پیمان رحیمی زاده: تصویرگران از راههای دیگری امرار معاش می کنند/ از رضا براهنی تا چریکه خاموش در گالری مژده
این نمایشگاه درباره ظلم به زنان است، جغرافیا ندارد و در طول تاریخ تکرار شده است. عنوان نمایشگاه را هم بر همین اساس انتخاب کرده ام.
ایران آرت: فردا، سه شنبه چهارم آبان، آخرین فرصت دیدار از نمایشگاه پیمان رحیمی زاده در گالری مژده است، نمایشگاه چریکه خاموش که روایتی تلخ و گزنده اما جذاب و تماشایی از زنان دارد.
با پیمان رحیمی زاده که صاحب کارنامه بلند بالا در تصویر سازی ست و جایزه های متعددی از ژاپن، لهستان، آلمان و ... کسب کرده و بارها آثارش در دوسالانه زاگرب، دوسالانه براتیسلاوا اسلواکی و ... به نمایش در آمده درباره چریکه خاموش گپی زده ایم که تقدیم تان می کنیم:
چریکه خاموش درباره چیست؟
رحیمی زاده : درباره ظلم به زنان است، جغرافیا ندارد و در طول تاریخ تکرار شده است. عنوان نمایشگاه را هم بر همین اساس انتخاب کرده ام؛ چریکه به معنای فریاد است، در زبان کردی فریادی از دور است اما پسوند خاموش می گوید این فریاد به گوش کسی نمی رسد.
کارها تلخ و گزنده اند
رحیمی زاده: من معمولا دغدغه ها و مشکلات را به تصویر می کشم تا تلنگری به جامعه باشد چون خوشی ها سریع و گذرا هستند.
همه پرسوناژها زن هستند چرا؟
رحیمی زاده: معمولا من از متن های ادبی تاثیر می گیرم، بر اساس بن مایه این متن ها طراحی و نقاشی را آغاز می کنم، بعدتر سوژه و فضای اثر پر و بال می گیرد و تصاویر بیشتری را نقاشی می کنم. ایده این مجموعه را از یکی از متن های آقای رضا براهنی الهام گرفته ام که در ادامه کم کم گسترده تر شد. در متن آقای براهنی بیشتر مضمون نوشته ها زن بود برای همین موضوع به این سمت و سو کشیده شد.
در برخی آثار سیمای ظاهری پرسوناژها تغییر معناداری می یابد، مثلا لباس چهره شخصیت را دفرمه می کند یا یک شی بیرونی در دهان فرو شده و ... در این باره برای مان می گویید
رحیمی زاده: خیلی نوع نگاه شخصی است مانند شعر شاعری می ماند که ممکن است هر کسی برداشت خودش را داشته باشد
پرسناژهای تک نفره در قاب های کوچک با رنگ تیره زمینه ، انتظار دارید چه به مخاطب القا کند؟
رحیمی زاده: در این مجموعه کار فقط از رنگ سیاه و سفید استفاده شده و هیچ رنگ دیگری به کارها اضافه نشده، تک رنگ بودن کارها بیشتر به فضای شخصی من نزدیک است و می خواستم تک بعدی بودن آدم ها را نشان دهم. در فضای خالی از رنگ و محو شدگی در خاکستری هایی که چشم را پر می کند به نظرم همزاد پنداری مخاطب را برمی انگیزد.
به عنوان یک تصویرگر با رزومه قابل توجه، وضعیت تصویرسازی در ایران را چگونه می بینید
رحیمی زاده: تصویرگری در ایران شغل مستقلی محسوب نمی شود و تصویرگر حرفه ای وجود ندارد چون قانون کپی رایت در ایران اعمال نمی شود ، از این رو تصویرگر مجبور است از راههای دیگر امرار معاش کند. متاسفانه تصویرگری به هیچ وجه نمی تواند هزینه های زندگی را تأمین کند، دستمزدهای تصویرسازی بسیار ناچیز است و کفاف زندگی را نمی دهد.
آیا امروز بین تصویرسازی و نقاشی مرزی قائل هستید؟
رحیمی زاده: مرز بین تصویرگری و نقاشی فقط در تعداد تیراژ کتاب و حس روایتگری است که به صورت متن در کنار تصویر قرار می گیرد تا مخاطب با آن همزاد پنداری کند، ضمن اینکه در تصویرگری مخاطب ها طبقه بندی می شوند. اما هنرمند نقاش با ذهن آزاد تر کار خود را خلق می کند و به جزئیاتی مانند صفحه بندی و فرم بندی کتاب کاری ندارد. نقاش لزوما نباید توضیحی در مورد کارهای خود بدهد و فقط برداشت کلی خود را از فضای موجود می تواند خلق کند .