غافلگیری جدید "بازی تاج و تخت" برای طرفداران/ جنون مادر اژدها
آنهایی که قسمت پنجم فصل پایانی "بازی تاج و تخت" را دیدهاند حتما از جنون دنریس تارگرین شگفتزده شدهاند.
ایران آرت: لرد واریس در یکی از نخستین صحنههای قسمت جدید «بازی تاج و تخت» جملهای درباره دنریس تارگرین به جان اسنو میگوید که مانند یک پیشگویی به سرعت تعبیر میشود. یکی از سازندگان سریال بعد از پخش این قسمت و غافلگیر شدن تماشاگران از تغییر تیره و تار دنریس میگویند که بذر این تغییر از همان فصل اول پاشیده شده بود.
هشدار لو رفتن: اگر قسمت پنجم فصل هشتم سریال «بازی تاج و تخت» را ندیدهاید، ادامه این مطلب را نخوانید.
آی سینما نوشت؛ لرد واریس کمی قبل از اعدام شدن به دست دنریس به جان اسنو میگوید: «میگویند هربار یک تارگرین متولد میشود، خدایان سکهای بالا میاندازند و جهان نفسش را حبس میکند.»
اشاره او به یک واقعیت مهم است: حکمرانان خاندان تارگرین دو حالت دارند. یا مانند پادشاه ایریس دیوانه شرور و ظالماند یا به مهربانی پادشاه جیهریس ملقب به خردمند هستند. مشابه این پیشگویی را در فصل دوم سریال از زبان سرسی لنیستر شنیده بودیم. همچنین در کتابهای «نغمه آتش و یخ» که منبع الهام سریال است، لرد باریستان جسور به این دوگانگی شخصیت تارگرین ها اشاره کرده بود.
شخصیت دنریس در طول کل داستان «بازی تاج و تخت» روی مرز باریک بین خشم آتشین و عدالت صحیح در نوسان بود. اما همواره نوعی تهدید از رفتار و اعمال او حس میشد.
حالا در قسمت پنجم سریال و در حالی که همه منتظر جدال او برای فتح پایتخت وستروس و شکست دادن سرسی لنیستر بودند، دیگر نشانی از خرد و عقل نبود. دنریس تارگرین کینگز لندینگ را پیش از فتح به خاک و خون کشید و به معنای واقعی با خاک یکسان کرد. به این ترتیب کسی که به نظر میرسید قرار است ظلم را با عدالت جایگزین کند، به چیزی مشابه پدر دیوانهاش تبدیل شد و حتی فراتر رفت و کاری را کرد که پدرش موفق نشده بود: آتش زدن کل شهر و مردمش.
دیوید بنیاف یکی از دو خالق اصلی سریال در مصاحبهای که بعد از پخش قسمت پنجم منتشر شد، به پیشینه خشونت و جنون در رفتار دنریس اشاره کرده است.
بنیاف با اشاره به کشته شدن برادر دنریس به دست کال دروگو میگوید: «برخورد دنریس با مرگ دشمنانش همیشه جنبهای تلخ و گزنده داشته است. وقتی فصل اول را به یاد بیاورید که کال دروگو تاج طلایی را به ویسریس میدهد، واکنش دنریس به ذوب شدن سر برادرش مهم است. او برادر هولناکی بود و کسی برایش اشک نمیریزد، اما...»
دنریس هنگام برخورد با مرگ برادرش حتی رو برنگرداند. شخصیتهایی که دنریس در طول داستان سریال کشت همگی شرور بودند. از جادوگری که مسئول مرگ کال دروگو اولین شوهر دنریس بود تا اربابان برده دار میرین و جنگ سالاران دوتراکی.
او در تمام مدت می گفت قصد دارد جهان را از بند ظلم آزاد کند. اما چطور شد که این ملکه بااراده و جنگجو به نقطهای رسید که یک شهر را با مردمش سوزاند؟
بنیاف معتقد است که مجموعه اتفاقها دنریس را به این نقطه رساند: «اگر شرایط طور دیگری بود، فکر نمی کنم این جنبه از شخصیت دنریس آشکار میشد. اگر سرسی در نبرد با وایت واکرها به او خیانت نکرده بود، اگر سرسی میساندی را اعدام نکرده بود، اگر جان حقیقت را فاش نکرده بود و… اگر هریک از این اتفاقات طور دیگری رقم میخورد، فکر نکنم این جنبه از شخصیت دنریس تارگرین را میدیدیم.»
اما این توضیح بینندگان سریال را راضی میکند؟ آنها چگونه قرار است یا فرجام تاریک یکی از قهرمانان محبوب خود در این مجموعه کنار بیایند؟