خاطره حاتمی: رئالیسم اجتماعی را در تئاتر دوست دارم
خاطره حاتمی با دو نمایش در سی وپنجمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر حاضر است؛ اسکورسیزی به کارگردانی رسول کاهانی که سه شنبه شب اجرا شد و رویای یک نیمه شب تابستان که دیروز جمعه در قالب جشنواره اجرا شد. البته هر دو نمایش، پیش از شرکت در این دوره از جشنواره، برای عموم به نمایش درآمده است.
ایران آرت: خاطره حاتمی با دو نمایش در سی وپنجمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر حاضر است؛ اسکورسیزی به کارگردانی رسول کاهانی که سه شنبه شب اجرا شد و رویای یک نیمه شب تابستان که دیروز جمعه در قالب جشنواره اجرا شد. البته هر دو نمایش، پیش از شرکت در این دوره از جشنواره، برای عموم به نمایش درآمده است.
امسال برای خاطره حاتمی، سال پرکاری روی صحنه بوده است. رویای یک نیمه شب تابستان، دکلره، پوستانداختن و سپس اسکورسیزی، چهار نمایش متفاوت هستند که او امسال در آنها ایفای نقش کرده؛ بازیگری که سالها پیش، قبل از آنکه با مجموعه هایی تلویزیونی چون فقط به خاطر تو و باغ شیشهای و البته حضورهای سینماییاش مطرح شود، بازیگر تئاتر بوده و برای همکاری با کورش خزایی و پیام دهکردی، جوایزی دریافت کرده است.
روزنامه جم جم با او درباره دو نقش متفاوتش در دو نمایش پرتماشاگر این دوره از جشنواره تئاتر فجر به گفتوگو نشستهاست.
بازیگران نمایش اسکورسیزی از جمله شما، با نام خودتان بازی میکنید. خاطره حاتمی به عنوان یکی از شخصیتهای این نمایش، چه شباهتها و تفاوتهایی با خاطره حاتمی ای که میشناسیم، دارد؟
هم فرق میکند و هم نمیکند. یعنی خاطرهای که میبینید، هم من هستم و هم نیستم. طبعا جاهایی مجبور بودیم به فراخور درام و ملاحظات قصه، تغییراتی در کاراکترها بدهیم. در جاهایی این خاطره، با من بسیار متفاوت است و جاهایی هم به خودم شباهت دارد. این وضع، نه فقط بر من، بلکه به تناسب، بر همه بازیگران این نمایش، حاکم است. البته همانطور که گفتم این، لزوما به واقعگرایی اثر لطمه نزده است. این مورد بخصوص ربطی به واقعگرایی ندارد و ملاحظات درام ایجاب میکند که کاراکترها دستخوش چنین تغییر و تحولاتی شوند.
شما در دهه 80، حضور نسبتا فعالی در تلویزیون و سینما داشتید و این حضور در دهه 90 کمتر شد و در این چهار پنج سال، بیشتر دل به تئاتر دادهاید. این تصمیم شخصی شماست یا مناسبات دیگر، شما را روی صحنه کشانده است؟
اگر به کارنامه ام نگاهی گذرا بیندازم، نتیجهای مشابه شما میگیرم که دهه 80 را سالهای حضور مستمرم در سینما و تلویزیون بدانم و دهه 90 را تئاتری ببینم. این تغییر، کاملا به تصمیم و برنامهریزی خودم مربوط است. ماجرا از آنجا شروع شد که در موقعیتی به روند کارم نگاه کردم و به این نتیجه رسیدم که دارم راه را اشتباه طی میکنم. تصمیم گرفتم صبر کنم و منتظر پیشنهادهای خوب بمانم. در این مدت از خودم میپرسیدم، من از فعالیت هنریام چه میخواهم؟ این مسیری که حالا در آن افتادهام، قرار است به کجا منتهی شود؟ بعد میدیدم که این، آنی نیست که مد نظر داشته ام. مدام به این فکر میکردم که چطور میتوانم مسیر را عوض کنم؟ چطور میتوان در راهی افتاد که به سرانجام بهتری منجر شود؟ از این رو بود که تئاتر را انتخاب کردم؛ فکر کردم به صلاح من است که فعلا بیشترین انرژیام را برای تئاتر صرف کنم. حالا هم از شرایطم بسیار راضی هستم. الان کاری را انجام میدهم که دوست دارم. البته اینها به این معنی نیست که تلویزیون و سینما را کنار گذاشته ام. هر دو را هنوز دوست دارم، هر چند تئاتر برایم جذابتر است. در تلویزیون اگر پیشنهاد خوبی داشته باشم حتما میپذیرم. مطمئنم که در سینما برایم اتفاق خوب به وقتش میافتد. بموقع و در بهترین شرایط به سینما بازمیگردم.
