متقلبین غریبه نیستند!

حسین عبدالهاشم پور- ... منظرى تازه درباره پیشنهاد دادگاه ویژه اصالت آثار هنرى ...

یادداشت هفته پیش " دادگاه ویژه اصالت آثار هنرى" به قول امروزى ها لایک هاى بسیار گرفت اما نقدهایى هم دید؛ برخى ورود قوه قضاییه به بک مبحث هنرى را نادرست و طرح وجود آثار جعلى در رسانه ها را مغایر با منافع ملى دانستند:

١- آثار جعلى پیرامون هر کالایى که جنبه سرمایه اى مى یابد شکل مى گیرد؛ وقتى اثر هنرى وارد بازار و با ارزش افزوده روبرو مى شود لاجرم باید بپذیرد که در معرض چنین آسیب هایى هم هست، لذا با یک پدیده نامتعارف روبرو نیستیم؛ آن سان که همه جاى دنیا هنرمندان بزرگ همزادى به نام آثار تقلبى دارند؛

این روزها اما در ایران موضوع حیرت از وجود چنین آثارى نیست، درد از بى حیایى ، پرده درى و أزادى بى حد متقلبین است که باید پایان یابد؛ البته خبرهاى خوبى هم به گوش مى رسد که امیدوارم به طور رسمى اعلان شود.

٢- اتفاقا وجود دادگاه ویژه و یا شعبه ویژه جهت رسیدگى به اصالت آثار هنرى بیانگر بلوغ جامعه تجسمى است؛ هنر ایران به جایگاهى دست یافته که آثار هنرى اش جنبه سرمایه اى یافته اند؛ بازار، خبرهایى در خصوص وجود آثار تقلبى شنیده و وزارت فرهنگ و ارشاداسلامى براى صیانت از میراث هنرى و حقوق جامعه هنرى، متقلبین را به قانون ارجاع مى دهد؛ اینگونه خریدار آثار هنرى احساس امنیت و با اطمینان خاطر خرید مى کند.

٣- متاسفانه متقلبین غریبه نیستند، نقاشانى که توان تولید کپى سهراب یا پیلارام دارند حتما دست قویى دارند، اما هنرمندانى شکست خورده اند که براى پول به دزدى با طعم آسیب به منافع ملى دست یازیده اند.

٤- در برابر چالش هایى مانند چکونگى برخورد با آثار جعلى نمى توان نگاه آرمان گرایانه داشت؛ باید عمل گرا بود ، اینکه ممکن است کارشناسان با چند میلیون تومان راى بفروشند و ناسره را سره جلوه دهند در مسند هر قضاوت دیگرى هم ممکن است رخ دهد؛ مهم این است گفتار درمانى و افسوس خوردن همه کارمان نشود. ٥- من نیز معتقدم نباید وجود آثار جعلى به تیتر رسانه ها بدل شود و آن را مغایر منافع ملى مى دانم؛ لذا اگر با وجود چنین اعتقادى این موضوع را با محوریت راهکار پیشنهادى ام به رسانه آورده ام، مقصودم ناامن کردن فضا براى متقلبین است، تقلب کارانى که هم تقلب مى کنند هم فریاد مى زنند:" آى دزد آى دزد." امیدوارم اقداماتى که زمزمه آن پیچیده به طور رسمى و فراگیر انجام شود تا موجبات آسایش خاطر جامعه هنرى فراهم آید.

این یادداشت امروز دهم آذر در روزنامه شرق صفحه ١٤ به چاپ رسیده است.