این بار پراید روی صحنه رفت/ فرانسویها تحیر آفریدند
گروه تئاتر فرانسوی که برای اجرا آماده بودند، پراید را به جای خود بر روی صحنه دیدند!
ایران آرت: شامگاه گذشته در تک اجرای ساعت 21 وقتی چهره های پیشکسوت و نظریه دار تئاتری مثل مائده طهماسبی و منظر لشکری را روی صندلی های قرمز تالار وحدت می بینی، یعنی اگر هم تئاتر «ملانکولی» فرانسه کار ویژه ای نباشد، دستکم کار کنجکاوی برانگیزیست.
شروع نمایش تا دقایق زیادی برخلاف بسیاری از نمایش های متعارف ایرانی که پر دیالوگ است با موسیقی تند غربی و افکت های نور همراه است.
ایرنا نوشت، به نظر می آید یک گروه نسبتا جوان با یک پراید و یدک کش در برف گیر کرده اند که وجود خودروی پر حرف و حدیث آشنای ایرانیان روی سن بزرگ تالار وحدت و صحنه پر برفی که تماشاچیان بعد از ماهها انتظار، دقایقی قبل از ورود به سالن آن را تجربه کرده اند اذهان مخاطبان را از همان آغاز به خوبی درگیر می کند.
اما به مرور هر چه زمان پیش می رود، کار پیش نمی رود و بهتر بگوییم هر چه شروع نمایش تماشاچی را غافلگیر کرده، در ادامه کنجکاوی و ولع مخاطب برای گره سازی و گره گشایی داستان، بی پاسخ می ماند.
ریتم کار 90 دقیقه ای به گونه ای ست که اگر مثلا نیمی از زمان آن کوتاه شود هیچ خدشه ای به اصل نمایش وارد نمی شود؛ با این حال نمایش سرگرم کننده ایست و علت جذابیت آن را باید در چیزی یافت که در کمتر نمایش ایرانی نظیرش یافت می شود.
صحبت از جلوه های بصری و افکتها و اکسسوار (لوازم صحنه) نامتعارف، جذاب و هیجان انگیزی ست که یقینا از این نظر می تواند درصورت رقابتی بودن کارهای خارجی، این کار را جزء نامزدهای بهترین طراحی صحنه جشنواره کند.
در میانه نمایشنامه، در می یابی که این گروه با این وسیله های سرگرم کننده که همه آن را با این یدک کش و پراید حمل می کنند خودخواسته به نقاط مختلف سفر می کنند و مردم را سرگرم می کنند که این کار، ما را عجیب به یاد سیرک های سیار و کاروان های نمایشی عبوری و بساطی اروپای قدیم در فیلمها می اندازد.
به نظر می رسد هر چه کار به قول جمله معروف بهزاد فراهانی کارگردان و بازیگر صاحبنام، از نظر تکنولوژی و طراحی صحنه و دکور شگفت انگیز است قصه دراماتیزه نیست.
افکت های متعدد و نورپردازی فوق العاده درست، تنها چیزی ست که زمان را به جلو می برد اگر چه وقتی این جلوه ها به تنهایی برای یک نمایش تراز اول کافی نیست، در سالن اصلی لبریز از جمعیت وحدت که لژهای بالایی آن هم پر شده، حدود 20 نفری از بخش های مختلف سالن با اعتراض غرولندگونه ای از ریتم کند، کش دار و رخوت زای نمایش، سالن را ترک می کنند و از آنها هم که نشسته اند برخی که بخار فوتیج (دود پخش شده مصنوعی روی صحنه) مشامشان را می آزارد و نمی گذارد اینجا هم از خاطرات هوای آلوده تهران راحت باشند.
در فرهنگ دهخدا دیدم که «ملانکولی»؛ نام این نمایش، واژه فرانسوی ست به معنای همان «مالیخولیا»ی خودمان؛ نام با مسمایی ست چرا که این گروه نمایشی در دل نمایشنامه و شهر فرضی داستان برای شاد کردن «ایزابل» و بیرون آن بر روی صحنه اجرای واقعی برای «تماشاچیان تئاتر»همه ترفندهای خود را به کار می گیرد تا جای رخوت و غم آنها را با هیجان و انرژی عوض کند اما اینکه تا چه حد موفق می شود شاید نظر قاطعی نمی توان داد.
