روایت دختران آهنین ووشو در "صفر تا سکو" / دنیایی که با صبوری و مقاومت ساخته شد
سمیرا افتخاری: مستند "صفر تا سکو" روایت دختران قهرمانی است که پس از برنامه ماه عسل در بین مردم بیشتر درخشیدند.
ایران آرت: سه خواهر، سه قهرمان، سه ورزشکار، خواهرانی از جنس آهن و فولاد، از جنس سختی، شکست و پیروزی. خواهران منصوریان قهرمانان ووشوکار ایرانی هستند که در جهان آوازه آنها پیچیده است؛ خواهرانی که با تلاش و سختی از صفر به سکو رسیدند.
سحر مصیبی که سالهاست در فضای سینما در سمتهایی چون دستیاری، برنامه ریز، بازیگری، مدیرتولیدی فعالیت کرده در نخستین تجربه کارگردانی خود به سراغ مستندی از زندگی خواهران منصوریان تحت عنوان"صفر تا سکو" رفته است. او با تمرکز سه ساله به نمایش لحظات شادی و غم این قهرمانان پرداخته و مخاطب را 90 دقیقه با این خواهران همراه میکند تا با قهرمانان کشور بیش از پیش آشنا شود. به بهانه اکران فیلم مستند"صفر تا سکو" به کارگردانی مصیبی و تهیه کنندگی طهورا ابوالقاسمی و مهتاب کرامتی، هنرآنلاین گفت و گویی با این کارگردان و شهربانو منصوریان رکوردار و قهرمان ووشو ایران داشته که در ادامه می خوانید.
خانم مصیبی، از اکران فیلم "صفر تا سکو" و بازخورد مخاطبان این فیلم راضی هستید؟
سحر مصیبی: خدا را شکر که هفته به هفته اتفاقات بهتری برای فیلم "صفر تا سکو" میافتد و بازخورد فیلممان بهتر میشود. مخاطبهایی که فیلم را میبینند از آن راضی هستند و نزدیکانشان را هم به تماشای فیلم دعوت میکنند. ما در هفته دوم اکران فیلم "صفر تا سکو"، دو برابر هفته اول تماشاگر داشتیم. از این بابت خیلی خوشحالم و از تماشاگران فیلممان متشکرم. فکر میکنم استقبال تماشاگران از یک فیلم، بهترین اتفاقی است که میتواند بیفتد و نشانگر این است که فیلم رسالت خودش را درست انجام داده است.
خانم منصوریان، انتظار این میزان از استقبال مخاطبان را داشتید؟
شهربانو منصوریان: بله. قصه فیلم جالب بود و انتظار داشتیم که توجه مخاطب را جلب کند. ما در کل دنیا خانوادهای نداریم که سه ملیپوش در آن وجود داشته باشند. فقط در آفریقا دو خواهر تنیسور حضور دارند، ولی قصه آنها هم شباهت زیادی به قصه ما نداشت. قصه فیلم مستند "صفر تا سکو" که داستان همت و موفقیت آسیایی سه خواهر پس از گذراندن شرایط نامطلوب مالی است، برای مردم ما جذاب است و تا حدی انتظار چنین بازخوردی از سوی مخاطبان این فیلم وجود داشت.
شما خودتان چقدر از مستندهایی که راجع به زندگی ورزشکارها ساخته شده بود را دیده بودید؟
منصوریان: دو فیلم مستند ورزشی دیده بودم که چندان برایم جذابیت نداشتند. نکته جالبی که در مورد فیلم ما و حضور من و خواهرانم وجود داشت این بود که ما فیلم بازی نکردیم بلکه هر چه شما در فیلم میبینید، زندگی عادی خودمان است. از این بابت خوشحالم که فیلم ما توانسته تأثیر خوبی روی مخاطبان بگذارد. اخیراً با بچههای تیم ملی فوتسال تمرین میکردم که مربیشان گفت این بچهها از زمانی که فیلم شما را دیدهاند، خیلی تغییر کردهاند و انگیزه بیشتری گرفتهاند. مردم در سینماها پس از اکران این فیلم میایستند و دست میزنند. ما از این اتفاقات خیلی لذت میبریم و خوشحالیم که فیلممان خستهکننده نیست.
