سالنهای خصوصی تئاتر در حال جان کندن/ زنگ خطر تعطیلی شهرزاد، ملک و آبان به صدا درآمد/ روایت تلخ مدیران سالنها از زیان کرونا و عقبنشینی دولت
مدیران سه سالن خصوصی تئاتر میگویند زنگ خطر تعطیلی آنها به صدا درآمده است و هشدار میدهند که اگر این سالنها بسته شوند بازگشت آنها دشوار خواهد بود.
ایران آرت: مهدی یاورمنش در خبرآنلاین نوشت: نزدیک به ۹ ماه است که کرونا در کشورمان خیمه زده و گویا به این زودیها هم خیال رفتن ندارد. جان باختن دهها هزار و بیمار شدن صدها هزار نفر از مردم کشورمان، سوگ و دردی بزرگ است که به این زودیها فراموش نخواهد شد.
با اینحال، تجربه تاریخی نشان داده است که این همهگیری هم، مانند نمونههای قبلیاش، روزی به پایان خواهد رسید و زندگی، روال عادیاش را در پیش خواهد گرفت. در آن روز، این فرهنگ و هنر است که به التیام زخمهای عاطفی و روانی جامعه خواهد پرداخت و مرهمی بر زخمها خواهد شد.
با توجه به این واقعیت، همه توان و ظرفیت فرهنگی و هنری کشور، باید حفظ شود تا در روزی که بدان نیاز است، بهکار آید. اگر امروز، به هر دلیل، تولیدات هنری کاهش پیدا کرده است، ولی در دوران پسا کرونا، یکی از نخستین مواردی است که باید برای افزایش آن چارهجویی کرد.
در میان رسانههای هنری، اگرچه تئاتر به نسبت به تلویزیون و سینما مخاطب کمتری دارد، ولی نباید فراموش کرد که نیرویی است برای تقویت تولیدات تصویری از جمله فیلم و سریال.
در سال ۹۸، تا پیش از آنکه کرونا مهمان ناخوانده کشورمان شود، تهران به تنهایی، شاهد به صحنه رفتن بیش از ۱۰۰ تئاتر در هر شب بود که عددی قابل توجه است. این توان اجرایی، تنها به کمک سالنهای خصوصی امکانپذیر شده بود، وگرنه سالنهای دولتی و شبه دولتی، در بهترین شرایط، حداکثر توان میزبانی از ۱۰ درصد این حجم از تولید را داشتند.
در ۹ ماهی که با کرونا پشت سر گذاشتهایم، از میان حوزههای مختلف هنری، سالنهای خصوصی تئاتر، بدترین شرایط را داشتهاند، تا جایی که اینک در آستانه تعطیلی قرار گرفتهاند. اگر ظرفیت این سالنها که بیشترشان در مکانها اجارهای برپا شدهاند از بین برود، در دوران پسا کرونا، دیگر از شبهای گرم تئاتری تهران خبری نخواهد بود.
در سال ۹۸، ۵۰ سالن و مرکز خصوصی تئاتر در تهران فعال بوده است که ۱۶تای آنها با حدود سه هزار صندلی، بهطور مداوم و مستمر، در عرصه تولید و اجرای نمایش، حضوری پُر رنگ داشتهاند. اینک، همه این سالنها خالی ماندهاند و به سبب آنکه دخل و خرجشان با هم جور نیست، ورشکسته شده و در آستانه تعطیلی کامل هستند.
برای آنکه بدانیم این سالنها تا چه مدت دیگر سرپا خواهند ماند و برای ادامه زندگی، به چه افقی چشم دوختهاند، به سراغ مدیران سه سالن رفته و پای درددل آنها نشستهایم.
"شهرزاد" قصهگو ساکت شده است
تماشاخانه شهرزاد، بزرگترین مجموعه تئاتری خصوصی کشور است که با سه سالن، در چند سال گذشته، میزبان نمایشهای زیادی بوده و گردش مالی و اقتصادی خوبی را هم در این هنر ایجاد کرده است.
