عباس کیارستمی، ژولیت بینوش
فیلم عباس کیارستمی در میان ۱۰ سینمایی برتر فرانسه
"کپی برابر اصل" عباس کیارستمی که ژولیت بینوش ستاره سینمای فرانسه در آن نقشآفرینی کرده در فهرست ۱۰ فیلم برتر فرانسوی قرار گرفت.
ایران آرت: مجله آمریکایی ایندی وایر در مطلبی به معرفی ۱۰ فیلم فرانسوی برتر قرن پرداخت.
در این فهرست نام کپی برابر اصل عباس کیارستمی، کارگردان، فیلمنامهنویس و هنرمند ایرانی، در کنار نام فیلمهای معروفی چون سرنوشت شگفتانگیز املی پولن (۲۰۰۱، ژان پیر ژونه)، یک پیامبر (۲۰۰۹، ژاک اودیار)، پنهان (۲۰۰۵، میشائیل هانکه) و عشق (۲۰۱۲، میشائل هانکه) قرار گرفت.
به گزارش ایرنا، پرتره بانویی در آتش (۲۰۱۹، سلین سیاما)، ۳۵ پیک رام (۲۰۰۸، کلر دنی)، موتورهای مقدس (۲۰۱۲، لئوس کاراکس)، تامبوی (۲۰۱۱، سلین سیاما) و دستنیافتنی ها (۲۰۱۱، اولیویه ناکاش و اریک تولدانو) از دیگر فیلمهای حاضر در فهرست برترین فیلمهای فرانسوی قرن ۲۱ از نگاه ایندی وایر هستند.
ماجرای کپی برابر اصل درباره یک نویسنده بریتانیایی به نام جیمز میلر است که مساله «اصالت» درباره آثار هنری را بیاهمیت دانسته و معتقد است هر بازتولید یکِ اثر هنری، خود، اثری است اصیل. کمی پیش از آغاز سخنرانی میلر درباره کتاب جدیدش، کپی برابر اصل، یک بانوی طرفدار از جیمز میخواهد نسخه بازتولید شده از این کتاب را برایش امضا کند اما به دلیل رفتار گستاخانه پسر کوچکش مجبور می شود پیش از پایان سخنرانی سالن را ترک کند.
جیمز و این خانم دوباره ملاقات کرده و روزی را با هم میگذرانند. در حالی که این دو شخصیت هنوز به ظاهر با هم غریبه اند اما رابطه دوستانه آنها گاهی به طرز عجیبی عمیق میشود تا جایی که پیشخدمت کافه تصور میکند آنها با هم زن و شوهرند. به دنبال این سوءبرداشت رفتار دو شخصیت به گونهای تغییر می کند که گویی واقعا زن و شوهرند. آیا تمام این مدت با هم ازدواج کرده بودند؟
در فیلم کپی برابر اصل با بازی ژولیت بینوش و ویلیام شیمل که محصول مشترک فرانسه، ایتالیا، بلژیک بوده و در خارج از ایران فیلمبرداری شده، قاب بندیهای دقیق کیارستمی و دست و دلبازی در نورپردازی بلافاصله هر گمانه زنی درباره مینیمالیست بودن این کارگردان را رد می کند. این فیلم همچنین موضوعات موردعلاقه وی که در آثارش تکرار می شدند را به پیشزمینه میآورد؛ این که آیا شخصیت ها واقعی هستند یا نقش بازی میکنند یکی از سوالات اساسی در این فیلم است. این درام همچنین بر محور برهم کنش ظریف میان ابهامآفرینیهای کارگردان و میل بیننده به پذیرفتن این ابهامات میچرخد.