وحید تاج: در پانزده شهر نمیتوانیم اجرا کنیم / شغل من همچنان ممنوع است
وحید تاج میگوید: شغل من که همان موسیقی است در پانزده شهر ممنوع است و با این تفاسیر نمیتوانم به روی صحنه بروم. همه این ها باعث میشوند که هنرمند بیانگیزه شود.
ایران آرت: وحید تاج خواننده و آهنگساز موسیقی اصیل و سنتی است و آواز را زیر نظر بزرگانی چون محمدرضا شجریان، علی تاج و حمیدرضا نوربخش فرا گرفته و در آهنگسازی نیز شاگرد اساتیدی چون مصطفی کمال پورتراب، شریف لطفی، نادر مشایخی و تقی ضرابی بوده است. تاج که تاکنون چندین آلبوم ارائه داده و کنسرتهای بسیاری را در داخل و خارج از کشور برگزار کرده، در گفتگو با ایلنا از وضعیت فعلی موسیقی سنتی و کم و کیف آن سخن گفت.
موسیقی پاپ باوجود کثرت خواننده و اثر اوضاع خوبی ندارد. این وضعیت چقدر در موسیقی سنتی دیده میشود؟
اساسا موسیقی پاپ در سراسر دنیا نسبت به موسیقی فولکوریک، سنتی یا کلاسیک مخاطبان بیشتری دارد. دلیلش این است که موسیقی پاپ نسبت به گونههای دیگر آسانتر، در دسترستر و قابل عرضهتر است. اما من مقصران وضعیت فعلی موسیقی پاپ را برگزارکنندگان، تهیهکنندگان و هنرمندان محترم و نازنین ژانر پاپ نمیدانم؛ زیرا آنها در این روزگار وانفسایی که همواره در آن به هنر جفا میشود با همه دشواریها تلاش میکنند هنرشان را عرضه کنند و من از زحمات تک تک آنها ممنونم. بلکه مقصر را آنهایی میدانم که توازن لازم را برقرار نکردهاند. یعنی رسانهها بخصوص سازمان صداوسیما.
یعنی تلویزیون طی سالها باید به موسیقی سنتی نگاه نسبتأ جدیتری میداشت؟
اصلا گویا موسیقی سنتی به گونهای فراموش شده است. جالب اینجاست که در اینطور مواقع توپ را در زمین هنرمندان میاندازند. باید به آنها گفت شما فضای مناسب را فراهم کنید تا هنرمندان به حضور در تلویزیون رغبت نشان دهند. به طور مثال چرا همچنان ساز در تلویزیون نمایش داده نمیشود؟! واقعأ چه ایرادی دارد که هنرمند با سازش مقابل دوربین برود؟!
خود شما شاگرد استاد بزرگی چون شجریان بودهاید و تحصیلات آکادمیک دارید و در دانشگاه نیز تدریس میکنید. وضعیت کیفی آموزش در دانشگاهها به چه صورت است؟
واقعیت این است که چگونگی و نحوه پرداخت حق و حقوق اساتید زحمتکش مشکلاتی را در پی دارد. چند روز پیش یکی از اساتید برجسته که نمیخواهم از او نامی ببرم در صفحه مجازیاش مطلبی را منتشر کرده بود که باعث تاسفم شد. او نوشته بود از بهمن سال گذشته تاکنون فقط ۳۰۰ هزار تومان به حسابش واریز شده است! آیا این اتفاق تاسفبرانگیز نیست؟ با این وضعیت مشخص است که آن استاد برجسته تجربیاتش را به نسل بعد انتقال نخواهد داد. از طرفی طرف مقابل که هنرجوها و دانشجویان هستند با خودشان میگویند پس از این همه زحمت و صرف هزینه در بهترین سالهای زندگیمان، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ زیرا در این جامعه شغل من ممنوع است. هنرمند با خودش میگوید فعالیت شغلی من که همان موسیقی است در پانزده شهر ممنوع است و با این تفاسیر نمیتوانم به روی صحنه بروم. همه این ها باعث میشوند که او بیانگیزه شود.
در دانشگاهها اساتید جوان و باتجربه و کاربلد هم مشغول تدریس هستند و واقعاً کار میکنند، اما ما به تجربه پیرانمان هم نیاز داریم، من شاگرد استاد شجریان و شاگرد استادان دیگر نیز بودهام که برخی از آنها جوان بودهاند. من به عنوان شاگرد به تجربه هردو نسل نیاز دارم. متاسفانه در حال حاضر اغلب آنها خانهنشین هستند و به آنها توجهی نمیشود مگر گاهی در مراسمی از آنها تقدیر شود.
برای روزها و هفتههای آینده کار تازهای دارید؟
من از سالها و ماههای گذشته به اتفاق استاد کیوان ساکت تورهایی را راه اندازی کرده بودیم و به شهرهای مختلف ایران میرفتیم که این روند همچنان ادامه دارد. روال کار من و استاد ساکت اینگونه است که نزد جوانانی برویم که در شهرستانها هستند و به تهران و امکانات آن دسترسی ندارند. پس از آنکه مراحل مقدماتی را گذراندند و انتخاب شدند با آنها به اجرای کنسرت در شهر خودشان میپردازیم، تا به این ترتیب دلگرم شوند و طی این اتفاق به مردم هنردوست شهرشان معرفی شوند و به فعالیت هنری و شغلی بپردازند. در واقع ما کاری را انجام میدهیم که صداوسیما باید انجام دهد. این کنسرتها به اتفاق استاد ساکت ادامه دارد و پس از آن نیز به کنسرتهای خارج از کشور میپردازیم. با گروههای دیگر نیز همچنان همکاری دارم.