کد خبر: 39736 A

گزارش ایران‌آرت درباره اشتباهات مهلک در انتشار «کتاب مرتضی کیوان»

لت و پار کردن شاملو در پانصدنسخه

لت و پار کردن شاملو در پانصدنسخه

انتظار نداریم در میان این همه رویداد ریز و درشت، حرف امروزمان را جدی بگیرید و ایران‌آرت را متهم نکنید به این‌که در گیر و دار فانتزی‌های خودش چمبره زده. اما لطفا زود قضاوت نکنید...

sdv

ایران‌آرت، صابر محمدی: «ما داغ و بیچاره شده‌ایم». روزی خدامراد فروهر یکی از شعرهایش را با این گزاره تمام کرد، روایت امروز ما می‌تواند با آن شروع بشود. واقعا مستاصل شده‌ایم از هجمه خبرهایی که تا همین ده سال پیش، فقط یکی از آنها کافی بود تا شهر را به هم بریزد اما حالا فقط دقایقی بر صدر می‌نشیند و بعد نوبت فاجعه‌ای دیگر می‌رسد. ما داغ شده‌ایم. کرخت شده‌ایم و دیگر فاجعه، زیر تاثیرمان نمی‌گیرد. بنابراین انتظار نداریم در میان این همه رویداد ریز و درشت، حرف امروزمان را جدی بگیرید و ایران‌آرت را متهم نکنید به این‌که در گیر و دار فانتزی‌های خودش چمبره زده. اما لطفا زود قضاوت نکنید. ما نمی‌توانیم به خاطر این سِرشدگی و بی‌چارگی، حساسیت‌هایمان را معطلِ موقعیت‌های پوچ قرار دهیم. ما همچنان وظیفه خودمان می‌دانیم درباره هر ناسازه و ناملایمتی در ادبیات و هنر، حساس باشیم و این حساسیت را با شما هم در میان بگذاریم؛ حتی اگر حرفی که می‌خواهیم بزنیم درباره یک کتاب باشد آن هم با تیراژ تنها پانصد نسخه. اما ماجرا از چه قرار است؟ عرض می‌کنیم.

 

اصل ماجرا

چند روز پیش بود که ارسلان فصیحی، که او را به ترجمه‌هایش از ادبیات ترکیه و به‌ویژه آثار اورهان پاموک و نیز کتاب پرفروش «ملت عشق» الیف شافاک می‌شناسیم، تصویر چند صفحه از «کتاب مرتضی کیوان» را در صفحه فیسبوکش منتشر کرد. صفحاتی که آقای مترجم و ویراستار، با خودکار متن آن‌ها را ویرایش کرده بود.

فصیحی نوشته: «موقع چاپ و انتشار کتاب حرمت چه کسی را نگه می‌داریم؟ حرمت شاعر احمد شاملو را؟ حرمت کسی را که کتاب به یادش منتشر شده مرتضی کیوان؟ حرمت گردآورنده شاهرخ مسکوب را؟ حرمت خواننده را؟ این بی‌حرمتی چراست؟ چرا خواننده‌ را از خواندن زده می‌کنیم؟»

کتاب، یکی از آثار شاهرخ مسکوب است و صفحاتی که فصیحی به اشتراک گذاشته بود، مربوط به شعری معروف که احمد شاملو برای مرتضی کیوان سروده است. مسکوب، در تحقیق مفصلش درباره مرتضی کیوان، این شعر شاملو درباره او را نیز نقل کرده است. همان شعری که شاملو خطاب به پسرش و درباره کیوان نوشته و با سطر «نه به خاطر آفتاب، نه به خاطر حماسه» آغاز می‌شود. اما اشتباهات مهلک در نقل این شعر، از حتی پیش از همین سطر نخست آغاز می‌شود. پیشانی‌نوشتِ شعر که «برای سیاوش کوچک» است در سطر نخست شعر هم تکرار شده. پس از آن هم انواع غلط‌ها و حذف‌ها و اضافه‌ها بلایی سر شعر شاملو آورده که سخت بتوان دیگر آن را به عنوان همان شعر معروف خواند. اشتباهاتی که در نسخه ویرایش‌شده فصیحی، قابل مشاهده است و در عکس‌ها می‌توانید ببینید:

شاملو

شاملو

شاملو

مثلث مخدوش شاملو، کیوان و مسکوب

کتاب را نخستین‌بار انتشارات نادر سال هزاروسیصدوهشتادودو منتشر کرده است و حالا انتشارات فرهنگ جاوید، در همین شش ماهه نخست امسال آن را دو بار تجدید چاپ کرده است. نکته بسیار عجیب با جست‌وجو در همان چاپ نخست آشکار می‌شود. جز یکی دو مورد از اشتباهات که تازه است، باقی اشتباه‌ها در همان چاپ اول هم دیده می‌شود! کتاب تقریبا دو سال پیش از مرگ نویسنده‌اش شاهرخ مسکوب در پاریس منتشر شده است. احتمالا حوصله سال‌های پایانی مسکوب که محققی بسیار دقیق بود قد نداده تا اشتباهات مهلک ناشر را به او گوشزد کند تا در چاپ‌های بعدی اصلاح شوند. البته شاید هم مسکوب چنین اصلاحی را صورت داده و ما در جریانش نبوده‌ایم، اما خب امروز دست کم می‌دانیم که همان اشتباهات شانزده سال پیش، دوباره و این بار با افزونه‌هایی کاهلانه‌تر تکرار شده‌اند.