چه شد که برای اولین حضورتان در سینما به سراغ بازی در فیلم مستند رفتید؟
منصوریان: خانم مصیبی داشت یک فیلم به نام "بدلکاران حرفهای میساخت" که من و خواهرم الهه هم برای بازی در آن فیلم انتخاب شدیم. فیلمبرداری آن اثر در جاجرود انجام میشد و من دو روز به جاجرود رفتم و بخش موتورسواری آن فیلم را انجام دادم. کارمان خوب پیش رفت و ما شبها پیش خانم مصیبی بودیم. یک روز به خواهرانم گفتم که میخواهم قصه زندگیمان را به خانم مصیبی بگویم تا ببینم امکان ساختن فیلمی در این زمینه وجود دارد یا نه؟ الهه مخالفت میکرد اما من در نهایت قصه زندگیمان را به خانم مصیبی گفتم و ایشان همان موقع گفت که این فیلم باید ساخته شد. 3-4 ماه بعد استارت فیلم را زد و فیلمی که من فکر میکردم در دو روز ساخته میشود، 3 سال طول کشید. در این سه سال خانم مصیبی را خیلی اذیت کردم.
خانم مصیبی، چه چیزی از قصه زندگی خواهران منصوریان برای شما جذاب شد که تصمیم گرفتید فیلم زندگی این سه خواهر را بسازید؟
مصیبی: من تمام تجربیاتم در حوزه سینما است و معتقدم که ساختن فیلم مستند دنیای دیگری دارد. به همین خاطر وقتی تصمیم گرفتم فیلم زندگی خواهران منصوریان را بسازم، یک مقدار برایم ترسناک بود چون دنبال کردن خط داستان برای سه نفر سخت است. درست است که این سه نفر خواهد هستند ولی هر کدام شخصیت و زندگی جداگانهای دارند. سوژههایی که داشتم خیلی جذاب بودند ولی اینکه چطور بتوانم با این سوژهها یک فیلم مستند خوب بسازم کار سختی بود. با این حال حمایت تهیهکنندگان فیلم و همینطور خود خواهران منصوریان باعث شد روی تصمیمی که گرفتهام مصمم شوم. این سه خواهر با نوع تفکرشان، اعتماد به نفس زیادی را به من کارگردان دادند و باعث پیشرفت من در تولید فیلم شدند. اگر فیلم "صفر تا سکو" در حوزه مستند موفق شد و توانست حرفش را بزند به خاطر این بود که یک تیم قوی در پشت صحنه این فیلم حضور داشت. آقای رضا عبیات به عنوان فیلمبردار این اثر تا پایان تدوین و صداگذاری فیلم در کنار من بود و صرفاً نیامد یک تصویری بگیرید و برود. این کار آقای عبیات برای من بسیار ارزشمند بود. ایشان به من یاد داد که فیلم مستند، دید دیگری به سینما دارد. صداگذار، عکاس، طراحان رنگ و نور، تدوینگر و بقیه عوامل فیلم هم همراه ما بودند و تا لحظه آخر تمام انرژیشان را برای بهتر شدن فیلم "صفر تا سکو" به کار گرفتند. من از همه عوامل این فیلم بابت زحمتهای بی دریغشان تشکر میکنم.
فیلم مستندی که ساختهاید یک فیلم ورزشی است. خودتان چقدر در زمینه ورزش اطلاعات دارید؟
مصیبی: ورزش از بچگی برای من اهمیت داشت و من تا سن 19 سالگی ورزشهایی نظیر بسکتبال و کنگفو را انجام میدادم که متأسفانه در آن سن صدمه دیدم و دیگر ورزش را کنار گذاشتم. یکی از شکستهای بزرگ زندگی من این بود که از ورزش دور افتادم. زمانی که من ورزش میکردم، هیچ امکاناتی برای خانمها وجود نداشت و گرچه که خانمهای ورزشکار هم به اندازه آقایان در میادین داخلی و بینالمللی افتخارآفرینی میکردند ولی افتخارات آنها برد رسانهای نداشت و چندان اطلاعرسانی نشد؛ بنابراین زمانی که تصمیم گرفتم فیلم "صفر تا سکو" را بسازم، علاقه به ورزش در وجود من نهفته بود. آن موقع شهربانو منصوریان رکورددار مدال طلای جهانی بود و من یادم میآید که در اندونزی 99 درصد مربیهای کشورهای مختلف جهان او را میشناختند ولی متأسفانه خانم منصوریان در کشور خودش شناخته شده نبود. همین موضوع انگیزهای شد که با انرژی مضاعف به سراغ ساخت فیلم "صفر تا سکو" بروم.
