کد خبر: 18000 A

بهترین راه زنده داشت کیارستمی

بهترین راه زنده داشت کیارستمی

حسین هاشم پور

ایران آرت :

شایسته ایرانی نیست مرده پرست خوانده شود، اما این جمله کلیشه ای در واکنش به درگذشت عباس کیارستمی هم به اذهان خطور کرد:

یک- تا زنده بود در ایران تقدیر نشد، حتی بسیاری از فیلم هایش اکران نشد اما وقتی رفت، گفتند فقط او می دانست خانه دوست کجاست! و فردای رفتنش تلویزیون دو سه فیلمش را پخش کرد!!

دو-

28 اردیبهشت 1376 تنها چند روز مانده به یکی از عجیب ترین انتخابات تاریخ ایران، کیارستمی از پنجاهمین جشنواره کن، نخل طلا گرفت، روزهایی بسیار ملتهب که لابد به دولت و مدیریت سینمای وقت حق می داد فتح اورست سینمای دنیا توسط یک ایرانی را نادیده بگیرد و حتی از یک پیام تبریک خودداری کند(؟! ) ؛ عجیب آنکه یک سال بعدش و یا ده سال بعدترش هم هیچکس پیشقدم نشد برای او که دل در گرو مهر این خاک داشت آیین گرامی داشتی، شایسته جایگاهش به پا کند؛ انگار هیچکس متوجه نبود او با ماندن در ایران چه اعتبار بین المللی هنری و حتی سیاسی به سرزمین مادری علاوه می کند. همه دست روی دست گذاشتند و گذاشتیم تا تیتر سوزناک بزنیم :"اولین استقبال، آخرین بدرقه".

سه-

راستش این اواخر هنرمندانی رفته اند که اجحاف درباره شان کم نشده بود: حسرت کنسرتی ناقابل که حبیب محبیان با خود به خاک سرد برد و دغدغه های انسان دوستانه پرویز کلانتری که بی سامان ماند، انبوه چنین رفتن هایی یادآوری می کند ما نه تنها قدرشناس هنرمندان مان نیستیم بلکه به موقعیت خاص هنر در این روزگار وانفسا هم پی نبرده ایم؛ روزهایی ست که جهانی شدن را چون لحاف چهل تکه می دوزند و تنها فرهنگ و هنر به واسطه آفرینش های خلاقانه بزرگانی هم تراز کیارستمی می تواند تکه ای از ایران به آن بدوزد. از این رو می اندیشم بهترین راه برای زنده داشت عباس کیارستمی، گرامی داشت استاد شجریان و همه نخبگان و بزرگانی ست که به خون جگر پرچم هنر ایران را برافراشته داشته اند ، کیارستمی را با رفع توقیف از فیلم ها، حذف لغو از پیش روی کنسرت ها، و زدودن محدودیت های عرصه نشر... عزیز بداریم. این گونه می توان سرزمینی که او بدان مهر می ورزید را در نگاه جهانیان عزت بخشید؛ سرزمینی که در آن هنرمند و اثر هنری تابلوی ورود ممنوع نمی بیند. هفدهم فروردین تیتر این ستون شده بود "ما زرگران خوبی نبودیم"، اشاره به این نکته که قدر زرهایی چون کیارستمی و شجریان را ندانسته ایم؛ باید که فوری یک اصلاح تاریخی کنیم، شاید یک جراحی ژنتیکی ، زیرا درد است که فردای نبودن بزرگان مان فقط بدرقه کنندگان و عزاداران شیکی باشیم.

-این یادداشت امروز 22 تیر در روزنامه شرق ص 14 به چاپ رسیده است.

 

حسین هاشم پور حسین عبدالهاشم پور
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین