حضور تقی ظهوری قبل از انقلاب در فیلم اکسیدان
حضور شخصیت هیز و چشمچران در کنار زن پولدار و اغواگری که کاری جز برانگیختن احساسات کاراکترهای فیلم ندارد
ایرانآرت: صحنه مهمی در فیلم «اکسیدان» هست که بسیاری از تماشاگران پس از اتمام فیلم، آن را برای دوستان و آشنایانشان تعریف کرده و با ذکر خندهداربودن آن، دیگران را نیز برای دیدن فیلم تشویق و ترغیب میکنند. اصلان - جواد عزتی- که خودش را در کسوت یک پدر روحانی جا زده است، به همراه وردستش بهمن – امیر جعفری – برای اجرای مراسم غسل تعمید کودکی تازه بهدنیاآمده به کلیسا میروند تا بتوانند با تصویربرداری از این سنت مسیحی، مدارک معتبری را برای اثبات مسیحیبودن خود و دریافت ویزای خروج از کشور برای خود دستوپا کنند. اینجاست که فرصتی به فیلمساز دست میدهد تا با ارجاعات دلپذیر خود به فیلمفارسیهای دهههای ٣٠ و ٤٠، تقی ظهوری را در قالب شخصیت بهمن از درون فیلم «ظالم بلا» - محصول سال ۱۳۳۶ و به کارگردانی سیامک یاسمی - بیرون بکشد.
حضور شخصیت هیز و چشمچران در کنار زن پولدار و اغواگری که کاری جز برانگیختن احساسات کاراکترهای فیلم ندارد، بهعنوان مهمترین مؤلفهها و شاخصههای فیلمفارسی پیش از انقلاب و احیای دوباره آن در فیلم «اکسیدان»، نشان از حضور قدرتمند و همیشگی این جریان- در ادامه نمایش آثاری مانند «کما» (۱۳۸۳) و «آسوپاس» (۱۳۹۵) - در سینمای امروز ما دارد؛ حضور قدرتمندی که بیپرواتر از همیشه و بیاعتنا به داستانگوییهای نیمبند رایج اینگونه آثار، فقط به نمایش مسخرگی و شوخیهای سطح پایین بسنده کرده و مشابه اسلاف سابقش، خود را با نتیجهگیری انتهایی اثر تطهیر میکند. «اکسیدان»، به شکل شگفتآوری تمام عناصر فیلمفارسی را منهای مؤلفههایی مانند رقص و کاباره، در خود گردآوری کرده تا با دستی پر به سراغ علاقهمندان و دانشجویانی برود که برای شناخت مختصات و ویژگیهای اینگونه آثار ناچار از مطالعات تاریخی و غرقشدن در سینمای دهههای پیش هستند. جوان بامرام و سادهای که نامزدش به او خیانت کرده و با پولهای او از کشور خارج شده است، با همراهی وردست هیز و شارلاتانش به دنبال راهی برای خروج از کشور است، اما وقتی در انتهای فیلم درمییابد که نامزدش در آنجا ازدواج کرده، فرمول جاودان فیلمفارسی به کمک نویسنده فیلمنامه میآید تا با اتکا به اصل «سروسامانگرفتن قهرمان فیلم با شروعی تازه»، زن جوان مدیری را وارد ماجرا کند که در انتها باید سهم قهرمان داستان ما باشد. اما با توجه به اینکه وردست قهرمان ما که با وجود هیزبودنش، انسان رفیقباز و همراهی است و طبق اصول و اخلاقیات فیلمفارسی او هم نمیتواند سرش بیکلاه بماند و باید سروسامانی بگیرد، پس با زن تنهای پولدار اغواگر فیلم ازدواج میکند تا مبادا چیزی از مؤلفههای فیلمفارسی از قلم افتاده باشد؛ درست همانگونه که ازدواج با فروزان پاداش مرام و صداقت فردین میشود و ثریا بهشتی هم سهم شلنگتختهانداختنهای تقی ظهوری. اما شاید بتوانیم با مطالعهای دقیقتر به نتایج مهمتری نیز برسیم.
«اکسیدان» را حامد محمدی نوشته و ساخته است؛ کسی که سالها پیش، متن فیلمنامه درخور اعتنایی مانند «طلا و مس» را به نام خود ثبت و علاقهمندان را امیدوار به ظهور استعدادی تازه کرده بود. اما نشانهشناسی فیلم اخیرش ما را بیاختیار به یاد فیلمسازی مانند «رضا میرلوحی» میاندازد که در ابتدا با اقتباسی از رمان «موشها و آدمها»ی جان اشتاینبک، در سال ۱۳۵۱ فیلم «تپلی» را میسازد، اما درست یک سال بعد از آن با کنارگذاشتن قواعد دستو پا گیر اقتباس ادبی و چارچوبهای سینمایی، با ساختن« آقای جاهل» و «پاکباخته»، به رونویسی دستِچندم از فرمولهای رایج فیلمفارسی روی میآورد. نمایش بدل دستِدوم تقی ظهوری در سینماهای تهران ۱۳۹۶، درست ٦٠ سال پس از اکران فیلم «ظالم بلا » – اولین فیلمی که شمایل و شخصیت هیز تقی ظهوری را در سینماها به نمایش درآورد – سقوطی تلخ و ریشخندآمیز برای سینمایی است که عواملش پیش از اکران، وعده پرفروشترین فیلم سال را به مخاطبان خود میدهند.
کمال پورکاوه این یادداشت را در شرق نوشته است
نظر شخصی شماست و برداشت مخاطب متفاوت ست.