نقشم در "میرزا کوچک خان" را با "امیر کبیر" جا به جا کردم/ خاطرات ایرج راد با سریال محبوب تلویزیونی پس از 35 سال
ایرج را در مصاحبهای از تجربه همکاری خود در سریال "امیرکبیر" گفت.
ایران آرت، ایرج راد از جمله بازیگرانی است که سالیان دراز در عرصه سینما و تلویزیون فعالیت داشته است. او در مصاحبهای با خبرگزاری فارس، به نقل خاطرات خود از سریال "امیر کبیر" و نقشهای گذشته خود پرداخته که در ادامه میخوانید.
جناب راد، سالها از تولید و پخش مجموعه ماندگار "امیرکبیر" و ایفای نقش ناصرالدین شاه توسط شما در این سریال میگذرد. آن زمان که حدود 35 سال از آن میگذرد، سریال امیرکبیر چه جذابیتها و چالشهایی برایتان داشت؟
-از نگاه من نقشهای تاریخی به دو دسته تقسیم می شوند. برخی از آنها برای بینندگان نزدیک هستند و برخی هم دور هستند. منظورم این است که مثلاً شخصیتی مانند ناصرالدین شاه برای مردم آشنا است. چون مردم درباره این شخصیت در تاریخ خواندهاند و عکسهایی هم از او موجود است، اما برخی از شخصیتها زیاد برای مردم آشنا نیستند. این افراد مربوط به گذشتههای دورتر هستند و عکسی هم از آن ها وجود ندارد.
بازی کردن شخصیت های دسته اول که برای مردم آشنا هستند، نسبت به دسته دوم متفاوتتر است. برای ایفای نقشهای تاریخی که برای بیننده آشنا هستند، بازیگر باید شناخت بیشتری نسبت به حال و هوای شخصیت داشته باشد. من باید نسبت به آنچه که در دورههای مختلف زندگی ناصر الدین شاه وجود داشت، دقت بیشتری میکردم، به خصوص باید بر اتفاقاتی که در دوران صدارت امیرکبیر برای ناصرالدین شاه پیش آمده بود، متمرکز میشدم. زمانی که ناصرالدین شاه به سلطنت میرسد، جوانی است که پختگی لازم را در زمینه سیاسی ندارد.
با وجود اینکه زیر دست امیر کبیر بزرگ شده و او را پدر خودش میداند، اما تحت تأثیر مسائل سیاسی ایران و حرفهای خانواده سلطنتی و مادرش قرار میگیرد و اقدام به کاری میکند که بعد به زودی پشیمان میشود ولی دیگر سودی ندارد.
آن زمان هم من برای نزدیک شدن به شخصیت ناصرالدین شاه سعی کردم در خود تاریخ و حواشی آن تحقیق کنم تا بتوانم لحظات مختلف و حسهای متفاوت او را درک کنم. رخدادهای تاریخی معمولاً یک نوع شیرینی خاصی دارند. شخصیت ناصرالدین شاه نیز در این سه سال و هفت ماه که مربوط به صدرات امیرکبیر است، یک سری پیچیدگیها و مسائل خاص عاطفی، روحی و روانی دارد که برایم جالب بود. اگرچه او به لحاظ سیاسی خام است اما شعر میگوید و نگاه عاطفی به جهان دارد. از طرف دیگر باسواد است و زبان فرانسه میداند. این شخصیت در موقعیتهای مختلف قرار میگیرد و مجبور میشود تصمیماتی اتخاذ کند که جذاب است. به طور کلی هر چقدر نقش سختتر باشد، جذابیت بیشتری برای بازیگر دارد.
الان هنوز از خاطرات سریال تاریخی امیرکبیر در ذهنتان مانده است؟
-من قبل از اینکه بخواهم در پروژه امیرکبیر حضور داشته باشم و در این سریال قرارداد ببندم، قرار بود در کار دیگری حضور داشته باشم و بازی کنم. آنجا حتی تست گریم هم انجام داده بودم و کارهایم انجام شده بود تا اینکه همان زمان آقای سعید نیکپور با من تماس گرفت و پیشنهاد بازی در سریال امیرکبیر را به من داد. من هم گفتم که قرار است در سریال دیگری بازی کنم که از قضا سریال میرزاکوچک خان و نقش اسماعیل بود اما طی صحبتهایی که با آقای نیکپور داشتم، متقاعد شدم که در سریال امیرکبیر ایفای نقش کنم. بعد از آن هم برای تست گریم و تست لباس رفتم و وقتی کار تمام شد، متوجه شدم که چقدر برای حضور در سریال امیرکبیر آماده شدهام و به دوره تاریخی نزدیک شدهام. همه این سریال در مجموع برای من خاطره بود و جذابیتهای زیادی در زمان خود داشت. آن زمان کار تولید بسیار سختتر از حالا بود و همه لحظات امیرکبیر برای من خاطره شده است. آن زمان تمام تلاش خود را کردم تا تمام فراز و نشیبهای نقش و شخصیت ناصرالدین شاه را بدانم و آنها را لمس کنم. برایم هم دلهره آور بود. بالاخره پیش از من استاد جمشید مشایخی در کار آقای حاتمی این نقش را ایفا کرده بود و پیشینه ذهنی نسبت به آن وجود داشت. اما با همه سختیهایش تمام شد و تنها خاطرات خوب آن باقی ماند.
