آقای طنز ایران به روایت شاعران/ محمدعلی بهمنی: روی شعرهایش قسم میخورم
در سیزدهمین سالروز درگذشت عمران صلاحی، تعدادی از شاعران شناخته شده کشور که با او حشر و نشر داشتهاند از این شاعر طنزپرداز گفتند.
ایران آرت: اعتماد نوشت: عمران صلاحی، انسان فرهیخته و شاعری توانا بود. شاعری که توانست شیوهای دیگر از طنزنویسی نثر و نظم را به آینده ادبیات پیشنهاد کند. درباره صلاحی و شخصیت و آثارش بسیار خوانده و بسیار شنیدهایم، اما در این فرصت کوتاه تلاش کردیم، یادی کنیم از این استاد مسلم ادبیات فارسی و بر همین اساس سراغ چهرههایی رفتیم که از نزدیک با او حشر و نشر داشتهاند.
عمرانِ صلاحیِ عزیزم...
رسول آبادیان
عمران صلاحی، انسان فرهیخته و شاعری توانا بود. شاعری که توانست شیوهای دیگر از طنزنویسی نثر و نظم را به آینده ادبیات پیشنهاد کند. درباره صلاحی و شخصیت و آثارش بسیار خوانده و بسیار شنیدهایم اما در این فرصت کوتاه تلاش کردیم، یادی کنیم از این استاد مسلم ادبیات فارسی و بر همین اساس سراغ چهرههایی رفتیم که از نزدیک با او حشر و نشر داشتهاند.
روی شعرهایش قسم میخورم
محمدعلی بهمنی
غزلهای عمران صلاحی را به هیچ عنوان نمیتوان در ردیف کارهایی از سر تفنن و تجربه ارزیابی کرد. من بسیار کوتاه عرض میکنم که او در این زمینه هم مانند دیگر زمینههایی که قلم میزد، استاد بود. تبحر صلاحی در غزلسرایی تا حدی بود که حسین منزوی عاشق کارهایش بود. منزوی شاعری نبود که بخواهد بر اساس مناسبات دوستی از کسی تعریف کند اما همیشه از صلاحی به عنوان شاعری یاد میکرد که آیندهای درخشان در انتظار اوست.
حتی یادم میآید که امیدواری منزوی درباره غزلهای صلاحی در حدی بود که زمانی به دوست دیرین خود اعتراض کرده بود که چرا به قالبهای دیگر شعری مانند شعرهای نیمایی یا سپید روی آورده است. در زمانی که من دارم از آن حرف میزنم، فقط چند چهره مشخص بودند که در سرودن غزلهای ناب شهرت داشتند و یکی از آن سه نفر عمران صلاحی بود. این را هم بگویم که تسلط صلاحی فقط به حوزه غزل محدود نمیشد چون اشعاری در قالبهای گوناگون از او به یادگار مانده که حیرتانگیزند. حالا که قرار است یادی بکنیم از این انسان دوستداشتنی، نامهای در قالب مثنوی در ایام جوانی میان ما رد و بدلشد که بد نیست بخشهایی از آن در اینجا منتشر شود.
یگانه بود
علی دهباشی
عمران صلاحی متعلق به نسلی از طنزنویسی ایران است که بدون شک مهرشان را بر جبین ادبیات زدهاند. طنزنویسانی که با استفاده از مولفههای تازه در ادبیات، دست به خلق آثاری زدند که خیلی زود از سوی عامه مردم و نویسندگان و شاعران به رسمت شناخته شد. عمران صلاحی یگانه هنرمندی بود که همزمان قدرت سرودن شعر طنز و شعر جدی را داشت. او با انتشار همان کتاب اولش نشان داد که انسانی باهوش و جستوجوگر است. انسانی با فروتنی مثالزدنی که آتشفشانی از کلمه در خود نهان کرده بود
تکهای از بهارستان ادب فارسی
اکبر اکسیر
عمران میگفت: همانطور که جانی بالفطره داریم، شاعر بالفطره هم داریم. بعضیها پنجاه سال است که شعر میگویند اما نمیدانند که شاعر نیستند و باید دنبال کاری شرافتمندانه بروند! به راستی که عمران طنزپرداز بالفطره بود. او آرامش کلمات را با فلسفه طنز میآمیخت و از آشوب مفهوم و زبان به طنز نابی میرسید و ما را در لذت متن شریک میکرد. او با طنز به دنیا آمده بود تا دنیا را به مسخره بگیرد.
او بیشتر از هر کسی چهره مضحک زندگی را لمس کرده بود و برای ترسیم این دنیای دیوانه حرفهای عاقلانه خود را در قالب طنز ارایه میداد تا عارف و فیلسوف بودن خود را عیان کند.
او که گل سرسبد طنز ایران بود در سادگی رشکبرانگیزی میزیست و هرگز زبان به نیاز نگشود و در حفظ قداست حریم خانوادگی تا پای جان کوشید و عزت نفس خود را با دنیایی از تجملات عوض نکرد. به نظرم در غیاب عمران شایسته است برای تجلیل از عمری تلاش صادقانه در طنز پارسی پای درددل خانواده شریف او بنشینیم و در نبود عمران، یاشار عزیز را همهجانبه حمایت کنیم تا در چاپ آثارش شب از روز نشناسد، چراکه هر قطعه از طنز و شعر عمران صلاحی تکهای از بهارستان شکوه و عظمت ادب پارسی است.
حجب و حیا و شوخطبعی
لیلا صادقی
عمران صلاحی اگر بود، حتما رمانش را کامل کرده بود؛ رمانی که از یک لطیفه الهام گرفته بود و قرار بود شاخ و برگش بدهد. اصلا تمام لطیفههایی که شنیده بود را لابد قصه میکرد و کتابهایش را میچید کنار «عطر گل سرخ» که اولین رمان طنزش بود. حتما ژانر رمان طنز حسابش را آن وقت از رمان جدا میکرد، مثل رمان پلیسی که امروز برای خودش ایالتی دارد. آن وقت دیگر در طبقهبندیهای کتابخانه ملی، استقلالی برای این ژانر قائل میشدند و در جوایز ادبی هم دیگر رمانهای طنز را در کنار دیگر رمانها نمیسنجیدند و حق رمان طنز در این رقابت نابرابر پایمال نمیشد.
تکنیکهای ظریف در طنز
اسماعیل امینی
عمران صلاحی شاعری است که توأمان هم در شعر نیمایی و هم در شعر سپید و هم در شعر کلاسیک تبحر خاصی دارد. قدرتی که مجموعش را معمولا در یک شاعر نمیتوان یافت. من به جرات میگویم که اگر قرار باشد در حوزه طنز یا غزل معاصر 5 یا 6 نفر را معرفی کنیم، یکی از آنها بدون شک عمران صلاحی است. تقریبا میتوان گفت که او در هر رویکرد ادبی که دست گذاشته، سرافراز بیرون آمده است، به گونهای که تکنیکهای ظریف او در طنز را باید با دقت زیاد مورد بررسی قرار دهیم.