ایران از دنیا بیرون است؟/ پل عبور مرکل، تخفیف ۱۰ پوندی کافه نشینی، سورپرایز لیورپول، کمک دو هزار یورویی، یک کالای اساسی عجیب و نکته حضرت سایه/از آلمان تا یونان، لندن و تهران برای هنر کرونا زده چه کردند؟/روایتی از حسین هاشم پور
در روزهایی که کشورهای مختلف واکسن کرونای رایگان برای مردم شان تدارک دیده اند، اینجا، ایران، مردم در پایان پاییز همچنان چشم به راه واکسن آنفولانزا هستند؛ در چنین تبعیض آشکاری یاد این سروده حضرت هوشنگ ابتهاج ،"سایه" شان مستدام افتادم: " من در این گوشه که از دنیا بیرون است؛ آسمانی، به سَرم نیست… از بهاران، خبرم نیست…"
ایران آرت: حسین هاشم پور : در روزهایی که کشورهای مختلف واکسن کرونای رایگان برای مردم شان تدارک دیده اند، اینجا، ایران، مردم در پایان پاییز همچنان چشم به راه واکسن آنفولانزا هستند؛ در چنین تبعیض آشکاری یاد این سروده حضرت هوشنگ ابتهاج ،"سایه" شان مستدام افتادم:
" من در این گوشه که از دنیا بیرون است؛ آسمانی، به سَرم نیست… از بهاران، خبرم نیست…"
این بدون شک زبان حال مردم ایران و البته هنر امروز و هنرمندان نازنین است. همان روزگار مباداست که ملت چشمش به دولت است تا در بحرانی ترین روزهایی که انسان به چشمش دیده راه تنفسی، مسیر نجاتی بگشاید. اما از هنر و هنرمند ایرانی حتی گفتار درمانی که گاهی مسئولین بدان شهرت داشتند دریغ شده است چه رسد به حمایت عملی و ملموس.
در روزهای کرونایی، اهالی تئاتر منجسم تر از دیگران صدای اعتراض شان را رسانه ای کردند و با همراهی خانه تئاتر از بیانیه تا جمع آوری امضا و سلسله مصاحبه های اعتراضی کم نگذاشتند اما دستاوردی در جهت بهبود اوضاع نصیب شان نشد و با تعطیلی دستکم دو تماشاخانه خصوصی معلوم شد دومینوی تحدید فضای هنر ایران به دلایل مختلف، به خصوص ورشکستگی اقتصادی، به شکل جدی در پیش است.
هنرمندان موسیقی ، تجسمی و سینما ... نیز رنگی به رخسار ندارند و تک مصاحبه های اعتراضی شان از وخامت حال آنان خبر می دهد. برای موسیقی و سینما فضای کار کاملا مسدود است و برای هنرمندان تجسمی با افزایش باورنکردنی قیمت مواد اولیه خلق آثار هنری، خلق اثر ناممکن شده است!
بله، هنر در سراسر دنیا نزار و نالان است، اما به دو دلیل هنرمند ایرانی زیر فشار کرونایی کمر خم کرده است:
نخست اینکه دستمزدهای هنری در ایران بسیار پایین است و طیف گسترده ای از جامعه هنری مانند روزمزدها اگر پروژه ای نباشد، درآمدی ندارند.
به عنوان مثال اگر برادوی، قطب اقتصادی هنر نمایش نیویورک اعلام می کند همه ۴۱ سالن خود را حداقل تا ۳۰ می ۲۰۲۱ تعطیل می کند، اکثریت عوامل نمایش آن، علاوه بر کمک هزینه های متداول، آنقدر پس انداز دارند که این دوره گذرا را گذران کنند.
دوم اینکه به روایت هایی که در ادامه این مطلب خواهید خواند جامعه هنری کشورهای صاحب هنر، از حمایت های هدفمند و پردامنه دولت ها بهره مند هستند و این در حالی ست که هنرمندان ایرانی هنوز هنرشان به عنوان شغل به رسمیت شناخته نمی شود و به طبع نه از مزایای تسهیلات ایام بیکاری برخوردارند نه بیمه درست و درمانی دارند.
مرور نمونه هایی از حمایت های دیگر کشورها از هنرمندان در زمانه کرونا هر چند که می تواند داغ دل من و شما را تازه کند اما برای یادآوری عمق فاجعه ای که با هم به آن دچاریم گریزی نیست:
انگلا مرکل صدراعظم آلمان دهم می ۲۰۲۰ در یک پیام ویدیویی در خطابی مستقیم به جامعه فرهنگ و هنر گفته است که حکومتش برای عبور هنرمندان و فعالان فرهنگی از روزهای کرونایی "پل عبور" ایجاد می کند.
