بپر بپر بهنام بانی ،رستوران ممد استیک، دو دقیقه بودی حالا تا ماجرای امیر تتلو و بنیامین
ایران آرت : سیامک قلی زاده در وقایع اتفاقیه مطلبی با رویکرد طنز نوشته است:
برف آمده و همه هم بهشان خوش میگذرد. موزیسینها هم دل دارند خب! آنها هم باید در اینستاگرام شادیهایشان را با مخاطبان تقسیم کنند.
همانطور که بهنام بانی از پریدن خوشش آمده و هی میپرد و اسلوموشن هم میگیرد، بقیه هم دوست دارند دو تا عکس از شادی با برف بگیرند. آقا جرم است؟ خانم جرم است؟ اصلا دوست دارند، به شما چه؟ شما برو کارهای خفن و جدی و آیندهساز انجام بده و بگذار این بندگان خدا در حال خودشان باشند.
البته منظورم قطعا امیر تتلو نیست هرچند جدیدا با حرکاتش فقط روانشناسها را متعجب میکند. بقیه موزیسینهایمان را میگویم.
از دفاع از حق شهروندی و آزادی (البته در فضای مجازی) که بگذریم مگر تا الان چه چیزهایی در اینستاگرام به اشتراک میگذاشتند؟
یکی از ظرف خالی غذایش و دیگری با لب و لوچه آویزان از رستوران ممد استیک عکس میگذاشت،
اکثرشان هم که دائم در بیمارستان تشریف دارند (این آخری را متعاقبا در تلنگری مجزا برایتان روشن میکنم).
حالا از اینها توقع دارید مانند ما مردم عادی از برف عکس نگیرند؟ آها فهمیدم، الان میخواهید به من ایراد بگیرید که بعضی از موزیسینها اما دائم از کارهایشان ویدئو میگذارند. یا در استودیو در حال ضبط و تمرین هستند یا در کنسرت در حال گل کاشتن.
خب حالا سوال اینجاست؛ نتیجهای که از این دو قشر متصاعد میشود چه فرقی با هم دارد؟ از حجم تولیداتی که دارند چه چیزی قابل اعتناست؟ بازخوانیِ دوبس دوبسیِ تصنیفهای قدیمی یا آهنگهای نوستالژیک کارتونها یا ترانههای زیبایی مانند دو دقیقه بودی حالا، کجا میری تو بی ما؟ یا آن یکی که میگفت: انقده دیوونه باشه که سنگ توالتو آبی اناری کنه به هر حال همه این دوستانِ کاری، یک نوع کار تولید میکنند چون متاسفانه کیفیت کارها هیچگونه ربطی به محتوای عکسها ندارد بلکه به این ربط دارد که بین این عکس گرفتنها گاهی پنج دقیقه هم به موزیک ساختن فکر میکنند.
البته نه اینکه اینستاگرام چیز بدی باشد، نه، خیلی هم مفید است. مثلا بنیامین بهادری وقتی به آمریکا سفر کرد یک کلمه هم نگفت آقا ما تا یک مدت نامعلومی نیستیم. حالا اینستاگرام نامحرم بود نگفت، به ارکسترش چرا نگفت؟ بعد از مدتی هم برگشت و خیلی ناگهانی به اطراف ایران سفر کرد و کنسرت گذاشت و خلاصه در اینستاگرامش به ما خبر داد که چون اجازه ندادند نوازندههای خانم در کرمان روی صحنه بروند ایشان هم کلا اجرایش را لغو کرده است.
حالا کار نداریم دوستان ارشادی تهران گفتند داستان چیز دیگری بوده و بحث بر سر خانم و آقا بودن نوازندهها نبوده و بنیامین برای گرفتن مجوز اجرای دو نفر، در روز آخر اقدام کرده و از این حرفها. خلاصه از ما نه از آنها...
البته سالار عقیلی هم همین اتفاق برایش افتاد ولی احتمالا پیش خودش فکر کرده این بار روی صحنه میرویم تا راهش باز شود و بتوانیم دفعه بعدی خانمها را هم ببریم. البته ما که ذهنخوان نیستیم، شاید هم فکر دیگری کرده باشد. به هر حال استاد سالار عقیلی از خوبهای این عرصه هستند.