شما هم در سریال "امیرکبیر" نقش ناصرالدین شاه را ایفا کردید و هم در سریال "سالهای مشروطه" به کارگردانی آقای ورزی. به نظرتان تفاوت این دو در کجاها بود؟
-من هر دوی این نقشها را میپسندم و برایم تفاوتی ندارند. در سریال امیرکبیر نقش جوانی ناصرالدین شاه را بازی کردم و بازه زمانی آن از آغاز سلطنت ناصرالدین شاه تا زمان قتل امیرکبیر بود که در مجموع سه سال و هفت ماه به طول انجامید. اما در سریال "سالهای مشروطه" دوران پیری و میانسالی ناصرالدین شاه را بازی کردم تا زمانی که ترور میشود که از لحاظ زمانی 2 بخش کاملا جدا هستند و میتوان گفت اصلا ربطی به هم ندارند و کار تکراری به حساب نمیآمد.
ضمن اینکه در سریال امیرکبیر کلا فضا متفاوت بود. نوع متنها کاملا فرق داشت و بخشی از جریانات تاریخی خاص مد نظر سازندگان بود و حتی دیالوگها و زبان سریال به گویش قجری نزدیک بود. اما در سریال سالهای مشروطه ما شاهد سلطنت ناصرالدین شاه تا دوران مشروطه هستیم و پایه سریال نیز یک قصه دراماتیک است که خیلی ربطی به مسائل تاریخی ندارد. واقعیت این است که در دوران صدارت امیرکبیر، ناصرالدین شاه هنوز جوان است و تازه به پادشاهی رسیده است. او در ابتدای راه هنوز دست پرورده امیرکبیر است ولی در نهایت به واسطه تسلط اطرافیان دستور قتل امیرکبیر را میدهد.
به یادماندنیترین سکانسها در زمان ایفای نقش ناصرالدین شاه در سریال امیرکبیر و سالهای مشروطه کدام بودهاند؟
-در سریال امیرکبیر که به نظرم آخرین دیدار شاه و امیر بسیار جذاب بود و البته تاثیرگذار. در سریال سالهای مشروطه هم لحظات مختلفی وجود داشت که ماندگار بودند. به عنوان مثال زمانی که شاه از امیرکبیر یاد میکرد و خاطراتش را مرور میکرد، در آن لحظات مخاطب بخشهایی از زندگی ناصرالدین شاه را میبیند که هنوز بابت مرگ امیرکبیر اندوه دارد و از بابت اشتباهی که کرده است، متأسف.
آقای راد، نقشی هست که خودتان ایفا کرده باشید و تصور کنید که هیچ کسی بهتر از شما نمیتوانست آن را ایفا کند و شما بهترین انتخاب برای آن اثر باشید؟
-وقتی هر بازیگری نقشی را میپذیرد، در گام نخست حتماً آن نقش باید دارای ویژگیهای قابل قبولی باشد. متن به لحاظ چارچوب یک اثر نمایشی باید خوب باشد. البته عوامل نیز مهم هستند. بعضی وقتها این پیش بینیها کاملاً درست در میآید و گاهی اوقات هم نه. بعضی اوقات هم شرایط بیشتر از حدی که شما انتظارش را دارید، با یکدیگر در هماهنگی قرار میگیرند. مواردی هم بوده که من احساس کردهام همه چیز بر اساس پیش بینی اولیه پیش رفته و نقش خیلی خوب درآمده است و انتخاب درستی بودهام.
بهترین نقشی که تا به امروز ایفا کردهاید؛ از نگاه خودتان کدام بوده است؟
-همین نقش ناصر الدین شاه که فکر میکنم خیلی خوب درآمد و من انتخاب درستی برای آن بودم. نقشم در سریال وزیر مختار هم خیلی دوست داشتم، در کنار اینها در پناه تو و در قلب من هم خیلی خوب بود.