حاشیههای افتتاح خانهموزه همسران قصهنویس تمامی ندارد؛ جنجال در خانه سیمین و جلال
آنقدر ماجرای افتتاح موزهـخانه سیمین و جلال کشدار و پرمناقشه شده که سخت بتوان باور کرد واقعا در این خانه هجدهم اسفندماه روی مردم باز میشود
ایرانآرت، صابر محمدی: کوچه رهبری در یکی از قدیمیترین خیابانهای دزاشیب، یک ماهی است مهمترین جغرافیای خبری ادبیات ایران است؛ در این مدت هر روز خبری در رابطه با سه تن از بزرگان ادبیات معاصر ایران از این کوچه بیرون آمده و به صدر اخبار ادبیات رسیده است؛ خبر حذف خانه نیما یوشیج از فهرست آثار ملی و سپس چندین و چند واکنش و سرانجام نجات خانه از دست مالک جدید که قصد تغییر کاربری داشت، نخستین فصل از کشو قوسهای مربوط به کوچه رهبری بود.
از هفته پیش نیز، یک خانه در نزدیکی خانه نیما و در همان کوچه رهبری، اخبار ادبیات ایران را احاطه کرده است؛ خانه سیمین دانشور و جلال آلاحمد که پس از مرگ خالق «سووشون» هراز چند گاهی محل مناقشه و بحث و جدل بوده است. پس از چند بار تغییر، ماجرای افتتاح این خانه به اسفند امسال کشیده است؛ هفته پیش خبر رسید 18 اسفند از این محل بهرهبرداری خواهد شد. اما حالا این خبر واکنشی دیگر برانگیخته است. انگار قرار نیست اخبار کوچه رهبری، بیحاشیه و حرف و حدیث به دست ما برسد.
خواهرزاده، حق داییاش را میخواهد!
پس از اینکه هفته گذشته برای بار نخست، تاریخی دقیق برای افتتاح خانهـموزه سیمین و جلال اعلام شد، خواهرزاده جلال آلاحمد با بیان اینکه این محل هنوز آماده افتتاح نیست، ماجرا را وارد فاز تازهای کرد.
محمدحسین دانایی که در چند سال گذشته همواره منتقد عملکرد شهرداری و شرکت توسعه فضاهای فرهنگی این نهاد بهعنوان مجری مرمت و تبدیل خانه به موزه بوده است، با خبرگزاری ایسنا حرف زده و از افتتاح این محل در حالی که بهزعم او ناقص و ناتمام است به عنوان حرکتی نمایشی یاد کرده است. از لحنِ مواضع دانایی در این چند سال در قبال ماجراهای خانه دایی و زنداییاش اینطور به نظر میرسد که او انتظار داشته او را هم بازی بدهند! لابهلای صحبتهای او میتوان این را دریافت که انتظار داشته در مراحل مرمت و حالا افتتاح خانه ـ موزه با او به عنوان یکی از نزدیکان دو قصهنویس روزگار ما، مشورتهای بیشتری صورت بگیرد.
دانایی در واکنش به خبر افتتاح خانه ـ موزه جلال و سیمین همزمان با سالروز گرامیداشت یاد و خاطره سیمین دانشور گفته: «همه فعالان و علاقهمندان به حوزههای فرهنگی از شنیدن این خبر و این وعده خوشحال میشوند، ولی به شرط اینکه اولاً مثل وعدههای قبلی توخالی نباشد، ثانیاً به شرط اینکه کار درست و کامل انجام شده باشد و شاهد یک افتتاحیه واقعی باشیم، نه یک حرکت نمایشی و صوری».
محمدحسین دانایی از جهات مختلفی به کل ماجرا انتقاد میکند او و در ابتدا روند مرمت تا افتتاح را طولانی خوانده و بر این باور است که این پروژه، پروژهای نیمهتمام، ناقص، سرهمبندیشده و ابتر است و مسئولان فقط میخواهند جایی را به اسم خانه ـ موزه جلال و سیمین تحویل بدهند و پروندهاش را ببندند. او حتی از بین پروژههایی که در این سالها شرکت توسعه فضاهای معاصر پیش برده، پای خانه شهید بهشتی، شهید مطهری، علی شریعتی و عزتالله انتظامی را هم وسط کشیده و مدعی شده در این خانهها این شرکت حتی به ده درصد اهداف خود نرسیده است.
چرا مرمت طول کشید؟
اما انتقادهای او دقیقا به چیست و مدیرعامل شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران چه واکنشی در پاسخ به این انتقادات نشان میدهد؟ اساس انتقادهای دانایی را در این گفتوگو میتوان در چند سرفصل فهرستبندی کرد.
او معتقد است پروسه مرمت طولانی شده است؛ میگوید: «خانه مرحوم جلال آلاحمد و مرحوم سیمین دانشور در اردیبهشت 93 برای تعمیرات سه تا ششماهه در اختیار شهرداری منطقه یک و از طریق شهرداری در اختیار شرکت توسعه فضاهای فرهنگی قرار گرفت تا این خانه را به یک مرکز فرهنگی به نام خانه ـ موزه «جلال و سیمین» تبدیل کنند. اما این پروژه که قرار بود سه تا ششماهه باشد، بالغ بر 45 ماه طول کشیده است».
