محمد معتمدی: موسیقی سنتی به ورشکستگی رسیده است
خواننده موسیقی ایرانی میگوید: شاید بتوان گفت که موسیقی سنتی ایرانی از نظر مخاطب به یک ورشکستگی رسیده است.
ایران آرت: محمد معتمدی معتقد است که زبان موسیقی در ارتباط بین ملتها، نتایج بسیار بهتری نسبت به زبان دیپلماتیک در پی خواهد داشت.
تسنیم نوشت با محمد معتمدی گفت وگویی داشتیم تا درباره همکاری هنرمندان ایرانی با هنرمندان خارجی، نظرش را جویا شویم و از دیدگاههایش برایمان بگوید.
*همکاری هنرمندان ایرانی با هنرمندانِ دیگر کشورها را چطور میبینید. آیا این همکاریها نتایج مثبتی در پی خواهد داشت و موجب پیشرفت موسیقی ایرانی خواهد شد یا خیر.
همکاری هنرمندان از چند ملیت مختلف همیشه جنبههای مثبتی دارد. در دنیای مدرن این همکاریها موجب تعامل و گفتوگو با ابزاری کارآمد به نام فرهنگ و موسیقی است. تاثیری که این گفتوگوهای موسیقایی دارد، شاید گفتوگوهای دیپلماتیک نداشته باشد.
چنین اتفاقهایی موجب نزدیک شدن مهر و محبت ملتها به همدیگر میشود. به همین دلیل این گفتوگوها همیشه خوب و سازنده بوده است. از سوی دیگر این همکاریها موجب انتفال تجربههای هنرمندان به همدیگر میشود. یعنی هر کدام از دیگری چیز تازهای یاد میگیرند.
*در سالهای اخیر شاهد هستیم که موسیقی ترکیه تاثیراتی بر موسیقی ایران داشته است. این تاثیرگذاری را چطور میبینید.
ما دو کشور همسایه هستیم و طبیعی است که توجهمان به همدیگر بیشتر باشد. این توجه هم از طرف ما به آنها و هم از طرف آنها نسبت به ما همیشه بوده و هست.
از طرفی موسیقی ایرانی در سالهای اخیر، به خصوص بعد از انقلاب، ردیف محور شده است. این نگاه نتوانسته جاذبهای در میان عموم مردم ایجاد کند. به همین دلیل شاید بتوان گفت که موسیقی سنتی ایرانی از نظر مخاطب به یک ورشکستگی رسیده است.
در ترکیه اما موسیقی مقامی را دستمایه قرار دادهاند و به فُرمی از موسیقی پاپ مردم پسند رسیدهاند تا مردمشان موسیقی بشنوند که مبتنی بر موسیقی مقامی و اصیلشان باشد.
*در این باره کمی بیشتر برایمان بگویید. مثالی هست که در اینجا بتوان به آن اشاره کرد.
برای مثال آنچه که امروز خوانندهای مانند ابراهیم تاتلیس میخواند، همان موسیقی مقامیِ ترکی یا کُردی است که آنها را با آرایهها و زینتها و تنظیم های موسیقی جدید ارائه میکنند و با این حرکت وارد بحثی به نام موزیکالیته شدهاند.
آنچه به آن رسیدهاند، استفاده درست از موزیکالیته است. اما در عین حال، موسیقی ایرانی از آن دور مانده و دلیلش نگاهِ صد در صد ردیف دستگاهی، به موسیقی است.
اگر نگاه کنید، نوازندگان تار ایرانی ردیفها و جملاتِ ردیف موسیقی ایرانی را به طور کامل میدانند و مینوازند، اما در دل مخاطبِ عام تاثیر نمیگذارد. در عین حال شخصی مانند فرهنگ شریف، همان جملات ردیف را اجرا میکند اما به گونهای این کار را میکند که در دل مخاطبِ عام هم تاثیر میگذارد.
اگر ما موسیقی را برای ارائه در آکادمی موسیقی ردیف دستگاهی ارائه کنیم، میتوانیم پیرو نظریه ردیف دستگاهیِ صرف باشیم. اما اگر قرار است کاری را در ژانر و مدیای عام تولید و ارائه کنیم، باید این موسیقی قابلیت تاثیرگذاری در دل توده مردم را داشته باشد.
* همکاری هنرمندان ترکیه با نوازندهای جوان در موسیقی ایران را چطور میبینید؟
همکاری بین هنرمندی مستعد از ایران و هنرمندی شناخته شده از ترکیه، فی نفسه حرکت بسیار قشنگ و مفیدی است. همکاریِ برابر و خوبی شکل گرفته و من به عنوان مخاطب بارها و بارها دوست داشتم آن را مرور کنم.
بعد از سوءتفاهمی که از شعرخوانی رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه ایجاد شد و فضایی تنش آلود به وجود آمد، این همکاری ها میتواند موجب نزدیکی ملت ایران و ترکیه شود.
موسیقی تنها زبانی در جهان است که نیاز به ترجمه و آموزش ندارد. یعنی همه آدمیزادگان زبان موسیقی را درک میکنند. زبان موسیقی برخلاف زبان سیاست، بسیار شفاف و بدون پنهان کاری است. موسیقی به جای گوش، با قلب انسانها درک و دریافت میشود. موسیقی از صافی قلب هنرمندان رد میشود و در قلب مخاطب هم مینشیند.