خوانندههایی که ترانه 200 هزار تومانی میخوانند
اهورا ایمان به انتقاد از وضعیت ترانه پرداخت و میگوید برخی از خوانندگان ترانه دویست هزار تومانی میخوانند نمیتوانند به ارقام بالاتر فکر کنند.
ایران آرت: اهورا ایمان، ترانهسرا و خواننده، که موسیقی دستگاهی و ردیفی را نزد ایرج بسطامی آموخته، طی سالهای فعالیتش با هنرمندانی چون بابک بیات، احسان خواجه امیری، محمد اصفهانی، حمیدرضا حامی، مجید اخشابی، ناصر عبداللهی، مانی رهنما، فریدون شهبازیان، رضا صادقی و همایون شجریان همکاری کرده و ترانه تیتراژ چند اثر سینمایی و تلویزیونی را سروده است.
او که علاوه بر اجرای چند تکآهنگ، آلبوم "پروانههای پیراهنش" را روانه بازار کرده، در گفتگوی پیشرو که با خبرگزاری ایلنا انجام شده به تشریح وضعیت فعلی ترانه و ترانهسرایی پرداخته است.
پس از سالها فعالیت در عرصه موسیقی پاییز سال گذشته نخستین آلبومتان را با عنوان "پروانههای پیراهنش" منتشر کردید، بازخورد مخاطبان نسبت آن چگونه بود؟
قطعات آلبوم "پروانههای پیراهنش" بر اساس حال و هوای ترانههایی که سالها پیش برای خوانندگان دیگر سروده بودم، تولید شده است. یعنی برای تولید آن، همان راهی را رفتهام که برای دیگر خوانندگان مدنظر داشتم. البته باید بگویم این اثر نسبت به آثار دیگر خوانندگان شاعرانهتر است؛ اما در نحوه ساخت و تولید قطعات آن وسواس بیشتری به خرج دادهام و طی آن روند، سختیهایی را نیز متحمل شدهام. به هرحال آلبوم "پروانههای پیراهنش" در عین آنکه قرار است مرا به عنوان یک خواننده معرفی کند باید مجموعهای از آثار یک شاعر باشد، نه کسی که به وجه تجاری یا به اصطلاح بیزینسی خوانندگی فکر میکند. تلاش کردهام حرمت و احترام شعر و ترانه را نگه دارم و از این لحاظ نیز بازخوردهای مثبتی از سوی مخاطبان دریافت کردهام.
چرا برخی از ترانهسرایان به خوانندگی روی میآورند؟ اینکه خواننده مناسبی را برای خواندن ترانه موردنظرشان پیدا نمیکنند؟
این روند نامش خنیاگری است و اتفاق مبارکی است. اما شخصا به دلیل آنکه خواننده مناسبی را نیافتم خواننده نشدم. در این میان دغدغه دیگری نیز وجود دارد که تا این لحظه آن را عنوان نکردهام. موضوع این است که به دلیل عدم وجود قانون کپی رایت در کشور، ترانهسراها، شاعران و آهنگسازان، سهمی از اجراهای زنده و کنسرتها ندارند. ترانهسرا حتی اگر در سال ده اثر با کیفیت نیز بنویسد که کار بسیاری سختی است، بازهم به لحاظ مالی در مضیقه خواهد بود و آن مبالغ و دستمزدها کفاف زندگی او را نخواهد داد، همین موضوع باعث میشود برخی ترانهسرایان پا به عرصه خوانندگی بگذارند.
چه زمانی تصمیم گرفتید در عرصه خوانندگی فعالیت کنید؟
سالها پیش به عنوان خواننده خدمت زندهیاد بابک بیات رفته بودم و از قضا ایشان مرا به عنوان شاعر انتخاب کردند که پس از آن روند ساخت آهنگ "دلم گرفت" به آهنگسازی ایشان با صدای حمید حامی شروع شد. این اثر آنقدر دیده شد و مورد توجه قرار گرفت که در میان آن همه ستاره، مجال آن را نیافتم تا در عرصه خوانندگی فعالیت کنم.
ترانهسرایی چه فراز و فرودهایی را در این سالها پشت سر گذاشته است؟
باید بگویم تبعات زیانبار و آسیبهای آن بیست سالی که کشور فاقد موسیقی بوده، هنوز احساس میشود. پس از انقلاب تعداد زیادی از آهنگسازان و به نوعی تمام ترانهسرایان خوب کوچ کردهاند و این مهاجرتها به گسستی منجر شد که مهمترین وجه و نمود آن در ادبیات ترانه امروز ما، نشناختن ساختار و ضعف تألیف است. به هرحال بزرگان عرصه ترانه که میتوانستند در پیشبرد این روند موثر باشند حضور ندارند و ما نیز تحت تاثیر رسانهها مدام عبارت "موسیقی لسآنجلسی" را میشنویم و همه اینها در عدم پیشرفت کیفی ترانه موثر است. به طور مثال "بگو ای یار بگو/ ای وفادار بگو" سروده اردلان سرفراز موسیقی لسآنجلسی نیست! مگر طی بیست سال اخیر چند اثر با این عیار سروده شده؟ یا اینکه چند اثر در حد و اندازه ترانه "کجای این جنگل شب پنهون میشی خورشیدکم" نوشته آقای ایرج جنتیعطایی نوشته شده است؟ یا چند ملودی خوب در حد و اندازه ملودیهای فرید زلاند خلق کردهایم؟ این خللها باعث میشود به همان اندازه که در ترانهسرایی ضعف داریم در موسیقی نیز دچار کاستی باشیم.
برخی از این ترانهسریان میگویند چون مولانا گاه قواعد و اصول را کنار میگذاشته، پس ما هم مجازیم چنین رویهای را پیش بگیریم! یا اینکه چون فلان خواننده مطرح آنطرف آبی ترانه مرا خوانده، پس من نیز میتوانم تابع اصول نباشم. این اتفاقها زمانی میافتد که عرصه از شیرمردان و شیرزنان موسیقی ترانه تهی شود و الآن در چنین شرایطی هستیم. بدتر اینکه در این میان چند جوان رویه آن افراد را پی میگیرند و گمانشان این است که روال درستی را پیش گرفتهاند و نتیجه همین میشود که میبینید. با این تفاسیر قاطعانه میگویم که هیچ پیشرفتی در عرصه ترانه نداشتهایم و اگر اثر قابل قبولی نیز عرضه شده، دنبالهرو ترانههای دهه پنجاه بوده است.
طی این سالها چقدر با خوانندگان خارج از ایران همکاری داشتهاید؟
با خوانندگان خارج از کشور همکاریهای زیادی نداشتهام و چند همکاری که داشتهام نیز به واسطه زندهیاد بابک بیات صورت گرفته است. زمانی که آقای اردلان سرفراز به عنوان پیر و قلندر ترانه از اثر من به عنوان یکی از بهترین ترانههای در سالهای اخیر یاد میکند و نگاه مرا شاعرانه و درست میخواند، برایم بسیار لذتبخش است و معنیاش این است که به عنوان شاگرد کارم را انجام دادهام. اما به طور کلی یکی از دلایلی که باعث میشود با خوانندگان خارج از کشور همکاری نکنم همان اتفاقهایی است که گفتم. به هرحال زمانی که برخی از آن خوانندگان ترانه دویستهزارتومانی میخوانند نمیتوانند به ارقام بالاتر فکر کنند.