری نمایشگاه موزه هنرهای معاصر در دیگر کشورها گذاشتیم و من انجمنهای هنری را هم به این جلسات دعوت کردم. بحثشان این بود که اسناد این آثار به نام افراد دیگری است، و من خواستم این آثار را دستهبندی کردند و بعضیهایشان را هم در حضور انجمنها مورد بررسی قرار دادیم و دیدیم اسناد همه آثار به نام موزه هنرهای معاصر است و به نام هیچ شخص و فردی نیست.
* زمانی که من سرپرست موزه شدم، یکی از اقداماتی که انجام دادم این بود که تغییراتی در گنجینه موزه ایجاد کردم، یعنی فرد متخصصی که خودش هنرمند و نقاش بود و تحصیلات هنری داشت را مأمور کردم که تمام آثار موزه هنرهای معاصر را بر اساس دفتر اموال مورد بازشماری قرار بدهند و حتی یک شناسنامه از آن در بیاورند. این کار انجام شد و حالا میتوانم بگویم که شناسنامه آثار موزه هنرهای معاصر را تکمیل کردهایم. در مورد یک درصد از آنها اختلافنظرهایی وجود دارد که ما با متخصصین مشورت میکنیم و آنها را به بازدید از موزه دعوت میکنیم تا به یقین برسیم و یکبار برای همیشه شناسنامه آثار موزه هنرهای معاصر را در معرض دید عموم قرار بدهیم.
* امروزه نمایشگاهها بر اساس کیوریتوری شکل میگیرند و دیگر به شکل دبیری برگزار نمیشوند، بنابراین روندی را طی میکنند و شکل متفاوتتری را به خود میگیرند. مراودهای که بین موزه، کیوریتور و بنیاد خصوصی اتفاق میافتد برای تقویت کتاب نمایشگاهها خیلی خوب است و باعث میشود استانداردهای بیشتری رعایت شود. ما دوست داریم کتابهایی از هنرمندان بهنام کشور داشته باشیم. اگر نتوانیم از هنرمندان بهنام ایرانی یک نمایشگاه داشته باشیم، این ما را خوشحال میکند که حداقل یک کتاب خوب از آنها چاپ و رونمایی کنیم چون این هنرمندان بخشی از تاریخ هنر ما هستند و کتابها باعث ماندگاری این تاریخ میشوند.
* امروز دیگر شرایط موزه با گالری خیلی متفاوت است و نمایشگاهی که در موزه برگزار میشود باید جنبه آموزشی هم داشته باشد. البته من خیلی خوشحالم که در 3-4 سال اخیر بعضی از گالریها هم این رویه را در پیش گرفتهاند و قابلیتهای جدید را به خودشان اضافه کردهاند. در یک سال اخیر گالریهای خوبی افتتاح شدهاند و این اتفاق خیلی خوبی است. موزه هنرهای معاصر به عنوان پدر معنوی این گالریها باید تمامی استانداردها را رعایت کند.
*در بازسازی موزه هنرهای معاصر چند اولویت داریم. اولویت اصلیمان سیستم اعلام و اطفاء حریق است که باید بهروز باشد چون سیستمهای موزه متعلق به 40 سال پیش است. اولویت بعدی توسعه گنجینه است. گنجینه زمانی برای 600 تا 1000 اثر روی ریل ساخته شده است ولی ما امروز 3400 اثر داریم که 2000 عدد از آنها نیاز به ریل دارد. بعضی از کارکردهای موزه در زمان خودش جوابگو بوده ولی الآن دیگر جوابگو نیست و ما میخواهیم این کارکردها را ارتقاء بدهیم. فضای خوبی داریم که آن را به فضای گنجینه تبدیل میکنیم. با نقشهای که مشاور به من داده است، این نوید را میدهم که فضای گنجینه حداقل دو برابر میشود و ما میتوانیم تمام آثارمان را روی ریل ببریم. اگر همه چیز طبق برنامه پیش برود موزه مرمت شده را مهرماه سال جاری در حضور نخبههای هنری، اهالی فرهنگ و هنر و خبرنگاران افتتاح میکنیم.
* آثار موزه عمدتاً زمانی خریداری شدهاند که هنرمندان خالق آنها ۵۰-۴۰ ساله و جوان بودند. امروز هم ما هنرمندان جوانی داریم که حاضرند کارشان را حتی به موزه اهداء کنند. اگر این افراد خودشان قابلیت بهنام شدن و آثارشان قابلیت تأثیرگذاری در عرصه تجسمی را داشته باشند، موزه هم از آنها استفاده خواهد کرد. در موزه هایی دیگری مانند موزه بریتانیا هم این روند وجود دارد و هنرمندان آثارشان را به موزه اهدا میکنند.
* نمایشگاه بعدی ما نمایشگاه گنجینه است و از بهمنماه شروع میشود. این نمایشگاه به صورت کیوریتوری و توسط آقای تایس فیسا از آلمان شکل گرفته و سه نفر از هنرمندان داخلی هم ایشان را همراهی میکنند. فکر میکنم این نمایشگاه با تمام نمایشگاههای دیگر موزه هنرهای معاصر متفاوت خواهد بود.
* ضمناً این نوید را به جامعه هنری میدهم که کار بعدی ما بعد از بهسازی موزه، اختصاص گالری 9 به گنجینه موزه است. یعنی از این به بعد گالری 9 موزه هنرهای معاصر را به عنوان محل نمایش بخشی از گنجینه خواهیم داشت که به تناسب و بر اساس تم نمایشگاهی که در حال برگزاری در موزه است تغییر خواهد کرد و به این ترتیب همیشه چند اثر گنجینه در حال نمایش است.
* اثر دیگری که به موزه هنرهای معاصر اهدا شد، مجسمهای از تونی کرگ بود که میشود گفت بهترین هدیه دریافتی موزه هنرهای معاصر بعد از انقلاب اسلامی بوده است. ما قبلاً از گونتر اوکر و اتو پینه هم اثر اهدایی داشتیم اما ارزش مادی آنها در حد ۶۰-۵۰ هزار یورو بود، در صورتیکه اثر تونی کرگ 1.2 میلیون یورو ارزشگذاری شده و برای آن گواهی صادر کردهاند.
* گنجینه اصلی هنر ایران، هنرمندان زنده این کشور هستند. یعنی اگر ما با هنرمندانمان تعامل، همراهی و همکاری داشته باشیم آنها میتوانند به غنای موزه هنرهای معاصر بیفزایند. خوشبختانه این همراهی و همدلی ظرف یک سال گذشته بین موزه و انجمنها و حتی هنرمندان جوان به وجود آمده است و ما دوست داریم ادامهدار باشد. به هر حال هر اتفاقی که در موزه هنرهای معاصر میافتد به اسم ایران و جامعه هنری ایران نوشته میشود. پس چه خوب است که این اتفاقات همیشه اتفاقات خوب و بهینهای باشد تا بازدیدکنندگان خارجی هم از آن به نیکی یاد کنند.