به نوشته دویچه وله ، خانم صدر اعظم اطمینان خاطر داد در وضعیت دشوار کنونی حکومت آلمان می خواهد برای زنان و مردان هنرمند، زمینه ای فراهم کند تا بتوانند کرایه مکان هایی که برای فعالیت های هنری اجاره کرده اند، پرداخت شود و نیز به دلیل لغو برنامه های هنری و نداشتن درآمد کافی از آنان حمایت مالی مستقیم انجام شود.
مرکل به هنرمندان گفت: " می دانم اکنون زمان خیلی خیلی دشواری برای شماست. شهروندان ما منتظرند باز هم از برنامه های زنده شما لذت ببرند اما تا آن روز، حکومت در هر قسمتی که نیاز باشد، شما را در این برنامه های امدادی حمایت می کند، و ما با این حمایت ها نشان می دهیم که شما چقدر برای ما اهمیت دارید."
احتمالا شما هم با من هم داستان هستید که گفته های خانم صدراعظم مثل سواری کردن روی ابرهاست و اگر یک آه حسرت عمیق بکشیم جای دوری نمی رود!
اما اجازه دهید شما را به یک لبخند تلخ هم دعوت کنم:
دو سه ماه پیش، بی بی سی خبر داده بود در اجرای طرح دولت بریتانیا برای حمایت از رستورانها، کافهها و بارها و تشویق مردم به رفتن به رستوران، تخفیف ۵۰ درصدی به مشتریان در روزهای دوشنبه تا چهارشنبه داده میشود.
این تخفیف تا ۱۰ پوند (به پول امروز ما حدود ۳۴۰ هزار تومان ) بابت هر نفر می شد و البته شامل هزینه مشروبات الکلی نبود.
منتقدان این طرح می گفتند که غذاهای ناسالم و فست فود نباید شامل این تخفیف شود چون ممکن است که باعث ترویج بیشتر چاقی شود. اما دولت بریتانیا گفته بود "برای جلوگیری از چاقی مردم طرح های دیگری دارد و این طرح تشویقی کافه نشینی را اجرایی کرده است!"
اینجا هم با شما موافقم که گویا یک جاهایی در دنیا اهل فرهنگ و هنر را لوس بار می آورند! و لابد مسئولین ایرانی می دانند ما این میزان خوشی را تاب نمی آوریم !!
کمی آن طرف تر از لندن، شورای شهر لیورپول اعلام کرده بود برای حمایت از هنرمندان خلاقی که ویروس کرونا بیش از سایر اقشار به اجرای هنرشان آسیب زده، ۲۰۰ هزار دلار کمک مالی اختصاص داده است. این شورا به حدود پنجاه نهاد فرهنگی و هنرمندان مستقل مبلغی پیشنهاد داده تا آثار هنری خود را برای ارائه به شهروندان به خیابانهای مرکزی این شهر بیاورند به این امید که دوباره مردم عطر زندگی را استشمام کنند و به لطف نشستن در فضای بیرونی رستورانها و کافهها، هنر حال شان را بهبود بخشد.
در راستای این پروژه دهها اجرای موسیقی زنده، اجرای تئاتر، نورپردازی، دیوارنماها، نمایشگاه عکاسی و تئاتر خیابانی تدارک دیده شد.
همچنین شورای شهر لیورپول در گام بعدی تصمیم گرفت با محدودیت گالری های هنری ، هنرهای تجسمی را طی هفتهها در سراسر شهر به نمایش بگذارد؛ آنها این اتفاق را بدون تبلیغات قبلی اجرا کردند تا شهروندان شگفت زده شوند.
وندی سایمون، شهردار لیورپول که همزمان توسعه گردشگری در این بندر را نیز بر عهده دارد، معتقد است حمایت از این هنرمندان و آثارشان میتواند در پاندمی جهانی ویروس کرونا راهگشا باشد. او گفت: " باید هر چقدر میتوانیم به هنرمندان آزاد و نهادهای هنری کمک کرده و آنها را حمایت کنیم زیرا میتوانند کمکی در این پاندمی جهانی باشند. باید از ایدههای جدید استفاده کنیم و بیندیشیم که چگونه میتوان خیابان را به صحنهای برای عرضه آثار هنرمندان و بهتر شدن حال مردم تبدیل کرد."
