ایرانیان غربتنشین و ذائقه نوستالژیک موسیقی
یادداشت صابر محمدی
ایرانآرت، صابر محمدی: رصدی ساده کافی است تا پی ببریم، برگزاری کنسرت خارج از کشور برای هنرمندان داخلی موسیقی، اغلب منحصر به گونههای موسیقی سنتی و کلاسیک ایرانی است. مدام در خبرها میخوانیم که علیرضا قربانی برای کنسرت به فلان کشور اروپایی میرود، همایون شجریان در آمریکا کنسرت برگزار خواهد کرد، یا حسین علیزاده و کیهان کلهر تور اروپا و آمریکای خود را برپا خواهند داشت. اما کمتر خبری را میشنویم که مبتنی بر برگزاری کنسرت پاپخوانهای داخلی در کشورهای خارجی باشد. در همین نوروزی که گذشت، شاید بنیامین بهادری تنها خواننده پاپ داخلی بود که در آمریکا روی صحنه رفت، اما حضور گروههای موسیقی سنتی، کلاسیک و تلفیقی، مثل همیشه چشمگیر است، دستکم در مقایسه با گروههای پاپ.
فهرست تُنُک و خلاصه خوانندههای پاپی که در سالهای اخیر برای برپایی کنسرت به خارج از کشور رفتهاند، در مقابل تورهای عظیم گروههای دیگر در بیرون از مرزها، مشخصا از دو لحاظ قابل بررسی است:
یک: موسیقی پاپ ایرانی، با اینکه چندسالی است توانسته با استعدادهای وافری که ظهور کردهاند، قامتی از آبرو مقابل موسیقی اغلب مبتذل لسآنجلسی راست کند، اما در صحنه کنسرتهای خارج از کشور، قافیه را به همان موسیقی لسآنجلسی باخته است. البته بدیهی است این شکست، مطلقا به کیفیت موسیقیایی این دو نوع، ربط وثیقی ندارد بلکه این تهیهکنندههای پوستکلفت لسآنجلسیها هستند که گوی سبقت را از تهیهکنندههای داخلی ربودهاند.
دو: ذائقه موسیقیایی ایرانیان خارجنشین، بیشتر مبتنی بر نوعی نوستالژی شنیداری است؛ به عبارت دیگر، آنها از موسیقی ایرانی چیزی میخواهند که آنها را به اصلشان، به خیابانهای تهران، به کوچهپسکوچههای نیشابور، به کوچهباغهای شیراز و به هر آنچه از موسیقی که آنها را یاد وطن میاندازد، برگرداند. بدیهی است موسیقی پاپ، آن هم موسیقی پاپ داخلی به خاطر عمر نهچندان طولانی خود، نمیتواند چنین نقشی در خاطر ایرانیان غربتنشینِ دلتنگ، بازی کند. از این روست که استقبال از گروههایی که از داخل ایران برای برگزاری کنسرت به خارج از کشور میروند، بیشتر مربوط به گروههای موسیقی سنتی است.
***
با این حال با توجه به قابلیتهای جدید موسیقی پاپ داخلی، بخصوص اینکه این موسیقی توانسته سلطه پیشین موسیقی پاپ خارجنشینان را بشکند، به نظر میرسد میتواند در زمین کنسرتها نیز پیروز باشد. وقتی رقابت، نه در زمین موسیقی، که در زمین لابی تهیهکنندههاست، پیروزی، کاری سادهتر است.