صدور قرار جلب به دادرسی علیه اصغر فرهادی/ آزاده مسیحزاده: اگر فرهادی میگفت این ماجرا بین خودمان باشد قبول میکردم!
مسیحزاده مستندسازی است که ادعا میکند "اصغر فرهادی" فیلم "قهرمان" را بر اساس مستند "دو سر برد دو سر باخت" (All Winners All Losers 2015) او ساخته است.
ایران آرت: آزاده مسیحزاده دانشجوی سابق اصغر فرهادی در پرونده شکایت کارگردان "قهرمان" (A Hero) به اتهام نشر اکاذیب بیگناه شناخته و قرار منع تعقیب برای او صادر شد. مسیحزاده در چند هفته گذشته مصاحبههایی با نشریاتی چون "هالیوود ریپورتر" و "ایبیسی نیوز" انجام داده بود. مسیحزاده مستندسازی است که ادعا میکند "اصغر فرهادی" فیلم "قهرمان" را بر اساس مستند "دو سر برد دو سر باخت" (All Winners All Losers 2015) او ساخته است.
مسیحزاده در مصاحبه با گذار نیوز میگوید: "دهها ساعت فیلم، صدای ضبط شده، شهادت شهود و مطلعین، دهها صفحه استدلال مبنی بر تناقضات اظهارات آقای فرهادی، وکیل و شهود ایشان با هم و با فیلمها و صداها و نیز تغییر اظهارات هر کدام از افراد نامبرده با اظهارات قبلیشان در جریان دادرسی، و در نهایت بازبینی هر دو فیلم توسط بازپرس محترم و علم و تشخیص ایشان از جمله مستندات و دلایلی بودهاند که مبنای صدور قرار دادسرا بوده است."
مسیحزاده در ادامه میگوید: "آقای فرهادی یک بار علیه من در تاریخ ۱۴۰۰/۸/۱۵ شکایت افترا و نشر اکاذیب طرح کردند و یک بار هم به دلیل اظهار من مبنی بر این که دستخطی که از من گرفتهاند تحت فشار روانی و بدون رضایتم بوده، در تاریخ ۱۴۰۰/۱۰/۲۹ علیه من شکایت افترا و نشر اکاذیب طرح کردند. دادسرا در ضمن همین قرار مذکور، مستندات و دلایل آقای فرهادی را مبنی بر ارتکاب نشر اکاذیب و افترا توسط من در هر دو پرونده ناکافی تشخیص داده است و به نفع من قرار منع تعقیب صادر نموده است."
مشاور حقوقی مسیحزاده اضافه میکند: "البته صدور قرار منع تعقیب به نفع مسیحزاده در شکایت اول نشر اکاذیب و افترا علاوه بر تشخیص ناکافی بودن مستندات آقای فرهادی در این شکایت دلیل دیگری نیز دارد و آن معنی ضمنی قرار جلب به دادرسی علیه آقای فرهادی در پرونده سرقت هنری (تجاوز به حقوق مادی و معنوی) است."
کاوه راد وکیل فرهادی در واکنش به این پیشرفت در پرونده حقوقی "قهرمان" با انتشار بیانیهای میگوید: "به دنبال طرح سه شکایت علیه فیلم " قهرمان" با عنوان نقض حقوق مؤلف و ادعای سهیم شدن در کلیه درآمدهای داخلی و خارجی فیلم از سوی خانم مسیح زاده و همچنین شکایت زندانی شیرازی با این ادعا که داستان فیلم قهرمان به حیثیت ایشان لطمه وارد کرده است، بازپرس محترم پرونده در قرار صادره مورخ ۲۳ اسفند سال ۱۴۰۰ شکایت خانم مسیحزاده در خصوص سهیم شدن در درآمدهای فیلم و همچنین شکایت زندانی شیرازی را نپذیرفته و در این خصوص قرار منع تعقیب صادر و هر دو شکایت را رد کرده است.
در خصوص اتهام "نقض حقوق مولف"، همچنان که در لوایح دفاعیه و با ذکر مستندات و ارائه نظرات اساتید برجسته دانشگاه در حوزه حقوق مؤلف و نظر کارشناسی کانون کارگردانان در مورد این پرونده و نمونههای پرشمار مشابه داخلی و خارجی مطرح گردید، آن میزان از ابعاد زندگی زندانی شیرازی که در فیلم قهرمان با برداشتی آزاد مورد استفاده قرار گرفته، دارای وصف "افشاشدگی" بوده و به دلیل انتشار اخبار آن در رسانههای جمعی (به عنوان نمونه دو لینک خبر مربوط به این رخداد واقعی در پینوشت این مطلب قرار داده شده که مربوط به دو سال قبل از ساخت مستند است. ) در مالکیت عمومی (Public Domain) قرار داشته و هیچکس نمی تواند مدعی مالکیت آن باشد. اما علیرغم تاکید ماده ۱۵۵ قانون آیین دادرسی کیفری و رویه قضایی دادسرای فرهنگ و رسانه در پروندههای مشابه، که به جهت رسیدگیهای فنی، دعاوی تخصصی حوزه فرهنگ و سینما به کارشناسان متخصص این حوزه ارجاع میگردد، بازپرس محترم، با تلقیِ سینما به عنوان موضوعی "عرفی" و نه تخصصی، پرونده را به کارشناسی ارجاع نداده و بدون جلب نظر کارشناسان حوزه سینما و حقوق مولف، راساً اقدام به صدور قرار نمودهاند.
با توجه به آن که قرار صادره به منزله حکم نهایی دادگاه نیست و بخشی از روند رسیدگی محسوب و در ادامهی فرآیند رسیدگی، پرونده ابتدا در دادگاه کیفری دو و سپس در دادگاه تجدیدنظر مورد رسیدگی مجدد قرار میگیرد، امید است در طول رسیدگی پرونده در مراحل بالاتر، با ارجاع موضوع به کارشناسی و جلب نظر تخصصیِ اساتید و خبرگان حوزه حقوق مولف، قرار موصوف نیز نقض گردد."
مسیحزاده پیشتر گفته بود: "من هرگز و هرگز نفهمیدم چرا فرهادی در طول این ماجرا این مسیر سخت سرشار از پنهانکاری را برای ساختن فیلم بر اساس مستند من انتخاب کرد. من هنرجوی او بودم و معتقد به او. معتقد به استادی که دو اسکار و انبوهی جایزه و جایگاه مهم جهانی دارد. اگر چنین فیلمسازی با هنرجویش جلسه میگذاشت و به او میگفت از ایده و داستان مستندت خوشم آمده و میخواهم بر اساس آن یک فیلم داستانی بسازم، واقعا چقدر امکان داشت هنرجو در چنان رابطه و در مقابل چنان استادی بگوید حق این کار را ندارید. باور کنید من میگفتم این چشمم از اون چشمم خوشحالتر. چه افتخاری بزرگتر از این؟ حتی اگر میگفت این هم بین خودمان باشد، باز هم قبول میکردم."