رنسانس کاشیکاری شده و رودخانههایی میان شهر/ نگاهی به 4 نمایشگاه تجسمی
در گالری گردی این هفته به نمایشگاههای گالریهای ویستا، ماه، آتبین و ثالث پرداختهایم.
ایرانآرت: نمایشگاه "مونولوگ" در گالری ویستا، نمایشگاه "حکم" در گالری ماه، نمایشگاه "حیرانی نو" در گالری آتبین و نمایشگاه اکبر نیکانپور در گالری ثالث، سوژههای این هفته گالریگردی ایران آرت هستند.
مونولوگهای تنهایی
فاطمه پاکدل سومین نمایشگاه انفرادی خود را با عنوان "مونولوگ" با نمایش ۱۲ اثر در گالری ویستا برپا کرد. در این آثار فیگوراتیو زنانی دیده میشوند که در خلاء و فضایی نامشخص قرار گرفتهاند. برخورد با فیگورها به دور از واقعگرایی و گاه همراه با سادهگرایی یا تبدیل اندام به فرمهای هندسی است. بیشتر انسانها در آثار پاکدل بدون انجام فعالیتی خاص دیده میشوند در حالی که روی صندلی نشسته یا به گوشهای خیره شدهاند.
تعدادی از آنها هم به شکلی نمایش داده شدهاند که چهره آنها دیده نمیشود. بیرون رفتن سر از کادر یا پوشاندن صورت با دست، راه هایی است که چهره سوژه را از بیننده مخفی میکند تا تخیل او را در تصویرسازی این چهرهها به کار گیرد.
بافت زمینه آثار با سطوح بزرگ رنگی یا شرههای رنگ شکل گرفته است و نقش زیادی در به تصویر کشیدن عواطف انسانی در قاب تصویر دارد. بخش دیگری از آثار پاکدل خالی از انسان هستند و فضایی تهی را به تصویر کشیدهاند که میتواند نمودی از منظرهای طبیعی یا ترکیبی انتزاعی باشد.
محکوم به سرنوشتی گریزناپذیر
مهرداد ختایی جدیدترین آثار خود را با عنوان "حکم" در گالری ماه به نمایش گذاشته است. این طراح شناخته شده مجموعه جدید خود را با غنای رنگی آفریده است. نقاشیهای ختایی نمایش دهنده پرترههایی هستند که در میان کادر قرار گرفته و به بیننده خیره شدهاند. شخصیتهایی دردکشیده و رنجور که سکوت و خلوت آنها مفهومی جدا از آرامش و سبکبالی دارد.
انسانی که در این تابلوها دیده میشود مورد جبر قرار گرفته یا سرنوشت را به عنوان حکمی غیرقابل سرپیچی پذیرفته است. در فضای مبهمی که انسان را دربرگرفته است نمادهایی از زندگی مادی دیده میشود که رابطه او را با زندگی روزمره یا جهان مادی تحکیم میکند. بشقاب چینی گل سرخی، شکلات تخم مرغی یا چراغ مطالعه، اشیای آشنایی هستند که معلق در فضا قرار گرفتهاند. اما طراحی خطی از یک گیوتین به عنوان ابزاری منسوخ شده برای گرفتن جان انسان، سابقه ای تاریخی را برای اجرای "حکم" یادآوی می کند.
عناصر دیگری که در زمینه آثار دیده میشود سرهای گوسفند و خرگوش هستند که در فضا معلقاند یا سرهای خوک که در ترکیبی به هم فشرده، بستری وهمآور را برای حضور انسان به وجود آوردهاند.
اما بخش دیگری از آثار ختایی به حجمهایی اختصاص دارد که یادآور جنینهای خفته در الکل هستند. دست یا پایی بریده شده، خوکی معلق و ماسک ساخته شده از یک صورت درون ظرفهای شیشهای محبوس هستند تا ابدیتی گریزناپذیر را تجربه کنند.
حیرانی در پیوند شرق و غرب
نمایشگاه فتوکلاژهای برزین بهارلویی با عنوان "حیرانی نو" در گالری آتبین برگزار شده است. بهارلویی در این آثار با استفاده از نمونههای شناخته شده نقاشیهای رنسانس و ترکیب آنها با نمادهایی از هنر ایرانی- اسلامی سعی کرده است آثار جدیدی بیافریند.
در این آثار فیگورهایی از اشراف اروپایی دیده میشود که در فضایی تیره در مقابل مخاطب قرار گرفتهاند. اما آنچه آنها را از نمونه اصلی متمایز میکند، ترکیب تصاویر با نقوشی ناهمگون است. کاشیکاری مساجد ایرانی که درون فیگورها را پوشانده است، یا نقش قالی که در زمینه تابلوها قرار گرفته، جلوهای متفاوت به این آثار میبخشد که مفاهیم مورد نظر هنرمند را در ترکیبی از شرق و غرب نمایان میکند.
اما استفاده از این نقوش در بعضی از تابلوها از جنبه تزیین فیگور خارج شده و با پوشاندن بخشی از چهره، نقش اصلی را یافته است. نمایی از ساختمانی با معماری سنتی ایران که به جای بالاتنه انسان قرار گرفته، نمونهای از این آثار است. بناهایی که شاید از نظر قدمت و پیشینه تاریخی به دوران خلق آن تابلوهای نقاشی نزدیک باشند، در کنار آنها قرار گرفتهاند تا پیوندی میان دو فرهنگ هم عرض را برقرار کنند.
شهر آرمانی یک نقاش
مجموعه آثار اکبر نیکانپور در گالری ثالث به نمایش درآمده است. او که بیشتر به عنوان تصویرساز کتابهای کودکان شناخته میشود و دارای چندین جایزه داخلی و جهانی در این زمینه است، در این نمایشگاه آثاری را نمایش داده است که بدون وابستگی به متن، روایتگر لحظههایی از زندگی انسان هستند.
تصاویر سادهء نیکانپور با رنگهایی درخشان و شاداب که ویژگی تصویری مشترک آثار او است، بازتابی از روحیه هنرمند است که در ارتباط مستقیم با تجربه او در خلق آثاری ویژه کودکان قرار دارد.
عناصر اصلی در آثار این مجموعه انسان و طبیعت هستند، اما آنچه به تصویر کشیده شده است به دور از واقع نمایی، تنها به انتقال حسی میپردازد که مورد نظر هنرمند بوده است. فضای شهری در آثار نیکانپور به شکلی آرمانی دیده میشود و خبری از شلوغی و زشتیهای یک شهر صنعتی در این تابلوها نیست. رودخانههایی که میان شهر روان هستند و آدمهایی که روی پلها یا در خیابانها مشغول تردد یا تفریح هستند، تصویری دلانگیز از یک زندگی شهری را نمایان میکنند. اما تعداد دیگری از آثار او در فضایی مینیمال به نمایش خطوط و رنگهایی اختصاص دارد که نمایی از چهره انسان یا موجودات آبزی را نمایش میدهد.