سفر به نامهای عجیب (3)
به خانه ارنست همینگوی میروم!
سفرهای نوروزی را اینجا با پیشنهادهای ایران آرت سپری کنید. به یقین این شهرهای عجیب و غریب را به کلیشههای معمولِ نوروزی ترجیح میدهید.
ایران آرت: میخواهم به خانه همینگوی در کی وست بروم. درست است که بهخاطر دیدن خانه همینگوی ذوق زدهام اما از وقتی میفهمم واژه «کی» در نام «کی وست» به جزیرههای کوچک به هم پیوسته گفته میشود، نام کی وست به فهرست نامهای محبوبم اضافه میشود. این جزیرهها کوچک و سرسبزند و مثل گلهای یک گردبند با رشتههای باریکی از جاده به هم وصل میشوند. درریا را که نگاه میکنم، این جزیرهها گله به گله رنگ آبی دریا را سبز کردهاند. انگار گردنبندت تکه تکه شده و روی دریا پخش شده باشد. در راه رسیدن به هتل، پشت چراغ قرمزی میایستم. کی وست شهر سرخوشی است. پذیرای اقلیتهای مختلف است و مردم از همه جای آمریکا برای زندگی آرامتر و دیده نشدن به این شهر مهاجرت میکنند. موتورهای معروفهارلی دیویدسون در همه جای شهر به چشم میخورد و حالا یکی از آنها کنارم پشت چراغ قرمز ایستاده. دستههای فرمان موتور بلند است و مرد پا به سن گذاشتهای که پشت موتور نشسته، مجبور است حسابی دستهایش را بالا ببرد. موهای مرد بلن و کم پشت است و آن را پشت سرش دم اسبی بسته. جلیقه چرمی تنش است و پوتنیهای داک مارتن سیاه با بندهای باز و طوطی هفت رنگی روی سرش آرام نشسته، انگار نشستن طوطی آن جا طبیعیترین کار ممکن باشد. نه مرد اعتراضی دارد، نه طوطی هفترنگ و نه مردمی که تماشاچی این صحنه نادرند. هتل هلیتون کیوست بیتکلفترین و اصیلترین هتلی است که دیدهام. از فلز و شیشه و نماهای آن چنانی هتلهای اسم و رسمدار در این هتل خبری نیست. خانه ویلایی بزرگی است. به سبک خانههای مستعمراتی با سقفهای شیروانی و دیوارهای سیمانی سفید که انگار همین الان مارکز با آن کت و شلوار نخی تابستانی کمردار سفید و صندلهای بندی از ایوانش پایین میآید و به اسپانیایی میگوید: «Hola» و دست مارمولک خاکی رنگ دو متریاش را که لای گیاههای پر پشت جلوی ایوان هتل میلولد میگیرد و به پیاهدهروی بعد از ظهرشان میروند.
لیلا نصیریها