تفاوت های فیلم فجر با فیلم ونیز، کن، برلین و البته اسکار
جشنواره ونیز، قدیمیترین جشنواره دنیا با اهدای یازده جایزه بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، جایزه بزرگ ژوری، جایزه ویژه ژوری، بهترین بازیگر مرد، بهترین بازیگر زن، بهترین فیلمنامه، یک عمر دستاورد هنری، هفته منتقدان، بهترین استعدادیابی از حذف بخشهای فنی نداشته و همه آنها را در قالب بهترین فیلم دیده است.
به گزارش «تابناک»؛ جشنواره ونیز، قدیمیترین جشنواره دنیا با اهدای یازده جایزه بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، جایزه بزرگ ژوری، جایزه ویژه ژوری، بهترین بازیگر مرد، بهترین بازیگر زن، بهترین فیلمنامه، یک عمر دستاورد هنری، هفته منتقدان، بهترین استعدادیابی از حذف بخشهای فنی نداشته و همه آنها را در قالب بهترین فیلم دیده است.
جشنواره کن به عنوان دومین جشنواره پرسابقه و معتبر جهان نیز در بخش مسابقه اقدام به اهدای هفت جایزه نخل طلایی، جایزه بزرگ، جایزه هیأت داوران، نخل طلایی فیلم کوتاه، جایزه بهترین بازیگر زن، جایزه بهترین بازیگر مرد و جایزه بهترین فیلمنامه و در بخشهای دیگر مسابقه، اقدام به اهدای سه جایزه برای کارهای نو و نگاهی نو، سینه فونداسیون و بهترین فیلمنامه میکند که مجموعاً ده جایزه اصلی میشود.
جشنواره برلین نیز قابل تطبیق با جشنواره فجر نیست، زیرا از اهدای جایزه فیلم کوتاه تا فیلم کودک را در خود جای داده و در واقع اگر جشنواره فیلم فجر تنها جشنواره سینمایی کشور بود و جشنوارههایی چون جشنواره «کودک و نوجوان»، «سینماحقیقت» و... نبود و همه این رویدادها در جشنواره فجر قابل ادغام بود، آن زمان جشنواره فجر، شبیه جشنواره برلین میشد!
حتی جایزه اسکار که اساساً ارتباطی با ساختار جشنوارهها ندارد و فیلمها پس از اکران قضاوت میشوند و عملاً تنها یک مراسم چند ساعته در هر سال محسوب میشود، برای صنعت عظیم سینمای آمریکا، تنها ۲۳ جایزه در نظر گرفته است؛ اما شب گذشته در جشنواره فجر ـ با احتساب جوایز ویژه هیأت داوران ـ ۲۵ جایزه اهدا شد و طبیعی است، اهدای این حجم جوایز به انضمام دیپلمهای افتخار با رعایت تشریفات معمول، چندین ساعت به طول میانجامد و حتی حضور مهران مدیری نیز باعث نمیشود تا مردم در سالن اختتامیه بمانند.
این در حالی است که ابعاد سینمای ایران ـ حداقل آنچه در جشنواره سی و پنجم مشهود بود ـ قابل قیاس با حجم و کیفیت آثاری که به جشنوارههایی چون کن، برلین و ونیز نیست. اگر منطق حاکم بود، باید در برخی بخشها سیمرغ بلورین اهدا نمیشد، چون علاوه بر فیلمنامه، جوایز بخشهای دیگر نیز با اغماض اهدا شده است؛ اما آیا هیأت داوران جشنواره جرأت ندادن سیمرغها را داشتند؟! حقیقتاً نه، چون بلافاصله سینماگران فریادهایی به اعتراض برمیآوردند، کما اینکه با عدم انتخاب برخی فیلمها در برخی بخشها این اعتراض بالا گرفت.
این اعتراضها البته از ویژگیهای منحصربفرد جشنواره فیلم فجر است و هیچ جایزه و جشنواره سینمایی را نمیتوان یافت که فیلمسازی نسبت به عدم پذیرش فیلمش در آن جشنواره اعتراض شدید رسانهای داشته باشد؛ اما در جشنواره فیلم فجر، کارگردانی که تله فیلمش به بخش اصلی راه یافته، جشنواره فیلم فجر را کنار کن قرار میدهد و با تعبیری که مشخص نیست چه میزان صحت دارد، سیرک خطاب میکند و جوایز را بیاهمیت میخواند و در نهایت خانه سینما را نیز در بخش آرای مردمی، به تقلب در تمامی ادوار متهم میکند!
اگر چنین واکنشی از سوی یک فیلمساز در جشنواره برلین، کن یا ونیز صورت پذیرفت، قطعاً آن فیلمساز دیگر رنگ آن جشنواره را نخواهد دید و احتمالاً جشنوارههای همعرض نیز رویکرد مشابهی در پیش میگیرند، چون نمیخواهند میهمانی داشته باشند که به صاحبخانه توهین کند؛ اما در جشنواره فجر، در قبال این اتهامات و توهینها سکوت مطلق برقرار بود و کوچکترین واکنشی مشهود نبود تا همه چیز به خوبی و خوشی تمام شود و حاشیهای نباشد!
نکته دیگر در خصوص وسعت اکران فیلمها در جشنواره است که هیچ نسبتی با لفظ «جشنواره» ندارد و این رویداد را به اتفاقی عمومی بدل کرده، حال آنکه یا باید اصطلاح جشنواره را تغییر داد یا یکی از اساسیترین اصول حاکم بر جشنوارهها را در حکم رویدادی تخصصی مورد توجه قرار داد و آن محدودیت اکران است؛ هرچند در اقدامی درست، اکران فیلمها در جشنوارهها حذف شد، متأسفانه گستردهتر شدن بلیت فروشی در تهران برای جشنوارهها، اقدامی مهم و ارزشمند تلقی شد و حتی استانهایی که حاضر به تأمین هزینه شدند، میزبان جشنواره نیز بودند. این رویه به منزله اکران و لو رفتن فیلمهاست و در هیچ کجای دنیا مرسوم نیست و در جشنوارههای معتبر، تنها سه نمایش برای فیلم در نظر گرفته میشود؛ استاندارد جهانی که بعید است تا ابد در جشنواره فجر تحقق یابد.