نگاهی به پنج گالری/ لاشخورهای خونآشام، هیتلر، قفسِ دلبستگیها
گالریهای تهران در جمعهای که گذشت میزبان بیش از 25 نمایشگاه جدید بودند. نمایشگاه نقاشیهای حوا مارتا هنرمند ترکیهای با عنوان "سیمرغ و دیگر چیزها" در گالری دید، نمایشگاه گروهی چند رسانهای با عنوان "جزر" در گالری راه ابریشم ، نمایشگاه نقاشیهای جلیل سمانی با عنوان "من مقدس" در گالری شیرین یک، نمایشگاه مجسمههای شکیبا پرورش با عنوان "رهین و رهینه" در گالری شیرین دو و نمایشگاه چیدمان و نقاشی مریم حبیبیان و والتر کارتنر با عنوان "رویاها" در گالری طراحان آزاد، رویدادهایی هستند که در گالریگردی این هفته به سراغ آنها رفتیم.
ایرانآرت: نمایشگاه نقاشیهای حوا مارتا هنرمند ترکیهای در گالری دید، نمایشگاه گروهی چند رسانهای در گالری راه ابریشم، نمایشگاه نقاشیهای جلیل سمانی در گالری شیرین یک، نمایشگاه مجسمههای شکیبا پرورش در گالری شیرین دو و نمایشگاه چیدمان و نقاشی مریم حبیبیان و والتر کارتنر در گالری طراحان آزاد سوژههای این هفته گالریگردی خبرگزاری هنرآنلاین هستند. گزارش این گالریگردی را در ایرانآرت بخوانید.
گالریهای تهران در جمعهای که گذشت میزبان بیش از 25 نمایشگاه جدید بودند. نمایشگاه نقاشیهای حوا مارتا هنرمند ترکیهای با عنوان "سیمرغ و دیگر چیزها" در گالری دید، نمایشگاه گروهی چند رسانهای با عنوان "جزر" در گالری راه ابریشم ، نمایشگاه نقاشیهای جلیل سمانی با عنوان "من مقدس" در گالری شیرین یک، نمایشگاه مجسمههای شکیبا پرورش با عنوان "رهین و رهینه" در گالری شیرین دو و نمایشگاه چیدمان و نقاشی مریم حبیبیان و والتر کارتنر با عنوان "رویاها" در گالری طراحان آزاد، رویدادهایی هستند که در گالریگردی این هفته به سراغ آنها رفتیم.
تصویر عمق کشف نشده واژهها
حوا مارتا در آثار نمایشگاه "سیمرغ و چیزهای دیگر" فضاهای متفاوتی را ترسیم کرده است. در این مجموعه نقاشیها عنصر تار و عنکبوت به عنوان اصل، مورد توجه هنرمند قرار گرفته و در آنها بیش از هر چیزی به کنش تصویری برآمده از تلاقی رنگ و خطوط توجه شده است.
کنشی که در یک مسیر مشخص و از پیش طراحی شده در میان عناصر رنگی خود را نمایان میکنند. این جهان در همتنیده به گونهای است که میتوان از آن به عنوان نمایی متفاوت از طبیعت پیرامونی یاد کرد. رنگها در این تابلوها هر کدام نماینده یک عنصر طبیعت هستند که در زیر تارهای تنیده شده توسط عنکبوت پنهان و از دید خارج شدهاند.
این پوشیده شدن به عنوان یک رمز تلقی میشود. رمزی که قرار است در آن حقیقت نامکشوف باقی بماند. حقیقتی که شاید از چهره جهان معاصری که هنرمند در آن زیست میکند بر آمده باشد. او در واقع در این مجموعه از آثار خود با ایجاد یک در همتنیدگی تصویری و تنوع رنگی، آشفتگی و سر درگمی خود را به نمایش گذاشته است.
فرم حرکتی خطوط و پرسپکتیو در این آثار به گونهای است که مانند دریچهای مخاطب را به جهان خیالانگیز هنرمند فرامیخواند و او را در دل این جهان خیالانگیز چشمنواز که به واسطه تنوع رنگها دیدنی شده به نوعی درگیر سردرگمی خود میکند تا در این تلاقی مخاطب، بتواند خود را همسو با هنرمند در کشف جهان اثر رها کند.
مجموعه دیگری که این هنرمند به نمایش در آورده است. با توجه به نقش سیمرغ و حضور آن در تصاویر، بیشتر جنبههایی اسطورهای دارد. اسطوره نه به آن معنا که وجود دارد بلکه آن گونه که هنرمند آنها را خیال کرده و ترسیم خیال اوست که در نهایت بر روی بوم جلوه میکند.
