محسن چاوشی؛ ستاره‌ای که سنگ صبور بی بضاعتان شد
در این روزها که جبر زمانه و اتفاقات به گونه‌ای رقم خورده است که هر کس فقط به فکر خودش باشد در مقابل هنرمندی چون محسن چاوشی که درد و رنج دیگران دغدغه‌اش شده و برای کاهش آن تلاش می‌کند، فقط باید به احترام ایستاد و کلاه از سر برداشت. او سنگ صبور بی بضاعتان شده است.
ایران آرت: کاوه معین‌فر در عصر ایران نوشت: در روزهای گذشته خبری منتشر شد که مجموع کمکهای مردمی که محسن چاوشی برای آزادی زندانیان محکوم به اعدام جمع آوری کرده است از مرز 20 میلیارد تومان گذشت که واقعا لازم است که به محسن چاوشی دستمریزاد گفت.
نوع جمع آوری این کمکهای محسن چاوشی به این گونه است که او در صفحه شخصی اینستاگرامش (با بیش از 3.3 میلیون) فالوئر مورد نیازمند و شماره حساب یا کارتی را اعلام کرده و علاقمندان و دنبال کننده ها کمک‌هایشان را واریز می‌کنند. معمولا هم به یک ساعت نکشیده که پُست در خواست کمک حذف شده و به جای آن تشکر و قدردانی می‌کند که مبلغ مورد نیاز تامین شد و دیگر نیازی نیست به آن حساب پولی واریز کنید. بعد از چند ساعت این پست تشکر هم حذف می‌شود. یعنی اگر کسی الان به صفحه محسن چاوشی نگاه کند هیچ سابقه یا اثری از این اقدامات و کمک‌ها دیده نمی‌شود.
تعهد اجتماعی مهمترین تعهد انسان در زندگی جمعی است. چون اگر تعهد اجتماعی نباشد هر شخصی که چشم ناظر قانون یا جامعه را دور دید به خود اجازه می دهد هر کاری دلش خواست با جامعه‌اش انجام دهد. هر شخصی که تعهد اجتماعی دارد و در برابر جامعه و اتفاقات آن خود را به کری ، کوری و لالی نمی‌زند قطعا جایگاه اجتماعی‌اش هم بالاتر است.
با یک بررسی ساده می‌توان در اطرافیان خود هم این اتفاق را لمس کرد معمولا کسی که در خانواده یا جمع های دوستانه دلسوزتر و بیشتر غمخوار اطرافیان است محبوبتر هم هست.
این پدیده در مورد جامعه هنری و ورزشی و یا اصطلاحا دنیای آدم معروف‌ها هم صدق می‌کند و هر هنرمندی که دغدغه مردم و جامعه را دارد قطعا در میان مردم هم از قُرب و حُب بیشتری برخوردار است. خصوصا بعد از این انفجار ارتباطی و گسترش شبکه‌های اجتماعی، این امر بسیار مشهودتر است.
نکته جالب توجه اقدام محسن چاوشی این است که او چند سال است بدون هیچ بزرگنمایی یا نمایش و چشم‌داشتی این کارها را انجام می‌دهد و هیچ وقت هم دنبال انعکاس آن به عنوان بخشی از برند شخصی و یا هنری اش نبوده است. شاید هم به همین دلیل است که مردم هم به او و این کارهای انسان دوستانه اش تا این حد اعتماد دارند و همیشه با استقبال مواجه شده است.
چه بسا سلبریتی‌هایی داریم و دیده ایم که تعداد دنبال کننده هایشان در شبکه های اجتماعی بسیار بیشتر از چاوشی است و لی بیشتر دنبال این هستند که یک مرکز مشاوره لاغری را استوری کنند یا حتی از آش نذری که فراهم کرده‌اند با انواع و اقسام حالت‌ها و فیگورها عکس و ویدیو دارند.
یا مدیران و مسئولانی که اگر قرار است به نوعی کمک رسان محرومان و یا آسیب دیدگان سیل ، زلزله و .... باشند از قبل تیم‌های رسانه ای هماهنگ شده در محل حضور دارند که پوشش دهند آنها تا چه حد دلسوز و غمخوار مردم هستند!
یا برنامه‌های تلویزیونی که پویش کمک مردمی راه می‌اندازند و مردم کمک می‌کنند اما آنها چنان در برنامه خود حرف می‌زنند و نشان می‌دهند که انگار از جیب مبارک هزینه کرده اند! تلویزیون پول برنامه و برنامه ساز را داده، مردم پول داده اند و کمک جمع شده است حال آقای مجری فکر می‌کند که او باعث و بانی این اتفاقات بوده است!
بگذریم ...
قابل ذکر است که این عدد 20 میلیارد تومان جمع آوری شده از طرف محسن چاوشی فقط برای زندانیان محکوم به اعدام است و او برای بیماران و کسانی که برای تامین درمان هم نیازمند بوده‌اند به همین شکل فعال بوده است.
در این روزها که جبر زمانه و اتفاقات به گونه‌ای رقم خورده است که هر کس فقط به فکر خودش باشد در مقابل هنرمندی چون محسن چاوشی که درد و رنج دیگران دغدغه‌اش شده و برای کاهش آن تلاش می‌کند، فقط باید به احترام ایستاد و کلاه از سر برداشت. او سنگ صبور بی بضاعتان شده است.
پ ن: سنگ صبور نام یکی از آهنگ‌های معروف محسن چاوشی است که در فیلم سنتوری داریوش مهرجویی آن را شنیدیم.