شاید تصور کنید این کمک ها مختص کشورهای توسعه یافته است اما پارگراف زیر به رویکرد یونان اختصاص دارد که در سال های اخیر یک اقتصاد ورشکسته را یدک می کشد:
بر اساس گزارش روزنامه کاتی، که خبرگزاری مهر آن را منتشر کرده، مرینی وزیر فرهنگ یونان به اعتراض اهالی فرهنگ و صنوف هنری نسبت به حمایتهای دولت از این قشر پس از شیوع ویروس کرونا واکنش نشان داد و گفت: "در حوزه موسیقی به یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر از هنرمندان به ازای هر نفر ۲۰۰۰ یورو کمک نقدی پرداخت کردیم و برنامه ریزی جامعی انجام دادیم تا برنامههای موسیقی در شهرهای کوچک و حومه نیز برگزار شود. تقریباً تمام برنامههای موسیقی در این مناطق در تابستان برگزار شدند، این در حالی است که در کشورهای اتحادیه اروپا تقریباً تمامی سالنهای هنری تعطیل شده و در طول تابستان در جمع کشورهای اروپایی فقط ۲۰ تا ۳۰ درصد فعالیتهای هنری و آن هم در فضای باز، برگزار شد."
خانم وزیر فرهنگ تاکید کرد: " همیشه دولت به هنرمندان و کارکنان هنری توجه ویژهای دارد زیرا سینما، هنرهای نمایشی و دیگر گونههای هنری مایه نشاط جامعه است و این چیزی است که در زمان شیوع ویروس کرونا بیش از هر زمان دیگر بدان نیازمندیم. با برنامهریزیهایی که به عمل آمد و با وجود شیوع ویروس کرونا در تابستان امسال تعداد ۲۷۰ نمایش در ۴۳ منطقه در سراسر کشور داشتیم و فقط تعداد اندکی از برنامهها به علت مکان نامناسب و برای حفظ سلامت شهروندان لغو شدند."
او افزود : " در ماه مارس که دستور تعطیلی سراسری صادر شد، ۴۳ هزار نفر از حقوق بگیران و تعداد ۱۴ هزار و ۳۰۰ شرکت خصوصی که در حوزه هنری فعالیت دارند، زیر پوشش کمکهای دولتی قرار گرفتند. در این خصوص بیش از ۳۵ میلیون یورو کمک نقدی پرداخت شد. همچنین مالیاتهایی را که میبایست هنرمندان و شرکتهای هنری پرداخت میکردند، کاهش دادیم. علاوه بر آن با همکاری وزارت کار و امور اجتماعی، توانستیم حمایتهای ویژهای از بعضی از کارکنان حوزه هنری را که در شرایط خاصی و با مشکلاتی بیشتری روبرو بودند، داشته باشیم. این دسته از افراد را در گروه ویژهای گنجاندیم و بدین ترتیب مبلغ ۲۵ میلیون یوروی دیگر از این طریق به حوزه هنر و دست اندرکاران حوزه هنری پرداخت کردیم."
چند وقت پیش، لابد این خبر حیرت انگیز را هم شنیدین:" کتاب در سوییس و بلژیک کالای اساسی شد" ؛ در حالی که تیراژ کتاب در ایران به ۲۰۰ تا ۳۰۰ نسخه سقوط کرده، یک جاهایی در دنیا ارتقای فرهنگ مطالعه مانند نان شب برای شان اهمیت دارد:
فیگارو خبر داد کشورهای سوییس و بلژیک اعلام کردند کتاب را کالای مورد نیاز مردم در این روزهای کرونا زده بر می شمرند و از این رو کتابفروشی ها از معدود مغازه هایی هستند که می توانند به فعالیت خود ادامه دهند.
معاون نخستوزیر بلژیک در این باره گفته است: " معتقدیم که توجه به سلامت روان تمام مردم بلژیک بسیار حائز اهمیت است."
در ژنو، پایتخت سوییس از روز دوم نوامبر تمامی رستورانها و کسب و کارهای غیرضروری تعطیل بودند اما کتابفروشی ها به عنوان ارایهدهنده کالاهای اساسی مجوز فعالیت داشتند.
حتمن شما هم از انواع کمک های بزرگ و کوچک دیگر کشورها از گروههای هنری در این یک سال سیاه خبرهایی دارید، در ایران هم کیست که از بی توجهی دولت به وضعیت معیشتی هنرمندان بی خبر باشد، رسانه ها از کمک ۱۶۰ هزار تومانی به ۷۵ هزار نفر و وام های یک میلیون تومانی خبر داده اند که بیش از آنکه بوی کمک دهد، مهر تاییدی است بر عمق نداری و تنگدستی هنرمندان و سفره های بسیار بسیار کوچک شده آنان.
گویا برای اینکه هنر و هنرمند در کشور خودمان هم عزیز و دردانه شود و بر صدر نشیند باید اندیشه و کاری کرد. به نظر می رسد اگر روندی که این سال ها رفته ایم را ادامه دهیم نه هنری می ماند نه هنرمندی. سهم شش دهم درصدی هنر از بودجه کشور یک نشانه آشکار است.