هنرمندی که موسیقی ایرانی را با کلارینت مینوازد/ دمیدن در عشق
تهرانیتاش نوازندهای است که ردیف موسیقی ایران را با کلارینت نواخته است؛ او موسیقی را در یک کلمه توصیف میکند و میگوید: موسیقی یعنی عشق!
ایران آرت: ایسنا نوشت: عباس تهرانیتاش، نوازنده کلارینت یا همان قرهنی است که از کودکی عاشق موسیقی میشود و موهایش را در همین راه سپید میکند. او که حالا بیش از ۹۰ سال سن دارد، یک روز بهاری میزبانمان میشود برای یک گپ و گفت کوتاه.
وقتی میخواهیم صدا و تصویرش را ضبط کنیم از او میپرسم با چه کسی زندگی میکند؟ روبدوشامبرش را مرتب میکند و میگوید "تنها زندگی میکنم؛ تنها بودن مشکل است" کمی بعد در حالیکه نوای ساز او در فضا پخش میشود آرام آرام گفتوگویمان را از لحظه عاشق شدنش بر موسیقی، آغاز میکنیم؛ زمانی که در ۸ یا ۹ سالگی به مغازه اسباببازی فروشی میرود و میان آنها یک نیلبک را انتخاب میکند.
میگوید: وقتی در نیلبک دمیدم، صدای لطیفی داشت. آنجا موسیقی من را صدا کرد. اینگونه شد که به دنبال موسیقی و کلارینت رفتم؛ البته در ابتدا فلوت مینواختم. آنچنان با موسیقی کلاسیک مأنوس نبودم بنابراین رفتم و ردیفهای موسیقی ایرانی را آموختم.
این نوازنده ادامه میدهد: آدم باید برای هر کاری عشق بورزد یعنی عاشق باشد تا موفق شود. من وقتی در نیلبک دمیدم آن صدا من را گرفت. آنچه میخواستم به دست آوردم چون واقعاً عاشق کارم بودم و هستم. تا زنده هستم میتوانم در این ساز بدمم.
تهرانیتاش بیان میکند: من تنها کاری که توانستم انجام بدهم و خدمتی به موسیقی کشور کرده باشم این است که ردیف موسیقی ایران را تکنوازی کردم. از یونسکو برای من لوح فرستادند. من شاگردان زیادی تربیت کردم؛ حتی شاگردانی از آلمان و ژاپن. الان که کسالت دارم آنچنان فعالیت ندارم اما یک آموزشگاه موسیقی به نام من است که شاگردانی تربیت کردیم که موفق شدهاند.
در ادامه میگوید: به ما بها نمیدهند. از من سنی گذشته است اما الان جوانهایی هستند که کمانچه و تار خوبی مینوازند یا صدای خوبی دارند اما به آنها بها نمیدهند. من عاشق کارم هستم و به جوانها میگویم در این راه بیراهه نروند چرا که موسیقی پرورشدهنده روح انسانها است. من میگویم موسیقی یعنی عشق. من در این سن هستم موسیقی من را نگه داشته است. پیوند ما موسیقی ناگسستنی است.
او اضافه میکند: جوانها میخواهند یک شبه ره صد ساله را بپیمایند؛ نمیشود. ما زحمت کشیدیم تا این مسیر را طی کردیم. موسیقی آرامبخش و زبان ملتها است و دنیا برایش احترام قائل میشوند. موسیقیهای پاپ سنتی و کلاسیک باید باشد چون جوانها دوست دارند اما حدودی دارد. امروز شعرها خیلی زننده است و با ملودی نمیخواند اما سابق این حرفها نبود.
تهرانی تاش اظهار میکند: مؤسسه هنرمندان پیشکسوت است که خیلی به ما محبت میکنند. خانه موسیقی ما را بیمه تکمیلی کرده است؛ من از هیچجا حقوق بازنشستگی نمیگیرم. وزارت ارشاد ماهی ۲۵۰ هزار تومان و مؤسسه هنرمندان پیشکسوت ماهی ۵۰۰ هزار تومان به ما میدهد. غیر از اینها درآمدم از آموزشگاه موسیقی است.
او کتابی را تألیف و آن را نیمهکاره رها کرده که در این زمینه نیز میگوید: چون کسالت پیدا کردم فرصتی نشد که کتاب را به آخر برسانم دوست داشتم این کتاب را تمام میکردم زیرا درباره دستگاهها گفتم. این روزها دیگر ساز نمینوازم فعلاً دکتر گفته است برای مشکلی که برای ریهام پیش آمده نباید زیاد در ساز بدمم.
فاضل جمشیدی هنرمندی بود که در این دیدار حضور داشت.