خیالانگیزی آثار این مجموعه به دلیل حضور موجوداتی ناشناخته است که در میان سطوح گسترده رنگی و در محل تلاقی این دو سطح حیات پیدا کردهاند. آشفتگی که او در کنار نوعی سکون به وجود آورده حاصل درک درست هنرمند از ترکیب رنگها و پیکربندی کلی اثر است که با رعایت کمپوزسیون، کنش معناداری را در معرض دید قرار میدهد که بدون در نظر گرفتن هیچ تفسیری برای این تصاویر صرفا بر جنبههای زیباییشناسی اثر افزوده است.
او با استفاده از رنگهای شارپ، زنده و شکستن فضا با ترکیب رنگهای گرم و آرام مثل سبز، آبی و سفید نوعی تشویش را در آثارش به تصویر میکشد که این تشویش به عنوان یک زیر لایه و از طریق این چینش بر مخاطب نمایان میشود و در نهایت میتواند در تفسیر آن به مخاطب کمک کند.
مارتا در این نمایشگاه تعدادی اثر دیگر هم به نمایش گذاشته است که از جنس تصاویر گرافیتی و دیوارنگارههای شهری است. در این نقاشیها از نشانهها و علائم تصویری و نوشتاری استفاده کرده است که در خود وجهی تاریخی را گنجاندهاند. در یکی از این آثار حضور قایقرانها در میان سطوح خطکشی شده به شدت نقش گرفته از المانهای تصویری و نقاشیهای دیواری دوران شکوه امپراتوری عثمانی است.
البته میتوان گفت او با حرکت به سمت نوعی تایپوگرافی توانسته آنها را از معنی خالی کرده و صرفا جلوههای بصری آن را مورد استفاده قرار دهد که وجوه زیباییشناسی اثر را ارتقا ببخشند. استفاده او از رنگهای محدود و سرد در این طیف از آثار آنها را به نوعی شبیه به نوعی نقشه کهن کرده است که در قالبی به جهان امروز پا گذاشتهاند.
دفاعیهای هنرمندانه در ستایش آب
نمایشگاه "جزر" در گالری راه ابریشم، دفاعیهای هنرمندانه از محیط زیست و عنصر حیاتی آب است که در خلال عکس، نقاشی، حجم و چیدمان ظهور پیدا کرده است.
نگاه جامع الاطراف هنرمندان به این مسئله زیست محیطی و نمود تصویری این آثار به شدت وابسته به نگاههای شخصی این هنرمندان و درک آنها از مخاطرات دستبرد انسان در اصلاح نظم طبیعت است.
این به هم ریختگی و آشفتگی حاصل از نظم و اصلاح طبیعت در بسیاری از آثار این نمایشگاه نمود پیدا کرده است. سرهای بیتن که با رنگ آبی بر روی هم ریخته شدهاند، نیزاری که با رنگهای تزیین شده به جای آب پای در نمک دارد و از حیات طبیعی خود ساقط شده و صرفا جنبهای تزیینی پیدا کرده است. مرجانی که دیگر مرجان نیست و با قرار گرفتن بر روی سطحی از سنگ تنها گردی از واقعیت خود را به دوش مکشد.
عکسهایی که در این نمایشگاه به تصویر در آمده، همگی در آن سطح از خاک را به تصویر میکشند که پیش از این با آب پوشانده شده بود. سطحی که با توجه به نقاط طلایی که در تصویر به مخاطب نشان داده میشود، همچون قایق جامانده میان نمکزار، تکه چوبهای سوخته میان سطحی از خاک و نمک؛ حاصل بی آبی است.
آثار نقاشی در این نمایشگاه نیز با دو رویکرد به تصویر در آمده است. یکی بر کف گالری جا گرفته که مخاطب با سطح سفیدی بوم مواجه است و در میان آن گردآب کوچکی در حال تقلا کردن برای حیات است. این اثر توانسته جنبههایی از این بحران را در شکلی کاملا مینیمالیستی و در فضایی گره خورده با انتزاع به تصویر کشد.
سلطه لاشخورهای خونآشام بر جهان بومها
جلیل سمانی در "من مقدس" نگاه تمثیلی و اسطورهای به پرندگان را در چهارچوب دریافت و ذهنیت خود از جهان پیرامونش در وجهی نمادگرایانه به تصویر کشیده است. او با استفاده از رنگهایی که با هویت این پرنده گره خورده فضا و اتمسفری را به وجود آورده است که به شدت بر تشویش حاصل از حضور این پرنده در تصاویر صحه میگذارد.