در این فیلم داستانگویی هم کردهاید یا همه چیز بر اساس مستندات پیش میرود؟
مصیبی: هیچ داستانپردازی صورت نگرفته است چون ما روند قصه و کارمان را میدانستیم. خود این خواهرهای ورزشکار بودند که داستانگویی کردند. ما مطلقاً نمیخواستیم سیاهنمایی کنیم و تأکیدمان را روی فقر بچهها بگذاریم. این خواهرها فقط در دو بخش فیلم راجع به اتفاقات بد زندگیشان صحبت میکنند و به جز آن به قهرمانیهای این خواهران در درون میدان و خارج از میدان پرداختهایم. من فکر میکردم شهربانو و الهه با هم به مسابقات اندونزی میروند ولی متأسفانه الهه خط خورد. آن موقع حس کردم که نباید بخش خانواده را از دست بدهیم و صرفاً در اندونزی با شهربانو همراه شویم. باید ببینیم عکسالعمل خانواده نسبت به حضور شهربانو در مسابقات چیست؟ آنجا بود که با خانم ابوالقاسمی صحبت کردم و به این نتیجه رسیدیم که یک دوربین هم در سمیرم و در خانه این قهرمانها وجود داشته باشد تا وقتی شهربانو در اندونزی مسابقه میدهد، یک دوربین هم در سمیرم، واکنش و اتفاقات خانواده منصوریان نسبت به مسابقههای شهربانو را نشان بدهد که ایده جالبی بود و به فیلم کمک کرد.
خانم منصوریان، با توجه به اینکه شما زندگی روتین خودتان را دارید، قرار گرفتن در جلوی دوربین و بیان واقعیتهای زندگیتان برایتان سخت نبود؟
منصوریان: خیر. کار سختی نبود، به ویژه اینکه بین ما و گروه فیلم رفاقت خوبی ایجاد شد و ضمناً ما با دوربین هم آشنا بودیم و مشکلی با این مسئله نداشتیم.
خانم مصیبی، فیلمتان با ممیزی خاصی مواجه نشد؟
مصیبی: خیر. فقط لباس اهداکنندههای مدال شهربانو در اندونزی مشکل داشت که ما آن را با ویژوال درستش کردیم. خوشبختانه در این فیلم توانستیم انسجام بین اعضای خانواده را نشان بدهیم و فکر میکنم آنقدر همه ارتباطهای میان اعضای این خانواده صمیمی و ساده بود که هیچ مشکلی ایجاد نشد و همه تصاویر بدون ممیزی به دست مخاطب رسید.
فیلم شما در گروه آزاد اکران شد که خیلیها میگویند گروه مردهای برای اکران فیلمهاست و زمانهای مردهای به اکران فیلمهای این گروه اختصاص داده میشود. چطور موافقت کردید که فیلمتان در این گروه اکران شود؟
مصیبی: سال گذشته در جشنواره حقیقت، خانم منیژه حکمت وقتی فیلم را دیدند و گفتند که این فیلم قابلیت اکران دارد و برای اکران آن در کنار خانمها مهتاب کرامتی و طهورا ابوالقاسمی (تهیهکنندگان فیلم) قرار گرفتند و همه جوره پای فیلم ایستادند تا اینکه ما بالأخره تیرماه امسال توانستیم مجوز اکران فیلم را بگیریم. خانم حکمت گفتند که بهتر است این فیلم در زمان دایر بودن مدارس اکران شود ولی در مهر و آبان به خاطر تعطیلیهای زیاد، امکان اکران فیلم وجود نداشت و بهترین موقع همین آذرماه بود. بعد از آذرماه هم شرایط خوبی برای اکران فیلم ما وجود نداشت چون فیلمهای سینمایی زیادی در صف اکران هستند و من همین حالا هم نگرانم که نکند علیرغم فروش خوب فیلم، آن را از روی پرده سینماها بردارند. خوشبختانه آموزش و پرورش حمایت خوبی از فیلم ما کرد و صبحها دانشآموزان زیادی به تماشای فیلم ما میآیند. فروش فیلم ما از کف فروش بالاتر است و بعضی روزها حتی به سئانس فوقالعاده هم میرسد. امیدوارم شرایطی مهیا شود که فیلممان در وضعیت بهتری اکران شود چون میبینم که این روزها خیلی از فیلمهای خوب میسوزند و من هم از این بابت نگرانم.
