چرا وزیر ارشاد در ۶ ماه گذشته یکبار هم از یک نمایش غیرسفارشی دیدن نکرده است؟/ چرا حمید امجد، محمد رضایی راد، محمد رحمانیان، بهرام بیضایی، علیرضا نادری، محمد یعقوبی، نغمه ثمینی و بسیاری دیگر در جشنواره تئاتر فجر نیستند؟
مرور تصمیمهای گرفته شده برای تئاتر، یا به بیان بهتر، تصمیمهای گرفته نشده! و سردرگمی به وجود آمده در مباحثی چون «چگونگی حمایت از هنرمندان و سالنهای نمایشی در برابر تورم و فشار اقتصادی و ... اهالی تئاتر را آزار می دهد...
ایران آرت : بابک احمدی در بخش هایی از یادداشتش در نقد جشنواره تئاتر فجر در اعتماد نوشت:
... اصل مساله را باید جایی جز جامعه تئاتری و ناتوانیاش در معرفی نیروهای نرمافزاری و سختافزاری متخصص در امر برنامهریزی جستوجو کنیم. اینکه معتقد باشیم تئاتر ایران توانایی سامان دادن به امور خودش را ندارد سخن بیهودهای است وقتی با انواع و اقسام دخالتها و ممانعتها مواجه میشود. برای روشن شدن این مساله بد نیست به این نکته فکر کنیم که اساسا چرا این جشنواره نمیتواند از شیوه جشنوارههای معتبر تئاتر دنیا پیروی کند که دبیر هنری برگزاری به بررسی آثار میپردازد و طبق یک زیباییشناسی و تفکر و فلسفه مشخص از گروههای تئاتری برای شرکت در جشنواره دعوت به عمل میآورد؟
از این منظر میتوانم شیوه عمل خودمان را اینطور ترجمه کنم که «دبیران جشنواره ادوار تئاتر فجر پشت نام گروه انتخاب پنهان میشوند» چرا؟ چون حسب وضعیت موجود لازم نبوده کیفیت هنری خاصی داشته باشند، همینکه تایید جریانهای غیرتئاتری را دریافت کنند کافی است.
به این معنا بعضا با چهرههایی به عنوان دبیر جشنواره مواجه بودهایم که کیفیت و اندیشه فرهنگی هنریشان در اولویت دوم قرار داشته، پس برای پوشاندن کاستی اصلی باید گروه انتخابی به وجود بیاید که انتقاد هنرمندان به حداقل برسد.
دبیر جشنواره به سوالی با همین مضمون چنین پاسخ میدهد: «تغییر، جزو ذات تئاتر است مثل زندگی. گاهی این تغییر منجر به سقوط است و گاه منجر به پیشرفت. برای اینکه تغییر درست رخ بدهد، نیازمند اندیشهای جمعی هستیم که خطاها را کاهش دهد. در جشنوارههای تئاتری، این اندیشه جمعی در تشکلی تحت عنوان اتاق فکر یا شورای سیاستگذاری جشنواره رخ میدهد. چیزی که به آن کمتوجهیم. شورای سیاستگذاری میتواند تضمینکننده رشد در تغییر باشد و نیازمند است که از جامعه متخصص پیشکسوت و دانشگاهی از نسلهای گوناگون تشکیل شود و رویه تغییر را قانونمند کند و دبیر، مجری سیاستهایی باشد که در شورای سیاستگذاری تایید شده باشد. حلقه مفقودهای که شاهدش هستیم، حضور شورای سیاستگذاری تقریبا ثابت است که خط مشی اصلی جشنواره را با تغییراتی که رخ میدهد، اعمال میکند ولی توقعِ عدم تغییر، نابجاست.
