علی شکری: عکسهایم بازتاب دردهای طبیعت است
علی شکری صاحب مجموعه عکس «مصائب درختان» گفت: در عکسهایم به دنبال بازتاب دردها و نالههای طبیعت هستم زیرا طبیعت را در معرض نابودی میدانم.
ایران آرت: علی شکری، هنرمند عکاس که نمایشگاه آثارش و کتاب عکسش با عنوان «مصائب درختان» در گالری مژده برگزار شد و از این مجموعه چهار اثر در نمایشگاهش به فروش رفت، درباره این آثار به ایرانآرت گفت: تمام عکسهای مجموعه سیاه و سفید هستند. موضوع مورد علاقهام من درختان هستند و از آنها در طول سیزده سال در مناطق مختلف کشور، به خصوص شمال ایران عکاسی کردم. بیش از شصت درصد عکسها درآذربایجان گرفته شدهاند که زادگاه من است.
عکسهای شکری شامل درختان خشکشده در پاییز و زمستان برفی است و کتاب این آثار برای نخستین بار در کشور انگلستان چاپ شده است. او درباره جذابیت این سوژه گفت: همیشه به درختان به عنوان المانهای انسانی نگاه میکنم. درختان به نظرم هم روح دارند و هم احساس. به نظرم درختان با هم ارتباط دارند و حتی از رفتار انسانها مستقیما تاثیر میگیرند. در واقع درختان در طبیعت انعکاس انسانها هستند. اما ما انسانها مثل داعش اره به دست به سراغ آنها میرویم و در واقع طبیعت را نابود میکنیم. این در الی است که طبیعت مادر ماست و انعکاس هر رفتاری که با طبیعت داشته باشیم به خودمان برمیگردد.
وی درخت را بخش مهمی از خاطرات کودکیاش دانست و گفت: به یاد دارم پدرم همیشه در حال کاشت درخت بود. هربار خانهای عوض میکردیم، در حیاط خانه جدید چیزی میکاشت و وظیفه ما هم آبیاری آن بود. از این نظر درخت برای من نماد زندگی است. این علاقه به بزرگسالی من رسید و فکر نمیکنم به این زودی دست از آن بردارم. بهخصوص که شرایط درختان در سرزمین ما روزبه روز در حال بدتر شدن است. نمیدانم چرا برای دیگران مهم نیست. ولی من نمیتوانم از آن صرفنظر کنم.
این هنرمند درباره حال و هوای زمستانی عکسهایش گفت: زمستان و برف را دوست دارم و گمان میکنم درختها در این فصل مناسب کارهای مفهومی هستند و میتوانیم فرمهای مورد نظر را در قالب عکسهای سیاه و سفید روی آن پیاده کنیم. فکر میکردم درختها دارند تنها میشوند و من نمیتوانستم این مفهوم را با رنگ نشان بدهم. سرنوشت ما و طبیعت که تنهایی و بیبرگوباری است به نظرم در این فضا بهتر نمایش داده میشد. البته نمیدانم که چقدر در این زمینه موفق بودم.
علی شکری، درخت را در سرزمین ایران نماد زندگی دانست و گفت: از قدیم درخت تاثیر زیادی بر زندگی ما داشته و حالا هم بالطبع دارد. احساس میکنم این همه غم و بیماری که دچارش هستیم تاوانی است که برای نابودی درختها میدهیم.
او درباره دیگر مجموعههای عکسش گفت: مجموعههای دیگری از طبیعت ایران و کویر کار کردم. باید بگویم که در سایر کارهایم هم به فرم اهمیت میدهم. حتی وقتی سوژه بسیار ساده است، دوست دارم فرمیک از آب در بیاید. البته کارهایی هست که بیشتر جنبه زیبایی آن برای هنرمند مهم است. مثلا در نشان دادن زیبایی یک دشت یا آبشار، مفهوم خاصی مورد نظر نیست. فقط میخواهم زیبایی را در قالب و فرم مناسبی به مخاطب منتقل کنم.
او درباره آثار آیندهاش گفت: نمیدانم فردایی هست یا نه؛ ولی اگر باشد باز روی سوژه طبیعت کار میکنم. شاید به دنبال زیباییها نباشم. بیشتر به دنبال بازتاب دردها و نالههای طبیعت در قالب عکس هستم و در کنار آن هشداری برای مخاطب.
این هنرمند گفت: در ابتدای روی آوردن به هنر عکاسی با آنسل آدامز آشنا شدم. این هنرمند الگوی من است؛ البته دنبال تاثیرپذیری نبودم زیرا سوژه کاری من به کلی متفاوت است ولی همیشه از کارهایش الهام گرفتهام.