تهیهکنندگان فیلم چطور شما را حمایت کردند و حضور مهتاب کرامتی به عنوان تهیهکننده تا چه اندازه برایتان قوت قلب بود؟
مصیبی: هم خانم کرامتی و هم خانم ابوالقاسمی از ابتدا با انرژی کامل پای فیلم ایستادند و خانم حکمت هم در این مسیر به ما پیوستند و کمک حالمان شدند. ممکن بود اگر هر کدام از این عزیزان در کنار فیلم نباشند، هنوز فرصت اکران به فیلم داده نمیشد. خانم کرامتی را مردم دوست دارند و ایشان به عنوان یک هنرمند محبوب و با اخلاق در میان مردم شناخته میشوند. خوشحالم که در اکرانهای مردمی فیلم "صفر تا سکو" هم در کنارمان هستند چون میدانند که حضورشان در کنار ما ارزشمند است.
قصد دارید برای فیلم بعدی هم به سراغ ساخت مستند بروید؟
مصیبی: من قشنگترین تجربه زندگیام را با مستند "صفر تا سکو" داشتم و قطعاً دوست دارم روند مستندسازی را ادامه بدهم ولی آدمی هستم که باید حتماً با موضوع کارم درگیر شوم و سوژه خوبی برای کار کردن داشته باشم. من تکنیک را بلدم ولی یک آدم حسی هستم و تا حسم جواب ندهد، نمیتوانم از تکنیک استفاده کنم. 17-18 سال است که در سینما حضور دارم و تصویر، دوربین و کادر را خوب میشناسم. با کارگردانهای بزرگی کار کردهام و از آنها یاد گرفتهام ولی تا زمانی که با موضوع فیلم درگیر نشوم، نمیتوانم برای ساختن آن اقدام کنم. فیلم مستند را نمیتوانم ساده بگیرم چون برای ساختن یک فیلم مستند باید تحقیق کنید و زمان بگذارید و همه اتفاقات را صادقانه به تصویر بکشید تا مخاطب بتواند با فیلم و سوژه شما همذاتپنداری کند.
شما از ابتدای فیلمتان تا بعد از اینکه سهیلا و الهه از تیم ملی حذف میشود، روند قصه را با روال و سرعت عادی پیش میبرید ولی بعد از آن به یکباره قصه فیلمتان به یک سال جلوتر میرود. چرا سعی نکردید تلاش خواهران برای جبران شکست در آن یک سال را به تصویر بکشید؟
مصیبی: این را بگذارید به حساب دید سینمایی من. ما بخش مربوط به رفتن شهربانو به مالزی و مدال گرفتنش را با دور تند جلو آمدیم و دوباره اگر میخواستیم وارد زندگی آنها شویم، به لحاظ زمانی و حسی، بیننده را از حال و هوای فیلم خارج میکردیم. برای همین از آن بخشها پرش داشتیم و قصه را جلوتر بردیم. من فیلم مسابقات تایوان را نداشتم چون هزینه رفتن به تایوان برایما مهیا نشد؛ بنابراین تمرکزم را روی روند تمرینات الهه، شهربانو و سهیلا برای مسابقات ملی گذاشتم. سعی کردم یک سری اتفاقات شبیه به هم و تکراری را از فیلم حذف کنم تا چیزی برای مخاطب تکراری و حوصله سر بر نباشد.
خانم منصوریان به نظرتان فیلم "صفر تا سکو" چقدر به شناخته شدن شما و خواهرانتان کمک کرد؟
منصوریان: صد درصد کمک کرد. فیلم مسابقههای ما را کسی نمیبیند و معمولاً خیلی از مردم کشورمان شناخت خوبی از ورزش ووشو ندارند اما حالا خوشبختانه شناخت مردم از این ورزش و من و خواهرانم بیشتر شده است.
قبل از اینکه فیلم "صفر تا سکو" روی پرده سینماها برود، شما در برنامه "ماه عسل" حضور پیدا کردید. حضورتان در آن برنامه چقدر به شناخته شدن خودتان و همینطور به دیده شدن فیلم کمک کرد؟
منصوریان: مطمئناً برنامه آقای علیخانی هم تأثیرگذار بود، به ویژه اینکه من و خواهرانم در سه قسمت از آن برنامه حضور پیدا کردیم و به عنوان مهمانان بهترین قسمت برنامه هم شناخته شدیم. مردم از آنجا با زندگی ما آشنا شدند و شناختی که از ما کسب کردند باعث شد که بیایند فیلم "صفر تا سکو" را هم ببینند. ما هم از آن به بعد محبوبتر شدیم. تا قبل از آن در پارک تمرین میکردیم و کسی با ما کاری نداشت ولی یادم میآید که دو روز بعد از آن برنامه، به خاطر لطفی که مردم به ما داشتند و با ما هم صحبت میشدند، مجبور شدیم تمرینمان در پارک را کنسل کنیم.
