چرا در جشنواره فیلم فجر همه اعتراض دارند؟
در هیچیک از جشنوارههای معتبر دنیا، حتی در همان لایه فیلمهایی که به کشور برگزارکننده جشنواره مربوط میشود، هیچ نوع اعتراض و گله و شکایت از آن جنس و حجم که در جشنواره فیلم فجر دیده میشود، وجود ندارد.
ایران آرت: مهرزاد دانش در شرق نوشت: این روزها، مثل روزهای در آستانه برگزاری جشنواره فیلم فجر هرسال دیگر، اعتراضات زیادی درباره کموکیف عملکرد هیئت انتخاب جشنواره از طرف سینماگران مطرح میشود.
قطعا طبق روال هرسال، در زمان برگزاری و بهویژه بعد از اعلام نتایج داوری، دامنه این اعتراضات بیشتر هم خواهد شد.
در این مجال، قصد بررسی بهجابودن یا بهجانبودن این اعتراضها در میان نیست؛ اگرچه این روزها توسط برخی از اعضای هیئت انتخاب جشنواره درباره برخی از شیوههای بررسی فیلمها مطالبی گفته میشود که نتیجهای جز حیرت و تأسف ندارد. (مثلا اظهارات بهروز افخمی درباره بیرونماندن فیلم عروسک اصغر یوسفینژاد به این دلیل که: «عروسک پر از دیالوگ و پر از زبان ترکی است و هیئت انتخاب نمیتوانستند موضوع فیلم را دنبال کنند، زیرا زیرنویس فیلم بسیار ریز بود و سریع عوض میشد!»
یا تماشای برخی فیلمها توسط برخی افراد خارج از هیئت انتخاب که در توجیهشان عذر بدتر از گناه آورده میشود و نامش را هم حفظ منبع خبری میگذارند!)
اما آنچه فعلا مد نظر است، ورود مصداقی به این حاشیهها نیست و نکتهای بسیار مهمتر و اساسیتر است که این حاشیهها هم از آن تغذیه میشوند.
جشنوارههای مهم سایر کشورها را ملاحظه کنید. آیا تاکنون فیلمسازانی از فرانسه به مدیریت جشنواره کن اعتراض کردهاند که چرا فلان فیلم ما در جشنواره نیست یا چرا جایزه نگرفته است؟ آیا سینماگران ژاپنی در قبال غیبت یا جایزهنگرفتن فیلمشان در جشنواره توکیو سروصدایی راه انداختهاند؟
آیا در جشنواره ونیز ایتالیاییها معترض به مناسبات مشابه بودهاند؟ جشنواره برلین چطور؟ یا آسیا پاسیفیک؟ مسکو؟
در هیچیک از جشنوارههای معتبر دنیا، حتی در همان لایه فیلمهایی که به کشور برگزارکننده جشنواره مربوط میشود، هیچ نوع اعتراض و گله و شکایت از آن جنس و حجم که در جشنواره فیلم فجر دیده میشود، وجود ندارد.
اما در جشنواره فیلم فجر، همه معترضاند. چه کسی که فیلمش پذیرفته نشده، چه کسی که رد شده، چه آن که فیلمش برنده شده و چه آن که فیلمش جایزه نگرفته. هرکس به نوعی شاکی است. آن یکی میگوید چرا فیلمش بیشتر جایزه نگرفته، این یکی گله دارد که چرا فیلمش با چنان شرایطی پذیرفته شده، آن دیگری میگوید این یکی جایزه را دوست دارد و آن یکی جایزه را دوست ندارد و دیگری نوبت نمایش فیلمهایش را محمل اعتراض میکند. بهاینترتیب جشنوارهای که قرار است با نمایش فیلمهای جدید، فضایی پرنشاط برای سینمادوستان در تماشا و نقد و مرور و تحلیل و گفتوگو فراهم آورد، به جلوهگاهی تبدیل میشود که بخش قابلتوجهی از خروجیاش آکنده از عصبیت و عصبانیت و اعتراض و گله و شکایت است.
بحث این دولت و آن دولت و این دوره و آن دوره نیست. کموبیش در همه دورههای جشنواره، این داستان وجود دارد و هربار هم تکرار میشود.
همانطورکه گفته شد، بحث واردبودن و نبودن اعتراضها هم در میان نیست. بههرحال برخیشان ممکن است غیرمنصفانه باشند و برخی هم ممکن است بحق باشند.
اینجا سؤال مهم این است: چرا برخلاف بقیه جشنوارههای مهم سینمایی، در جشنواره فیلم فجر، هرسال این همه نارضایتی و اعتراض وجود دارد؟
نگارنده اگرچه به تشخیص خود، ایدههایی بهعنوان پاسخ به این پرسش دارد اما قصد ندارد آنها را در این مجال مطرح کند. مهم آن است که این پرسش برای مدیران سینمایی و بالطبع برای مدیران جشنواره جدی باشد. تا زمانی که این جدیت محقق نشود، همین آش است و همین کاسه.
بله؛ همه جشنوارههای سینمایی (و هر رویداد فرهنگی و هنری و اجتماعی) بههرحال حاشیههایی مقتضی و خاص خود دارند. اما وقتی در سایر جشنوارهها چنین روالی وجود ندارد و صرفا در جشنواره فیلم فجر این فضا هرسال تکرار میشود، اسمش دیگر حاشیه معمولی و مقتضی نیست. خود ساختار و روال جشنواره است که این اعتراضات را ولو ناخواسته پرورش میدهد و دامن میزند. راهحل چیست: جدیت مدیران مربوط برای به رسمیت شناختهشدن سؤال بالا و تلاش برای بهرهگیری از خرد همگانی صاحبنظران برای برونرفت از این مشکل ساختاری. جدیگرفتن این سؤال، قدم اول برای رفع چالش سلسله اعتراضات و نارضایتیهای هرساله است.