محمد دشتگلی، مدیر تماشاخانه شهرزاد، درباره روزهای پُر رونق این مجموعه میگوید: "تا پیش ار کرونا، ما با داشتن سه سالن و بیش از ۷۰۰ صندلی، هر شب شاهد اجرای شش تا هشت سانس اجرا بودیم که به طور میانگین، ۱۵۰۰ بلیت میفروختیم. به همراه دیگر سالنهای خصوصی، بار اصلی تئاتر را به دوش میکشیدم که آمارش، مایه فخرفروشی و مباهات ادارهکل هنرهای نمایشی و وزارت ارشاد بود و بارها در بوق و کرنا کردند که در تهران، بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ نمایش هر شب روی صحنه میرود."
او ادامه میدهد: "در چند سال گذشته، سالنهای خصوصی بدون آنکه یک ریال از دولت کمک بگیرند، برای صدها نفر بهطور مستقیم و برای هزاران نفر بهطور غیر مستقیم، اشتغال ایجاد کردند و فضایی فرهنگی را در پایتخت شکل دادند. ولی الان که ویروس کرونا بهجانشان افتاده است، مسوولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و اداره هنرهای نمایشی، حتی به عیادتشان نمیآیند."
دشتگلی توضیح میدهد: "تماشاخانه شهرزاد، الان ماهی ۴۰۰ میلیون تومان هزینه اجاره، قبوض، پرسنل و ... دارد. یعنی در ۹ ماه گذشته، ما ۳ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان زیان قطعی داشتهایم. ولی ادارهکل هنرهای نمایشی در این مدت، تنها ۴۰ میلیون تومان کمک کرده؛ یعنی حدود یک درصد از زیان ما را پوشش داده است که بیشتر به شوخی میماند."
مدیر تماشاخانه شهرزاد، در ادامه چند سوال طرح میکند و میپرسد: "وزارت ارشادی که همیشه به تعداد اجراهای تئاتر در تهران میبالید، الان کجاست؟ چه کمکی به تماشاخانههای خصوصی کرده است؟ اگر الان به کمک این بسترسازی که بخش خصوصی کرده است، نیاید، کِی میخواهد بیاید؟"
او تاکید میکند: "الان تئاتر مستقل اعلام تعطیلی کرده است. آقایان میدانند اگر سالنی بمیرد، گریه و زاری مسوولان بر گورش، دیگر سودی نخواهد داشت. الان باید به عیادت این بیمار در حال مرگ بیایند و آن را ویزیت کنند، چون چند روز دیگر، نوشدارو پس از مرگ سهراب خواهد شد."
دشتگلی با اشاره به اینکه خودش سالها در ادارهکل هنرهای نمایشی شاغل و مدیر بوده است، پیشنهاد میدهد: "بودجه تئاتر، در سال ۹۹ دستکم ۳۰ میلیارد تومان است که باید صرف تولید، پژوهش و برگزاری جشنوارهها شود. با توجه به تعطیلی بسیاری از امور محوله به مرکز هنرهای نمایشی به سبب همهگیری کرونا، بخشی عمده از این بودجه، باید برای جبران هزینههای بخش خصوصی و هنرمندان بیکار شده صرف شود تا خانواده تئاتر بتواند به سلامت از تخت بیماری بلند شود."
او تاکید میکند: "مسوولان باید اهم و مهم کنند. معاونت هنری که شامل مد و لباس، هنرهای تجسمی، آموزش، موسیقی و تئاتر میشود، باید دست به انتخاب بزند و بودجه را به سمتی بفرستد که نیاز بیشتری دارد. مطمئن باشید اگر از اعتبارات درست استفاده شود، از محل صرفه جوییها، میتوان مرهمی برای زخم سالنهای خصوصی یافت."
آخرین نفسهای "ملک"
عماد عامری، مدیر تماشاخانه ملک، دیگر دستاندرکار سالنهای خصوصی تئاتر است که به سراغش میرویم و جویای احوالش میشویم.
او با بیان اینکه تماشاخانه ملک آخرین نفسهای خود را میکشد، میگوید: "هنوز باز هستیم که از نظر عقلانی و اقتصادی اصلا درست نیست. الان از سالن اصلی اجرا، به عنوان پلاتو تمرین استفاده میکنیم تا با اجاره دادن آن، شاید بتوانیم پول آب و برق را دربیاوریم."
