گفتوگوی ایرانآرت با دختر بازیگری که حالا یکی از کتاببازهای اینستاگرام است/ویدیوهای دخترانه برای تبلیغ کتاب
پس از واکنشها به گزارش ایرانآرت درباره پدیده «مدلینگ کتاب»، این بار از دختری سراغ گرفتهایم که واقعا کتابباز است...
ایرانآرت، صابر محمدی: پیش از این در ایرانآرت گزارشی منتشر کردیم با کلیدواژه «مدلینگ کتاب» با تیتر «ژستِ استخر، ژستِ کتابفروشی/ ایرانآرت در گفتوگو با مدیران چند صفحه اینستاگرامی، از پدیده «مدلینگ کتاب» بین دختران ایرانی گزارش میدهد» و طی آن از دختران و پسران اینفلوئنسری نوشتیم که حتما لابهلای عکسهای صفحات شخصیشان چند عکس هم پیدا میشود که در آنها با کتابها یا توی کتابفروشیهای لوکس، ژستهای اینستاگرامی گرفتهاند. البته در آن گزارش سعی کردیم موضعی از جانب ایرانآرت اتخاذ نکنیم و از این رو در مذمت یا ستایش چنین کسانی سخن نگوییم. با این حال، آن گزارش، بازتابهای مختلف و واکنشهای متنوعی به همراه داشت و با نظر به این واکنشها میتوانستیم دادهها را به سمت این تحلیل ببریم که اغلب کتابخوانها انشتار این دست از تصاویر را نمایشی ریاکارانه در نظر میآورند و کوچکترین قرابتی بین سوژههای این تصاویر و کتابها نمیبینند.
امروز اما میخواهیم از سویه دیگری از زندگی کتابها در اینستاگرام و دیگر شبکههای اجتماعی حرف بزنیم تا با اصرار بر یک کفه ترازو ننشینیم و سمتِ سیاه آن را سنگینتر جلوه ندهیم. از این رو رفتهایم سراغ یکی از دخترانی که صفحه اینستاگرامش پر است از کتاب. در نگاه نخست شاید فکر کنید سوژه گفتوگوی امروز ایرانآرت نیز در ادامه گزارش «مدلینگ کتاب» روبهروی ما نشسته است اما خب اگر سری به صفحه او بزنید و سپس گفتوگو را هم بخوانید، پی میبرید که عدهای هم در اینستاگرام هستند که جدی و پیگیر به معرفی کتاب به دیگران میپردازند و شاید ظاهر امروزی و علایق و سلایقشان مطابق با سوژههای همان تصاویر باشد که پیش از این از آنان سخن گفتهایم، اما کاری که میکنند مطلقا نمایش یا تظاهر صرف به کتابخوانی نیست. مهمترین تفاوت همین است که این عده، تجبهی زیستهی خودشان با کتابها را با ما در میان میگذارند و سعی میکنند این انتقال تجربه و لذت از سادهترین مسیر ممکن اتفاق بیفتد؛ ساده از این رو که اولا با یک صفحه اینستاگرام که حالا همه به آن دسترسی دارند این کار را میکنند و دوما معرفیشان هم با زبانی ساده و سرراست اتفاق میافتد.
از این چند صفحهای که این روزها، با انتشار ویدیوهایی به معرفی کتاب میپردازند، ما سراغ مدیر صفحه کتابجون رفتهایم.
مدیر این صفحه، غزال وکیلی است و خودش در ویدیوها کتابها را معرفی میکند؛ چهرهای که احتمالا پیش از اینکه او را با کتابجون بشناسید، بازیهایش در چند سریال و فیلم را دیدهاید. او سال 93 در سریالی با نام «آخرین بازی» جلوی دوربین رفت در حالی که پیش از آن با «گزارش یک جشن» ابراهیم حاتمی کیا معرفی شده بود. «صبح میشه» یلدا جبلی هم دیگر نقشآفرینی او در سینما بود.
پشت صحنه یک مبلّغ کتاب
تازه صفحه را راه انداخته و حتی پست های متعددی هم منتشر نکرده، اما در همین مدت به خاطر شیوه کارش به چشم آمده است؛ خودش پای کار آمده و در ویدیوهایی کتاب معرفی می کند. معرفی اش کامل اما با ریتم تند و درست است. نهایتا در سه یا چهار ویدیوی یک دقیقه ای سعی می کند حق مطلب را ادا کند. جذابیت کارش در صفحه، یکی هم به این است که پشت صحنه ضبط ویدیوها را به در استوری ها به اشتراک می گذارد.
برای اینکه هدفش از تاسیس این صفحه را توضیح بدهد سعی می کند از حرف های گل درشتی که حول محور کتابخوانی می چرخد پرهیز کند و غر نزند سر مردم که چرا کتاب نمی خوانند.
از همین رو معتقد است برخی از کسانی که کتاب نمی خوانند این دلیل را می آورند که نمی دانند چه بخوانند. بنابراین تصمیم گرفته که این خلأ را برطرف کند و سنگ بزرگ برندارد. او در ویدیوهایش به جای اینکه از پایین آمدن تیراژ کتاب ها داد سخن بدهد، یکراست می رود سر اصل مطلب تا بهانه به دست کسی که می گوید نمی داند چه بخواند ندهد.
ادعا نمی کند که کارش تاثیر شگرفی بر جای خواهد گذاشت اما می گوید به اندازه خودش راضی است.
توی دل مخاطب با کتاب
با اینکه ویدیوهایش دست به دست می چرخد و مخاطبان صفحه اش هم با عکس های ارسالی نشان داده اند به کارش توجه کرده اند، می گوید برای دیده شدن در اینستاگرام، طرح خاصی نریخته است و فقط تصمیم گرفته خیلی دوستانه و واقعی کتاب معرفی کند.
در ویدوهایش از افکت ها و ویژوال های به خصوص استفاده ای نمی کند و به لحاظ فنی در کل کار پیچیده ای نمی کند و با همین روبه روی مخاطب نشستن، سعی می کند با کتاب ها توی دلشان جا کند.
تبلیغاتچی نیستم
فقط کتاب هایی را که معرفی می کند که آنها را خوانده است. می گوید حتی اگر دیگران کتابی را توصیه کرده باشند یا حتی اگر ناشر و کتابفروشی به او سفارش تبلیغ بدهند تنها در صورتی این کار را می کند که خودش کتاب را بخواند و آن را مفید ارزیابی کند.
به هر حال هر چیزی را برای اینکه بخواهیم بیشتر در دید باشد به زیبایی و جذابیتش فکر کنیم. هر کسی هر طور دوست دارد می تواند معرفی کند. اگر تاثیر بگذارد، از هر راهی مفید است.