مصیبی: زمانی که فیلم "صفر تا سکو" در جشنواره حقیقت و در جشنواره فیلم فجر اکران شد، طیف خاصی از مردم به تماشای آن آمدند ولی خوشبختانه استقبال مردم از اکران عمومی این فیلم بسیار خوب تر شد که بخشی از این اتفاق به خاطر حضور خواهران منصوریان در برنامه "ماه عسل" بود.
خانم منصوریان حالا که به طیف گستردهای از مردم شناخته شدهاید، زندگیتان چقدر تغییر کرده است؟
منصوریان: شرایط ما نسبت به قبل خیلی تغییر کرده و مردم لطف بیشتری به ما دارند که این باعث خوشحالی و افتخار ما است. من آدم شوخی هستم و شما این را در فیلم هم میتوانید متوجه شوید ولی طبیعی است که شناخته شدن من و خواهرانم به مردم باعث شده که یک سری محدودیتها برایمان به وجود بیاید و دیگر یک سری از کارهای معمولی که انجام میدادیم را انجام ندهیم.
پیشنهاد دیگری هم برای بازی در سینما به شما ارائه شده است؟
منصوریان: بله پیشنهاداتی داشتهام ولی خانم مصیبی میگویند حتماً باید نقشهای خوب را بازی کنی. (باخنده)
مصیبی: من میگویم اگر خواهران منصوریان قرار است در فیلم دیگری حضور پیدا کنند، باید نقش درستی به عهدهشان گذاشته شود چون این سه خواهر دوربین را به خوبی میشناسند و ضمناً قهرمان هم هستند و باید شأن و جایگاهشان حفظ شود. معتقدم که اگر قصدشان ورود به سینماست، باید از طریق یک راه اصولی به این حوزه ورود کنند.
اگر پیشنهاد بازی در یک فیلمی که فضای آن خارج از ورزش میگذرد به شما ارائه شود، آن پیشنهاد را میپذیرید؟
منصوریان: بله با کمال میل.
اصالتاً اهل کجا هستید؟
منصوریان: اهل سمیرم استان فارس. محل تولدمان دو ساعت با اصفهان و یک ساعت و نیم با یاسوج فاصله دارد و اطرافمان روستاهایی وجود دارد که لر نشین و ترکنشین هستند ولی زبان خود ما فارسی است.
همسرتان در مسیر موفقیت شما چقدر تأثیرگذار بوده است؟
منصوریان: همسرم در فرهنگی بزرگ شده که معمولاً در آن خانمها کمتر کنشگری میکنند ولی خود ایشان طور دیگری فکر میکند و اعتماد ویژهای به من دارد که من هیچگاه از این اعتماد سوء استفاده نمیکنم. همسرم همواره در این مسیر همراهم بوده و من صمیمانه از ایشان ممنونم.
مصیبی: همسر خانم منصوریان یک مرد فوقالعاده است. من اول فکر میکردم او جلوی دوربین حفظ ظاهر میکند ولی هر چه که جلوتر رفتیم، متوجه شدم که ایشان یک مرد واقعی است چون شرایط و سختیهای همسر یک قهرمان بودن را درک میکند و همراه و یار همسرش است.
و این روزها مشغول چه فعالیتی هستید؟
منصوریان: در حال هماهنگی اکرانهای مردمی فیلم "صفر تا سکو" هستم و از طرفی هفتهای یکبار در باشگاهی در تهران با علاقهمندان به ووشو تمرین میکنیم. قبلاً همچنین باشگاهی را در استان اصفهان داشتیم. من و خواهرانم در ماههای آینده مسابقات بازیهای آسیایی را در پیش داریم و از ماه اسفند تمرینات این مسابقات را شروع میکنیم که انشاءالله اگر انتخاب شدیم به مسابقات آسیایی اعزام شویم. خواهرانم الآن در چین هستند و در آنجا به فعالیت حرفهای خود ادامه میدهد و دو ماه آینده به ایران بر میگردند. دوست دارم ورزش حرفهای را تا جایی که در توانم هست ادامه بدهم و بعد پایهگذار مسابقه بین پیشکسوتان ووشو شوم.
مصیبی: من هم فعلاً درگیر اکران فیلم هستم و دارم روی فیلم جدیدم نیز تحقیقاتی انجام میدهم. فیلم جدیدم در مورد جوانها خواهد بود که امیدوارم آن فیلم هم به ثمر بنشیند.