چه چیزی شبهای مافیا را جذاب میکند؟
شاید اتفاقات فرامتنی مثل فوت نابهنگام و دردناک ارشا اقدسی، ناخواسته برنامه را در میان افکار عمومی بالا نگه دارد؛ اما این مسابقه جذابیتهایی بیشتر از این اتفاقات فرامتنی دارد و حیف است که در غبار تولیدات این روزها انبوه نمایش خانگی قدرنادیده بماند.
ایران آرت: ایمان عبدلی در شرق نوشت: این پذیرفتنی است که ناخواسته هر فصل از "شبهای مافیا" با فصل اول قیاس میشود، در واقع متر و معیار مسابقههایی که شبیه به ساختار سریالها در فصلهای مختلف عرضه میشود، همین هست که با فصلهای پیشین و بهویژه فصل اول قیاس میشود؛ پس اگر اجرای کامبیز دیرباز با اجرای محمدرضا علیمردانی مقایسه میشود، طبیعی و حتی منطقی است. مخاطب "شبهای مافیا" را در ابتدا با اجرای علیمردانی تماشا کرده و هر کسی که بعد از او اجرای مسابقه را برعهده بگیرد، با او قیاس خواهد شد. اجرای علیمردانی مختصات خودش را داشت؛ یک پرنسیب مدام، یک اقتدار و هیبت مدام با صدایی خشدار و اقتدارگرا که رکن اصلیاش ایجاد نظم بود.
علیمردانی چون سابقه اجرای بیشتری هم دارد و اساسا آهنگ صدا را بیشتر و بهتر از دیرباز میشناسد، خب در ریتمدادن به نظمی که برقرار کرده بود، کاربلدتر نشان میداد. شاید اجرای دیرباز بداهههایی داشته باشد که نمکین باشد؛ اما چون او جنسی از لوطیمسلکی و مرام و معرفت را قاطی اجرایش میکند، کمی "شبهای مافیا" دچار شکل متفاوتی از اجرا شده که نمک دارد و جذاب است؛ اما کمی نظم، کم دارد. به هر حال خیلی از بازیگران کار از همکاران و احیانا رفقای دیرباز هم هستند و اینکه دیگر گره نظم مورد انتظار شلتر هم میشود.
اما چیزی که باعث شده باز هم "شبهای مافیا" دیدنی باشد، ریتم تندتری هست که به کلیت مسابقه داده شده، در واقع سازندگان "شبهای مافیا" بهدرستی دریافتند که مکثهای میان وقوع حوادث، نظیر: بحث و جدل میان شرکتکنندگان در مسابقه نیاز به کارگردانی بیشتری دارد. در واقع بازیگرانِ کار باید به این درک جمعی برسند که نسبتی از کنترل را بر تعداد جملاتی که خرج میکنند، داشته باشند و در کمترین زمان ممکن مسابقه را به هیجان برسانند. هیجان گاه میتواند جدلهای طنازانه باشد و گاه حتی شکلی از عصبانیت و هیجانهای غیرقابل کنترل داشته باشد، مضاف بر این، در تدوین هم برشزدنها بیشتر از پیش اهمیت پیدا میکند و هرچه ضرباهنگ کار بیشتر رعایت شود، مسابقه جذابتر خواهد شد؛ همان اتفاقی که در این فصل نسبت به فصل قبل بیشتر شاهدش هستیم.
مورد بعدی درباره فصل جدید "شبهای مافیا" جنس کسانی است که در مسابقه حضور پیدا کردهاند. غالب افراد باز هم طبیعتا از دسته بازیگران هستند و مانند فصول قبل، یک فوتبالیست و یک خواننده هم در جمع گنجانده شدهاند، باز هم مورد انتظار هست که مثلا مجید یاسر و بازیگرانی از این جنس برونگراتر رفتار میکنند و مثلا خواننده جمع، مثل امید حاجیلی یا در اینجا مهدی جهانی کمی دستبستهتر و محافظهکارانهتر رفتار میکنند. در واقع از اینجا به بعد چینش نفرات اهمیت دوچندان دارد. هر جمع نیاز به دو یا سه نفر کاتالیزور دارد که شور ایجاد کنند، شاید با این توجیه بشود حضور کسی در اندازههای علی صبوری را پذیرفت. اتفاقا همان که در نگاه اول همگن با جمع نشان نمیدهد، گرمابخش فضا میشود. در هر صورت "شبهای مافیا" موفق شده همچنان مخاطب خودش را حفظ کند؛ چون به ریتم اهمیت میدهد. شاید هم وقت اضافهکردن میانپردههایی باشد که اتفاقا الزامات یک شوی تلویزیونی (اینجا نمایش خانگی) است.
شاید اتفاقات فرامتنی مثل فوت نابهنگام و دردناک ارشا اقدسی، ناخواسته برنامه را در میان افکار عمومی بالا نگه دارد؛ اما این مسابقه جذابیتهایی بیشتر از این اتفاقات فرامتنی دارد و حیف است که در غبار تولیدات این روزها انبوه نمایش خانگی قدرنادیده بماند.