علیرضا جعفری که مدیرعامل شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران است در این باره به جامجم میگوید: «پروسه مرمت این خانه، مراحل کارشناسی مختلفی را از تهیه گزارشهای تخصصی و انتخاب پیمانکار مناسب تا شروع و خاتمه کار پشت سر گذاشته است. حتی ما از آن رو که میخواستیم از مصالحی برای بازسازی و مقاومسازی استفاده کنیم که رنگ و بوی دهههای گذشته را بدهد و چون این مصالح را پیدا نمیکردیم، کارگاهی برای تولید چنین مصالحی تاسیس کردیم. اگر پروسه مرمت تا افتتاح طولانی شده، علاوه بر طی این مراحل دشوار، به خود وراث هم مربوط است که برای ما مشکل حقوقی ایجاد کردند و مدتی پروژه مسکوت ماند. به هر حال ما دقت و کیفیت را فدای سرعت نکردیم.»
جلال و سیمین شیک بودند یا نبودند؟
بخش دیگر انتقادهای دانایی به مرمت اسباب و اثاثیه شامل فرشها، پردهها، مبلمان، تابلوها، لوسترها و دیگر اسباب و اثاثیهای است که طی 60 سال بهرهبرداری در این خانه بوده و به شهرداری تحویل داده شدهاند. دانایی در این باره گفته: «چیدن لوازم خانه از جمله هزاران جلد کتاب موجود در کتابخانه آلاحمد و مرحوم دانشور یا اصلاً انجام نشده یا به طور ناقص انجام شده است. باید توجه داشت که این قسمت برخلاف قسمت تعمیرات ساختمانی، کار خیلی ظریف و به اصطلاح مینیاتوری و محتاج کمکگرفتن از افراد مطلع و صاحبنظر است، چون در این مرحله است که باید عناصر معنوی تشکیلدهنده این بنای تاریخی ذره ذره و با دقت و امانتداری کامل در جای خودشان قرار بگیرند تا به تدریج روح و زندگی به این خانه بازگردد.»
او حتی لحنش را تندتر کرده و گفته که انجام این مرحله از کار از عهده برادران زحمتکش در رشته بنایی، نجاری، شیروانیسازی و شیشهبری خارج بوده است چون «اینجا قلمرو کسانی است که با روحیات و سبک زندگی صاحبان قبلی خانه آشنا هستند و میتوانند به اعتبار اطلاعات تاریخی خودشان به کمک پروژه بیایند و پروژه را تا حد امکان به حالت اولیه خودش نزدیک کنند.» سرآخر هم گفته دکوراسیون داخلی این خانه از این رو که سیمین و جلال شیک نبوده و بلکه ساده بودند، منطبق با واقعیت نیست. البته دانایی در رابطه با اینکه چیدمان انجام نشده، اشتباه میکند و از تصاویر همین صفحه میتوانید ببینید که اثاث منزل چیده شدهاند. حالا جعفری هم به ما میگوید وقتی خانه را تحویل گرفتهاند کلی مدارک و عکس ثبت کردهاند تا خانه را براساس همان تصاویر چیدمان کنند و نیازی به مشورت با دانایی نبوده است.
ایمن است؟
سومین انتقاد به نبود تجهیزاتی وارد شده که با تغییر کاربری خانه، ضروری به نظر میرسد. دانایی میگوید: «این خانه محل سکونت دو سه نفر بوده است، اما حالا به یک نهاد عمومی عامالمنفعه که شاید هر روز 20 تا 50 نفر به آنجا رفت و آمد خواهند کرد، تبدیل میشود. بنابراین، این واحد فرهنگی جدید باید با توجه به کاربری بعدی خود به لحاظ روشنایی، گرمایش و سرمایش، لوازم صوتی و تصویری، ایمنی و حفاظت در برابر حریق و دزدی و...تجهیز شود». مسئول مرمت و تحویل پروژه خانه ـ موزه سیمین و جلال، برای این انتقاد هم پاسخی در آستین دارد. جعفری میگوید: «این پروژه محرمانه نبوده است؛ بارها از آن بازدید شده. خانه به لحاظ عمرانی کامل و آماده افتتاح است. درست است که از سوی پیمانکار در مرحله تحویل موقت است، اما این به معنای آن است که ممکن است مشکل کوچکی در حد شکستگی یک شیشه پنجره یا لکهگیری از دیوارهایی که در جابهجایی صدمه ببینند، باقی مانده باشد. اینکه میگویند تجهیزات جدید لازم است، درست است اما همه استانداردهای لازم برای افتتاح خانهـموزه رعایت شده و اینکه در ظاهر امر چندان پیدا نیست از این روست که خواستهایم کمترین مداخله را در مقاومسازی صورت بدهیم.»
***
آنقدر ماجرای افتتاح موزهـخانه سیمین و جلال کشدار و پرمناقشه شده که سخت بتوان باور کرد واقعا در این خانه 18 اسفند روی مردم باز میشود. اما مدیر عامل شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران خیالمان را راحت میکند و میگوید این بار خبر قطعی است.
[این گزارش در روزنامه «جام جم» منتشر شده است.]