هنرمندی که ساز نی را به دنیا معرفی کرد
فرزند حسن کسائی میگوید بسیاری از آثار استودیویی و خصوصی استاد هستند که از این 60 سال آفرینش هنری منتشر نشدهاند.
ایران آرت: از بزرگان موسیقی ایران است و شاید بهتر است بگوییم برگی ازتاریخ کهن وغنی موسیقی ایران زمین. سخن از استاد حسن کسایی است؛ موسیقیدان و نوازنده بیبدیل نِی و سهتار. ساز نی با نام او گره خورده و خالق تحولی عظیم در این ساز است. او نام آشنای موسیقی ایران است و به قول هوشنگ ابتهاج "شکایت شب هجران که میتواند گفت حکایت دل ما با نی کسایی کن".
محمدجواد کسایی نوازنده سه تار میراث دار راه پدر است و تا به امروز رسالتی که بر عهدهاش بوده را به سرانجام رسانده است. او در گفتوگو با روزنامه ایران از فعالیتها و آثار برجای مانده از ایشان سخن گفته است که در ادامه میخوانید.
ساز"نی" پس از مولوی و مثنوی؛ با استاد حسن کسائی به دنیا معرفی شد اما ایشان به عنوان ساز دوم، تبحر و تجربهای خاص در نواختن "سه تار" داشتند. در این مورد کمی توضیح میدهید.
به قول یکی از هنرمندان، نام کسائی با ساز نی به هم سنجاق شده است. درست مثل پیانوی ایرانی که با نام مرتضیخان محجوبی به هم آمیخته و جداییناپذیر است. پدر میگفتند که در سالهای شاگردی صبا میدیدم که استاد در کنار ویلن، سهتار مینوازد. من هم تشخیص دادم برای ژوستنواختن نیاز به یک ساز با پردهبندی مشخص دارم و از این رو بود که سهتار را با علاقهمندی خاصی انتخاب کردم. پدر سه تار نوازی را از ابوالحسنصبا، عبدالحسینصبا(برادر بزرگتر استاد صبا)، ارسلاندرگاهی آموخته است. البته میگفتند که در همنوازیهایی که با احمدعبادی و جلیل شهناز داشتم، از شیوه این دو هنرمند ممتاز هم تأثیر گرفتم. ایشان به سبک منحصر به فردی دست یافته بودند که با وقوع شرایطی که برای موسیقی پیش آمد، مجالی برای ارائه رسمی و رادیویی آن پیدا نشد.
سال 1360 استاد از صدا و سیما برکنار شد! در خصوص این اتفاق کمی توضیح میدهید؟
بنده نباید توضیح بدهم، بلکه این مسئولان وقت هستند که باید توضیح دهند که چرا نامآوران و برجستگان موسیقی را به خانه فرستادند. کسائی تنها نبود! کار را تمام و کمال به دست عدهای دیگر سپردند و در نتیجه موسیقی ما دیگرگون شد. معیارهای زیباشناسی عوض شد. نسل جوان با دینامیسم تازهای از موسیقی در ایران بارآمد. جای آن آهنگهای عاشقانه و شاعرانه، ضربیهای تند نشست؛ و موسیقی با لحنی اعتراضی، متداولِ زمان شد.
یک دوره، زمانی هم ایشان سکوت اختیار کردند و فعالیتی نداشتند. آن زمان چه اتفاقی بر سر نینوازی افتاد؟
این سکوت همانطور که اشاره کردم، سکوتی خودخواسته نبود، که برعکس خانهنشینی اجباری بود. پدر همیشه میگفتند: بهترین دوران طلایی عمر هنری من، در این خانه، گوشه این اتاق و بر روی همین صندلی سپری شد!
میفرمایید: چه اتفاقی بر سر نینوازی افتاد؟ مثل خیلی از سازهای دیگر از آن اصالت و صلابت افتاد و تا حدودی لحن ملّی و میهنی خود را از دست داد. اما کمانچه و یا عود در این سالها پیشرفت قابل توجهی داشته. مثلاً اردشیر کامکار و شهرام میرجلالی از نوازندگان نخبه این دو ساز هستند.
آیا آثاری از استاد باقی مانده است که تا به امروز منتشر نشده باشد؟
بله، بسیاری از آثار استودیویی و خصوصی هستند که از این 60 سال آفرینش هنری منتشر نشدهاند. سعی من در این سالها، این بوده است که آثار نوازندگی پدر را جمعآوری کنم. البته بازار انتشاری نمانده است و این یک معضل جهانی است، که همه در فضای مجازی همه چیز را دنبال میکنند. بنابراین بخش کوچکی از آنچه که در اختیار دارم و منتشر نشده را، سعی در نشر فیزیکی آن میکنم و مابقی را در آیندهای نه چندان دور در وبسایتی در اختیار علاقهمندان میگذارم. آخرین اثر منتشر شده از پدرم آلبوم "گذرگاه نسیم" به همراه تار شهنواز موسیقی ایران جلیل شهناز، تنبک جهانگیر بهشتی و محمدعلیکیانینژاد است. یک آلبوم ارزنده دیگر با عنوان "وقتی نیستیم" به مناسبت نودمین سال نمادین تولد پدر، چند ماه پیش منتشر شد که شامل سه قطعه سیدی از تکنوازی نوازندگان بنام موسیقی ایران به همراه یک کتاب است که در آن بیش از 100نفر از صاحبهنران درباره حسنکسائی دیدگاه خودشان را بیان کردهاند.