امسال یکی از پرکارترین بازیگران تئاتر بوده اید؛ رویای نیمه شب تابستان، دکلره، پوست انداختن و سپس اسکورسیزی. نمایشها و شخصیتهایی که شباهتی به یکدیگر ندارند. هر چند شاید به خاطر گریم سنگین و متفاوتان در رویای نیمه شب تابستان بیش از باقی این نمایشها به چشم آمدید.حس خودتان درباره این کارهای متفاوت چیست؟
همه نمایشهایی که امسال در آنها نقش آفرینی کرده ام، از هر لحاظ با هم متفاوتند و حالا به این فکر میکنم که من چقدر بازیگر خوشبختی هستم که چند کار متفاوت به من پیشنهاد شده و از این بابت خدا را شاکرم. درباره رویای نیمه شب تابستان هم باید بگویم بله، گریم و البته طراحی لباس، کارگردانی و بازی خوب بازیگران آن اثر و همچنین پرتماشاگربودنش باعث شده در این نمایش بیشتر به چشم بیایم.
اگر بخواهیم دقیقتر به این آثار نگاه کنیم، میتوانیم خط ربطی بیابیم. تقریبا در همه آنها با رئالیسمی اجتماعی مواجهیم.
موافقم و باید بگویم، سلیقه شخصی من هم کاملا با این نوع رئالیسم همخوان است. فکرش را بکنید، قسمتی از زندگی روزمره و کاملا ملموس و واقعیتان را برش زدهاید و روی صحنه به اجرا میگذارید. ما به این واقعگرایی نیاز داریم و مردم هم از آن بیشتر استقبال میکنند.
دکلره شاید اوج این نوع نگاه به هنر نمایش بود. ابتدا نقش شما را ستاره پسیانی بازی میکرد. چه شد که جایگزین او شدید؟
خانم پسیانی برای مرحله دوم اجرا، باید بر سر کار دیگری حاضر میشد و لطفش شامل حال من شد و مرا به کارگردان معرفی کرد، برای اینکه نقش او را بازی کنم. دکلره را بین کارهایی که امسال کردهام، خیلی دوست دارم. امیدوار بودیم این نمایش هم به جشنواره تئاتر فجر امسال برسد که متاسفانه نشد. کاش این نمایش هم در جشنواره بود.
رسول کاهانی، اسکورسیزی را پس از دو نمایش به اتفاق خانواده و زبان اصلی روی صحنه آورد. آن دو اجرا را دیده بودید؟ اسکورسیزی چه تفاوتهای بنیادینی با دو اجرای قبلی کاهانی دارد؟
زبان اصلی را دیدم. باید بگویم اساسا پیش از اجرا، به لحاظ ایده نیز اینها با هم خیلی فرق دارند. در زبان اصلی، شکل روایت ساده و رئالتر بود اما من اسکورسیزی را بیشتر میپسندم، نه فقط به خاطر اینکه خودم در آن حضور دارم بلکه به این دلیل که بازیگران آن نمایش، کارشان را عالی انجام دادند. جنس روایت و قصهگویی اسکورسیزی به من نزدیکتر است.
اسکورسیزی پیش از حضور در جشنواره برای عموم به اجرا درآمده بود. فکر میکنید این تصمیم باعث نشده شور و حال لازم بر این دوره از برگزاری جشنواره تئاتر فجر حاکم نباشد؟
این را که میگویید یاد جشنواره فیلم فجر میافتم که لطف شرکت در آن همیشه این بوده است که پیش از اکران عمومی میتوانی به تماشای فیلمها بنشینی. همین باعث میشود جشنواره جذابیت خود را از تازگی و طراوت خود کسب کند. حالا این تصمیمی است که برای برگزاری جشنواره تئاتر فجر اتخاذ شده و من از دلایل آن بیخبرم.