عامری ادامه میدهد: "ما و دیگر سالنهای خصوصی، هر چه توان داشتیم، گذاشتیم؛ از اجرای آنلاین تئاتر گرفته تا برپایی کارگاه آموزشی و کلاس و ... الان به ته خط رسیدهایم. ما زیرساخت تئاتر کشور هستیم، اگر از بین برویم، دیگر برگشتمان سخت است."
او درخواست میکند: "با وضعیت اقتصادی فعلی و تورم موجود، ۱۰ میلیارد تومان واقعا پولی نیست. دولت، سازمان برنامه و بودجه و وزارت ارشاد، اگر این مبلغ را به تئاتر خصوصی کشور تزریق کنند، میتوانند زیرساختهای موجود را حفظ کنند. واقعا خودشان نمیدانند اگر در آینده تنها بخواهند مثل یکی از این سالنها را ساخته و فعال کنند، به بودجه ای بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان نیاز پیدا خواهند کرد؟"
هیچ مدیر و مسوولی حال "آبان" را نمیپرسد
اگر تماشاخانههای قدیمیتر مثل شهرزاد و ملک، در حسرت روزهای خوب گذشته هستند، سالنهایی وجود دارند که هنوز از راه نرسیده، به سد کرونا خوردند و باز نشده، تعطیل شدند؛ خانه هنر آبان، یکی از اینهاست.
محمود جوانبخت، مدیر خانه هنر آبان که سالنی با گنجایش ۱۰۰ تا ۱۵۰ صندلی را تجهیز و آماده کرده است، در باره بحران کرونا میگوید: "ما از زمان راهاندازی، حتی یک نمایش هم روی صحنه نبردهایم. اسفند ۹۸، در حال بررسی نمایشهای متقاضی بودیم و داشتیم جدول اجراها را از ۱۸ فروردین میبستیم که یکهو به کرونا خوردیم."
او ادامه میدهد: "ما برای راهاندازی این مجموعه، هزینه زیادی کردهایم که بخشی عمده آن با قرض و وام تامین شده است. تا همین الان، دستکم کرونا بیش از یک می
لیارد تومان به ما صدمه زده است. این زیان، جدا از احتساب هزینه استهلاک ساختمان و تجهیزات و ... است."
جوانبخت تاکید میکند: "تا حالا هیچ کمکی بابت کرونا نگرفتهایم. الان هم تو بد مخمصهای افتادهایم. حداقل توقعمان این است یک نفر بیاید سراغمان و بگوید ما چهکار کنیم؟"
مدیر سالن آبان با اشاره به اینکه تئاتریها نه سرمایهدار بودهاند و نه ملک و مستغلاتی دارند، توضیح میدهد: "ما مثل بخشهای تجاری و اقتصادی نیستیم که بتوانیم از کیسه بخوریم. اندک پولی برای کار فرهنگی و هنری آوردهایم که الان در حال ورشکستگی هستیم."
او در پایان میگوید: "الان اگر دولت، ارشاد، شهرداری یا هر جای دیگری که مسوول امور فرهنگی هستند، به کمک ما نیایند، امید به چه کسی باید داشته باشیم؟ اگر ما که گام در این راه گذاشتهایم، با سر زمین بخوریم، بعد از ما کسی جرات نخواهد کرد در عرصه فرهنگ و هنر، فعالیتی داشته باشد."
در شرایطی که کرونا راه تنفس بسیاری از فعالیتهای فرهنگی را بسته است، با توجه به اظهارنظرهای مدیران تماشاخانههای خصوصی، به نظر میرسد تنها راه عبور از بحران، هماهنگی میان سازمان برنامه و بودجه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دیگر نهادهای مسوول است تا بتوان بخشی از بودجه سالانه را، به سمت جبران زیانهای ناشی از همهگیری ویروس کویید ۱۹ هدایت کرد تا بتوان این بحران را پشت سر گذاشت.