آقای علی مطهری حبیب محبیان کافی نبود؟! / فائزه هاشمی نشانه فرصت سوزی جامعه هنری
اظهارنظر علی مطهری درباره موزیسینهای خارجنشین و سخنان فائزه هاشمی رفسنجانی درباره ممنوعیتهای زنان در موسیقی خبرساز شده است.
یک: علی مطهری نماینده سابق مجلس که معمولا موضعگیریهای سیاسیاش خبرساز میشود اخیرا درباره موزیسینهای خارج نشین نظری را اعلام کرده که باعث تعجب جامعه شد.
مطهری اظهار داشت: اگر خوانندهای در خارج میخواند و مشکل اقتصادی و سیاسی ندارد چه اشکالی دارد بیاید اینجا هم بخواند؟
بسیاری این دیدگاه او را انتخاباتی و پز تبلیغاتی ارزیابی کردهاند.
راستش حق با افکار عمومی است؛ زیرا آقای مطهری در سالهای نمایندگی مجلس، عضویت در کمیسیون فرهنگی را نیز در رزومه خود دارد و حتی سال ۱۳۹۸ فقط یک رای با ریاست این کمیسیون فاصله داشت اما همه آن سالها چنین اظهارنظرهایی از او سراغ نیست.
این ایدههای پیشرو پیشکش، پرسش بدیهی پیش روی اوست: علی مطهری به واسطه مسئولیتش در کمیسیون فرهنگی مجلس چند بار در کنسرت یا تئاتر و نمایشگاه تجسمی حضور یافته است؟
بعید است علی مطهری نام و سرنوشت حبیب محبیان را نشنیده باشد، حبیب موزیسین دل سوختهای که با هزار آرزو و وعده به ایران بازگشت، وقتی دید روی صحنه رفتنش ناممکن است، دق کرد.
آیا علی مطهریها متوجه عواقب اظهار نظرها و وعدههای تبلیغاتی خود هستند؟
البته برخی نیز میگویند امیدی به تایید صلاحیت چهرههایی مانند علی مطهری نیست اما حتی طرح چنین حرفهایی از سوی این افراد خوب است، مانند مصاحبه اختصاصی محمود احمدینژاد درباره موسیقی و این جمله جالب توجه عضو کنونی مجمع تشخیص مصلحت که «تک خوانی زنان مشکل قانونی ندارد.»
کسی تردیدی در تبلیغاتی بودن این اظهار نظرها ندارد، و دیگر برای اهل هنر ثابت شده سیاسیون به صندلی قدرت تکیه زنند اولین بخش از جامعه را که فراموش میکنند جامعه هنری است اما لطف این گفتهها اینست که دستکم چند روزی مطالبات روی زمین مانده و بعضا پیش پاافتاده هنرمندان را تیتر رسانهها میکند.
دو: گفتههای فائزه هاشمی رفسنجانی درباره موسیقی هم حسابی خبر ساز شد: «من گوگوش و هایده را دوست دارم و هنوز هم ترانههای آنها را گوش میکنم»
اما صحبتهای او فراز مهم دیگری هم دارد که کمتر بدان توجه شده است، او در پاسخ به خبرنگار درباره میزان آگاهیاش از ممنوعیتهای زنان در موسیقی میگوید «من جذب ورزش شدم و مطالبات زنان در عرصه ورزش را پیگیری کردم و هیچ مراجعهای در خصوص موسیقی به من نشد.»
این همان پاشنه آشیل جدی جامعه هنری است، همه می دانیم فقط ویترین هنر شیک و پیک است و از درون محدودیتها و عدم وجود بودجه مانند موریانه بنیان خانه را ویران کرده است اما دلسوزی نداریم این دردهای کهنه شده را با چهرههایی که صاحب نفوذ در جایگاههای قدرت هستند مطرح و کارگشایی کند، ضریب نفوذ خانواده هاشمی رفسنجانی در دهه ۶۰ تا دستکم اوایل دهه ۸۰ بر کسی پوشیده نیست، خانم فائزه علاوه بر این موقعیت خانوادگی، نماینده مجلس و... بوده اما میگوید به کل مراجعهای درباره محدودیتهای موسیقی زنان نداشته است!!
کاش انجمنهای هنری به خود آیند و با شناسایی چهرههای با نفوذ امروزین، منافذی در مسیرهای صعب العبور هنر ایجاد کنند، زیرا حال و احوال خانه هنر سیاه است.