پوران درخشنده: فیلمهایم در تلویزیون ممنوعهاند/ هر کس میگوید حال جامعه خوب است باور نکنید!
پوران درخشنده کارگردان فیلم "هیس دخترها فریاد نمیزنند" درباره موضوعات مختلفی از جمله فیلم جدید خود و عدم پخش آثارش در تلویزیون و مدارس صحبت کرد.
ایران آرت: الناز عباسیان در همشهری نوشت: پوران درخشنده یکی از پیشتازان فیلمسازی با موضوع دغدغههای اجتماعی است که از زخمهای فروخورده و دردهای سرکوب شده آدمها میگوید؛ فیلمهایی که بیارتباط با این روزهای ملتهب اجتماعی ما نیست. به این بهانه سراغش رفتیم و گفتوگوی کوتاهی با او کردیم که در ادامه بخشهایی از آن را میخوانید.
شما همیشه در فیلمهایتان به دغدغههای روحی و روانی خانواده و مشکلات زیرپوستی این نهاد مهم پرداختهاید. این روزها که جامعه ما ملتهب خبرهایی از قتلهای خانوادگی و مشکلات روحی و روانی است بهنظرتان چقدر جای فیلمهای روانشناختی خانواده در صنعت سینمای ما خالی است؟
بله، شروع کار من با خانواده بود؛ از فیلم "رابطه"، "پرنده کوچک خوشبختی"، "عبور از غبار"، "زمان از دست رفته" گرفته تا "عشق بدون مرز"، "شمعی در باد"، "رؤیای خیس"، "بچههای ابدی" ، "خوابهای دنبالهدار" و حتی "هیس دخترها فریاد نمیزنند" و "زیر سقف دودی" از معضلات و مسائل اجتماعی و نقش خانواده حرف میزنند. اجازه بدهید در همین ابتدا از خانواده و بحث فرزندآوری صحبت کنم. اساسا باید دید هدف از فرزندپروری چیست؟ آیا شما فقط بهخاطر خودتان که میخواهید فرزندی داشته باشید کودکی را به این دنیا دعوت میکنید؟ آیا مهم نیست که این بچه چگونه باید رشد کند؟ چقدر باید به شما اعتماد کند؟ چقدر باید به او اعتماد بهنفس بدهید؟ چقدر باید مهارتهای زندگی را به او آموزش دهید؟ آیا اساسا والدین اجازه اعمال خشونت و رفتارهای این چنینی با فرزندان خود دارند؟ همه اعضای خانوادههای قربانی خشونت، باید مورد بررسی و آسیبشناسی قرار بگیرند. باید برای آموزش افراد بهعنوان عضوی از خانواده هزینه کرد که متأسفانه در کشور ما اینگونه هزینهها صورت نمیگیرد.
منظور شما از آموزش خانوادهها بیشتر چه اقداماتی است؟
یک کودک، همچون نهالی است که باید به او توجه شود تا به کمال برسد. در صورت بیتوجهی این نهال، کج شده و به انحراف کشیده میشود. از طرفی چیزی به اسم "مشاوره و راهنمایی" در زندگی ما معنا و مفهوم ندارد، چرا اغلب ما نمیخواهیم با یک نفر راجعبه مشکلاتمان حرف زده و خودمان را بهاصطلاح خالی کنیم؟ به کسی بگوییم که پای درد دلمان بنشیند و اگر میتواند کمکمان کند تا به یک آرامش برسیم. بهعنوان یک راهنما یا مشاور راه جلوی ما بگذارید. حالا این فرد میتواند یک مشاور، روانشناس، خواهر، برادر، دایی، عمه یا دوست خوب و دلسوز ما باشد که دردهایمان را به او بگوییم.
اجاره بدهید کمی از این فضا فاصله بگیریم و از احوالات این روزهای خودتان بپرسیم. با کرونا چطور کنار آمدهاید؟
کرونا خیلی چیزها به ما یاد داد؛ اول از همه یاد داد تا خودمان را دوست داشته باشیم. برای مثال برای دوست داشتن خودمان اول نظافت را رعایت کنیم، هر چیزی را نخوریم، مراقب سلامتیمان باشیم، ورزش کنیم. در وهله دوم کرونا به ما این فرصت را داد تا همدیگر را دوست داشته باشیم. کرونا بستر خوبی برای رسیدن ما به عشق بود.
فیلم جدید "هیس پسرها گریه نمیکنند" در چه مرحلهای است؟ اگر اشتباه نکرده باشم انتخاب بازیگر شد اما بهخاطر مشکلات مالی فعلا ساخته نمیشود؟
بله دقیقا؛ با یک سرمایهگذار وارد گفتوگو شدم اما متأسفانه هنوز نتوانستم کار را پیش ببرم و فیلم را در پیش تولید متوقف کردم. من خیلی دوست دارم این فیلم را بسازم اما برای فیلمهایی شبیه این چهکسی یا چه ارگانی حمایت و سرمایهگذاری میکند؟ جالب اینجاست برای فیلمهای دیگر راحت سرمایهگذاری میکنند. میلیاردها تومان فقط برای تبلیغات برخی فیلمها هزینه میشود ولی از ساخت فیلمهایی با دغدغههای اجتماعی حمایت مالی مشروعی صورت نمیگیرد. امیدوارم با حمایتهای ارگانهای مربوطه فیلمی بسازم که دردمندانه بتواند همهچیز را با نگاه مصلحانه، آموزشی و اخلاقی جلو ببرد.
برای حضور در یک جشنواره سینمایی به استرالیا دعوت شدم. در مراسم نمایش فیلم هیس دخترها فریاد نمیزنند که در یکی از دانشگاههای آنجا برگزار شده بود، یکی از مسئولان آموزش و پرورش این کشور از من اجازه خواست که فیلم را در مدارس برای والدین پخش کنیم. آنجا بود که با خودم گفتم واقعا ما در مدارس خودمان چه کردهایم؟ این فیلم حتی از تلویزیون کشور خودمان هم پخش نمیشود چه برسد به مدارس! درحالیکه درد پنهان و عمیق جامعه است.
از کار و ایده جدیدتان برایمان بگویید.
مشتاقم موضوعات مختلف در مورد خانواده را شروع کنم. دوست دارم سریالی برای نمایش خانگی در مورد خانواده بسازم که عشق حرف اول را زده و خانواده محور اصلی باشد. حس و حال خوبی که در خانواده است بیان کنم. اگر شرایط پیش بیاید یا پیشنهادی از ارگان یا پلتفرم باشد، قبول میکنم و میسازم. چون برای جامعه احساس نیاز میکنم، جامعه الان حالش خراب است، هر کسی گفت خوب است، باور نکنید.