او با تقسیمبندی سطح بوم به دو قسمت و ترسیم حیات انسانی پر از تردید، سردرگمی و ترس در زیر سایه حضور کرکسها به نوعی در یک وضوح فارغ از رمز و راز و استعاره به بیان مفهوم مورد نظرش در قالب تصاویر پرداخته است. قالبی که میتوانست با هوشمندی او وجهی متناسبتر با فرم اثر در کلیت مورد نظر هنرمند به دست بدهد.
او با ترسیم جمعیتهای انسانی آشفته و اعوجاج یافته در بومهای مجزا که با تاثر از حضور این پرندگان ظاهری غیر انسانی و شگفت به خود گرفتهاند در یک کلیت جامع تصویر بهتری به دست داده است. شاید جدا کردن این آیکونهای تصویری به گونهای که با قرار گرفتن در کنار یکدیگر نه در قالب یک اثر بلکه در میان آثار مجزا از هم و تفهیم معنایی آنها در یک کلیت جامع میتوانست تصویر بهتری را ارائه کند.
آثار سمانی به دلیل ترکیب رنگها خشن و ترسیم فیگورهای نامتجانسی که به نحوی بر این رنگها سوار شدهاند و در یک در هم تنیدگی ساختاری از یکدیگر مجزا نیستند آثار او را به مرز آبستره و واسازی معنایی در برخی از آیکونهایش سوق داده است.
قفسهایی برای ترسیم دل بستگیهای سنتی
شکیبا پرورش در نمایشگاه "رهین و رهینه" وجهی پارادوکسیکال از المانهای گذشته فرهنگ ایرانی را در وجوهی کاملا فانتزی به تصویر کشیده است. او در این نمایشگاه با به تصویر کشیدن تصاویر شاهان قاجار ، تصاویری برگرفته از نقاشیهای مینیاتور مکتب گل و مرغ و استفاده از المانهایی مثل تیغه علامتهای عزاداری که در مراسمهای محرم استفاده میشود با توجه به شکل و جنس متریال و چیدمان خود تصویری را ترسیم میکند که بیانگر تضاد مورد نظر هنرمند در ارائه کانسپت و کانتکست است.
او در واقع با پرداختی فانتزی و تزیینی به این موضوعات و ترکیب آن با قفسها به نوعی چیره شدن وجوهی سنتی و ادامهدار بودن و رخنه آن تصاویر در جهان کنونی را به تصویر میکشد.
قفسها به واقع نماینده همه هویتهایی است که به واسطه زندگی در جهان معاصر به وجود آمده است. هویتی که زیبایی و معنایش را با تصاویر تاریخی و منشعب از سنت میگیرد تصاویری که تا امروز ادامه پیدا کرده است.
هیتلر با رنگ و بوی معاصر
والتر کرتنر در نمایشگاه "رویاها" با دست بردن در تصاویر شناخته شده هیتلر از ژستها و فیگورهای او در جهت معنای مورد نظرش که همانا نمایش جنون رفتاری هیتلر و وحشت حاصل از این رفتار است با استفاده از تکنیک چاپ دستی به درستی استفاده کرده است. او توانسته با توجه به فرم حرکتی هیتلر و با استفاده از مونتاژ تصاویر منتشر شده از این دیکتاتور در واقع لایههایی زیرین رفتار او را در وجهی تازهتر و در یک خشونت تصویری که حاصل یک دریافت شخصی است به تصویر بکشد.
او با استفاده از پس زمینه زرد رنگ در این تصاویر دوباره منتشر شده و قرار دادن آن بر روی کاغذهای سفید رنگ، امتداد تفکر او و تاثیراتی که رفتارهای این دیکتاتور بر جهان پیرامونش گذاشته است را مورد واکاوی قرار داده است.
در واقع پرترههای دیگر این نمایشگاه که مرجان حبیبیان آنها را به تصویر کشیده است در یک تقابل غیرمنتظره همنشینی ساختاری و تصویری درستی با آثار پیدا کردهاند، همنشینی که به واسطه درهم ریختگی چهره پرترهها رابطه معناداری با تصاویر هیتلر پیدا میکنند.
این پرترهها که اکثرا دچار ترس، وحشت و در بیشتر تابلوها چهرههایی زخم خورده و متلاشی شدهاند، بیانگر تاثیر و تاثر همنشینی چهره نامتعارف هیتلر است که میتوان رد اقدامات و حرکات جنون آمیز و وحشت آفرینش در دیگر پرترهها را دنبال کرد.
این پروژه در نهایت با چیدمانی که در میان گالری قرار گرفته کامل میشود. چیدمانی که به نظر یادمانی برای قربانیان جنایات هیتلر است و در وجهی کاملا معاصر به وجود آمده است.