بازی ها در این نمایش طبیعی، درست و به دور از اغراق متعارف است که آفت بازیگران تئاتری ست اما در عین حال جاندار هم نیست یعنی جایی برای مانور بازیگر و ارائه تسلطش ندارد و چالشی ایجاد نمی کند.
به هر روی ملانکولی یا «مالیخولیای اژدهایان» برای حضور در جشنواره سی و ششم، محسناتی دارد که سه گروه را راضی خواهد کرد:
نخست، برگزارکنندگان و مجریان جشنواره را به سبب آشنایی بیشتر اهالی تئاتر ما با پرفورمنس هایی از این دست که از نظر تکنولوژیکی و افکتیو چیزهای آموزنده ای برای ما دارند و فقدان آن در فضای نمایشی کشور حس می شود.
دوم، مخاطبان عام که می توانند با یک نمایش پر از افکتهای موسیقی و تصویر سرگرم شوند.
و در نهایت دسته سوم و علاقه مندان به «محیط زیست» که این روزها به تبع شرایط جوی و انواع تهدیدهای زیست محیطی به عنوان دغدغه های بین المللی، در میان مردم ما هم طرفداران و حامیان پرشماری دارد.
کارگردان که سابقه کارهایی با مضامین زیست محیطی را در کارنامه اش دارد این بار هم در صحنه های تاثیرگذاری قدرت خود را در نشان دادن اهمیت عناصر چهارگانه آب و خاک و باد و آتش در زندگی بشری به رخ می کشد.
و ایزابل را که نماینده مخاطبان نمایش این گروه هفت نفره سیار است به طرز استادانه ای متوجه توازن زندگی بشر با احترام به طبیعت می کند و در پایان اثر، سرنوشت آدمی را برای بی توجهی به طبیعت به سیاهی گره زده و ذهن این دو (ایزابل و مخاطبان) را به هاله ای از تاریکی و دود در جنگل دهشتناک رهنمون می کند.
به گزارش ایرنا، نمایش «ملانکولی» از کشور فرانسه به کارگردانی فیلیپ کندر سیوششمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر حضور دارد.
در نمایشنامه این اثر، گروهی از هنرمندان موسیقی هاردراک در یک ماشین سیتروئن AX متوقف در میانه یک چشمانداز برقی چیپس سیبزمینی میخورند... فیلیپ کن با اصول بازی دومینو پیش میرود: آخرین صحنه از شو، صحنه اول بعدی را به نمایش میگذارد و زمینه وسیعی را برای افکار فراهم میکند. این نمایش در سال 2008 ساخته شده و اجراهای متعددی را پشت سر گذاشته است.
فیلیپ کن تحصیلکرده هنرهای تجسمی است. او طی 10سال مجموعهای را برای تئاتر، اپرا و نمایشگاه طراحی کرد و در سال 2003 کمپانی ویواریوم استودیو را تأسیس و اولین نمایش خود را با عنوان «خستگی بال» کارگردانی کرد.
کن جوامع مختلف را زیر میکروسکوپ قرار میدهد و به رابطه میان بشر و طبیعت میپردازد و از جمله نمایشهای او میتوان به تجربیات، از طبیعت، بیگبنگ و روز بعد اشاره کرد.
او از سال 2014 مدیرعامل مرکز نمایش ملی Nanterre-Amandiers شد.
نمایش «ملانکولی» در بخش بینالملل این دوره از جشنواره به مدیریت آروند دشتآرای حضور یافته است و 6، 7 و 8 بهمنماه ساعت 19 در تالار وحدت به صحنه میرود.
سیوششمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر به دبیری فرهاد مهندسپور از 28 دیماه تا 9 بهمنماه برگزار میشود.