در دورههای گذشته گاه شاهد تغییرات صد درصدی بودهایم که کنار نیامدن یا عدم تداوم آن سبب شده به عقب برگردیم. متاسفانه هیچ پژوهشی درباره نتایج این تغییرات صورت نگرفته است.» اما حقیقتا چه کسی گفته که «اندیشه جمعی» وجود خارجی دارد یا اساسا در وضعیت کنونی ما میتوانیم به چنین کیفیتی دست پیدا کنیم؟ جمع یا حول یک موضوع اشتراک نظر دارد یا بازتابدهنده نظرهای گوناگون است؛ اگر اولی اتفاق بیفتد که همان بهتر یک دبیر خوشفکر دست بهکار شود و وقت خودش و گروههای تئاتری را اینطور دستخوش اضطراب و کشمکش نکند. یعنی دبیر پس از تماشای یک نمایش مستقیم به کارگردان اعلام کند شما را شایسته حضور در جشنواره تئاتر فجر دیدم. اگر قرار است نتیجه کار شورا بازتاب نظرهای مختلف و بعضا مخالف باشد که لابد امروز باید شاهد حضور حمید امجد، محمد رضایی راد، محمد رحمانیان، بهرام بیضایی، علیرضا نادری، محمد یعقوبی، نغمه ثمینی و بسیاری دیگر در جشنواره باشیم که نیستیم. اصولا چه کسی باور میکند امروزه اجازه و امکان کنارهم نشستن نظرهای گوناگون وجود داشته باشد؟
مرور تصمیمهای گرفته شده برای تئاتر، یا به بیان بهتر، تصمیمهای گرفته نشده! و سردرگمی به وجود آمده در مباحثی چون «چگونگی حمایت از هنرمندان و سالنهای نمایشی در برابر تورم و فشار اقتصادی»، «کمک به افزایش زیرساختها»، «کاستن از موانع نانوشته با هدف ایجاد دلگرمی در هنرمندان و گروهها برای تولید و خلق هنری» و انواع مسائل نشان میدهد نمیتوان و نباید از جشنواره چهلم فجر انتظار خاصی داشت.
البته که این جشنواره برخلاف جشنواره سینمایی اقدام به حذف افراد و کارگردانان نکرده، اما اینکه محمدمهدی اسماعیلی در ۶ ماه گذشته یکبار هم به تماشای یک نمایش «غیرسفارشی» ننشسته، نشان میدهد که جمع زیادی از تئاتریها قرار است بدون حامی و پشتوانه به کار ادامه دهند. تنها لطف وزیر ارشاد نسبت به جشنواره تئاتر فجر نیز تا امروز توصیه به صرفهجویی مالی بوده است. «شرایط اقتصادی کشور خاص است و سعی بر این خواهد بود که با نهایت صرفهجویی این جشنواره برگزار شود و بودجه هم براساس همین اصل ارایه شده است.» حال باید منتظر ماند و دید برآورد 9 میلیارد تومانی ستاد برگزاری جشنواره که در مقایسه با بسیاری هزینههای فرهنگی نهادهای خاص بیشتر به پول خرد شباهت دارد، تامین میشود یا خیر. تا اینجای کار که یک رویای چندین و چندساله بر باد رفته است.
مرور تصمیمهای گرفته شده برای تئاتر، یا به بیان بهتر، تصمیمهای گرفته نشده! و سردرگمی به وجود آمده در مباحثی چون «چگونگی حمایت از هنرمندان و سالنهای نمایشی در برابر تورم و فشار اقتصادی»، «کمک به افزایش زیرساختها»، «کاستن از موانع نانوشته با هدف ایجاد دلگرمی در هنرمندان و گروهها برای تولید و خلق هنری» و انواع مسائل نشان میدهد نمیتوان و نباید از جشنواره چهلم فجر انتظار خاصی داشت. البته که این جشنواره برخلاف جشنواره سینمایی اقدام به حذف افراد و کارگردانان نکرده، اما اینکه محمدمهدی اسماعیلی در 6 ماه گذشته یکبار هم به تماشای یک نمایش «غیرسفارشی» ننشسته، نشان میدهد که جمع زیادی از تئاتریها قرار است بدون حامی و پشتوانه به کار ادامه دهند. تنها لطف وزیر ارشاد نسبت به جشنواره تئاتر فجر نیز تا امروز توصیه به صرفهجویی مالی بوده است.