توجه داشته باشید که این سهل‌انگاری، در رابطه با محققی نامدار چون مسکوب رخ داده است و بدا به حال دیگران. راستی، خود مرتضی کیوان که سوژه کتاب مورد اشاره است، یکی از اولین ویراستاران ایران به معنای امروزین کلمه بود!

 

ادبیات و فیسبوک

یک نکته فرعی هم در این باره بگوییم. ارسلان فصیحی که حالا بابت انتشار مغشوش و مغلوط «کتاب مرتضی کیوان» برآشفته، از معدود فعالان ادبیات است که هنوز فیسبوک را ترک نکرده است و اتفاقا آنجا از این روشنگری‌ها زیاد صورت می‌دهد. این در حالی است که جوان‌ترها، فیسبوک را که آشکارا فضایی مهیاتر برای ادبیات بود، ترک گفته و سال‌هاست به اینستاگرام و توییتر آمده‌اند. دو شبکه‌ای که یکی بیشتر تصویرمحور است و چندان نمی‌شود کار جدی ادبی در آن صورت داد و دومی هم با تعداد محدود کاراکترهایی که می‌توان در آن تایپ کرد، بیشتر به کار گزاره‌های کوتاه زودگذر و متناسب با بی‌حوصلگی‌های امروز می‌خورد.

البته فصیحی در اینستاگرام هم فعالیت دارد و همین پست را در آنجا هم به اشتراک گذاشته اما همین که چنین مسائلی را در فیسبوک مطرح می‌کند نشان از این دارد که هنوز تعدادی از فعالان ادبیات، امکان مهیاتر فیسبوک برای دامن‌زدن به چنین مباحثی را از یاد نبرده‌اند.

 

واکنش‌ها...

اشتباهات در انتشار این کتاب از جنسی نیست که بتوان از آن چشم‌پوشی کرد. بدیهی است حتی نگاهی گذرا به متن کتاب پیش از انتشار نینداخته‌اند دوستان انتشارات فرهنگ جاوید. می‌توانیم در رابطه با اشتباهاتی از این دست در دیگر کتاب‌ها صفحه‌ها بنویسیم اما برویم ببینیم مخاطبان آقای فصیحی در صفحه فیسبوک و اینستاگرام این مترجم در این باره چه نوشته‌اند:

حسن زرهی: کتاب سازی و سرهم بندی کتاب فاجعه ای است در ایران ،کسی ویژه نامه زنده یاد شاملوی شهروند ما را که در کانادا منتشر شده بود در ایران کتاب کرد و یک نسخه برای من هم فرستاد بی آنکه بگوید این کتاب را چگونه گرد آوری کرده است!

غلامرضا نصراللهی: در باب ممیزی عقیدتی در ارشاد، سختگیری زیاد است، اما از ممیزی علمی و جلوگیری از سرقت و کتابسازی و چاپ مغلوط و تحریف شده، ارشاد کاری صورت نمی دهد. چرا که در ارشاد کارشناس باسواد و کتاب خوان و متخصص نداریم. اصلا آنها این نوع ممیزی علمی را انجام نمی دهند.

سینا رحمانیان: من نسخه انتشارات نادر مال بهار 1382 رو دارم. الان نگاه کردم دیدم دقیقا تمام ایرادات، به استثنای "برای سیاوش کوچک" و "کتاب مرتضی کیوان" که خیلی ناشیانه داخل متن شعر افتاده، عینا اونجا هم هست. احتمالا همون نسخه رو برداشتند دوباره چاپ کردند. اگر گردآوری کار شاهرخ مسکوب نبود میگفتم شاید توی ضبط اولیه اشتباه شده بوده. یک نکته جانبی هم قیمت کتابه که اون سال 2700 تومن بوده و الان رسیده به 69 هزار تومن!

شراره یقینی: سلام جناب آقای فصیحی گرامی، درست می فرمایید... در تایید فرمایش تان باید عرض کنم که به عنوان یک ویراستار، می بینم که ارزش این حرفۀ زیبا و ارزشمند نه تنها در میان خوانندگان و نویسندگان که حتی ناشران هم شناخته نشده است و این می شود که در این روزگار گرانی کاغذ و کتاب، آنچه که دست آخر به دست خواننده می رسد پر است از اغلاط ادبی، فنی، سجاوندی و... و این خود نیاز به آگاه سازی عمومی، به خصوص ناشران دارد... در ضمن دوباره به شناسنامه کتاب نگاهی انداختم و مشاهدۀ نام های علیرضا، احمد و محمدباقر جاوید تا حدی نظرم را تایید می کند که همگی برای انتشارات «فرهنگ جاوید» مشغول به کار هستند، شاید در نظر اول ایرادی در این موضوع به چشم نخورد اما هنگامی که می بینیم کتابی پر ایراد چاپ می شود که دست اندرکاران چاپ همگی فامیل هستند، اینجاست که باید حدس زد که یک جای کار می لنگد، یعنی ویراستار با همان دستمزد اندکش بیکار است و عده ای غیر متخصص درختان را هدر می دهند برای چاپ کتاب های پر غلط...!!

منیژه غلامپور: چیزی که من چند ماه پیش به فرهنگ جاوید اطلاع دادم، و جوابی که دادند این بود که اگر ما تغییری در متن اصلی کتاب انجام بدیم بی احترامی به شاهرخ مسکوب و تحریف کتابشون می شه. به نظرم این کتاب بی حرمتی و دهن کجی به اولین ویراستار ایران مرتضی کیوان هست.

احمد شاملو صابر محمدی مرتضی کیوان شاهرخ مسکوب کتاب مرتضی کیوان انتشارات فرهنگ جاوید انتشارات نادر
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین