شائبهبرانگیزبودن حرفهای امیرحسین چهلتن درباره نوع مرگ کوروش اسدی
از این دست مرگها زیاد دیدهایم، از عشقی و فرخی و عارف تا هدایت و نیما و ساعدی و مختاری
ایرانآرت: عصر دیروز پنجشنبه مراسم بزرگداشتی برای زنده بیاد کوروش اسدی برگزار شد و طی آن، سخنان امیرحسن چهلتن درباره نوع مرگ اسدی، شائبه هایی را برای برخی برانگیخت.
چهلتن ضمن ابراز ناراحتی و اندوه خود از درگذشت کورش اسدی در این مراسم تاکید کرد: من هم مثل همه همکارانم از درگذشت کورش اسدی غمگینم، ولی بیشتر عصبانی هستم. عصبانی هستم از عوامل، ادوات و ابزاری که باعث مرگهایی از این دست میشود. وقتی خبر را شنیدم از خودم پرسیدم نویسنده ایرانی چه طور میمیرد، بعد به نظرم رسید که سوال درست این است که نویسنده ایرانی چه طور زندگی میکند. واقعا غمانگیز است که زندگی ما اهمیتی ندارد.
این نویسنده افزود: نویسنده جوانی را تصور کنید که پس از سالها ممارست در ادبیات روزها و شبها را با این رویا سر میکند که رمان و داستانش چاپ شود، به ناگاه دستی بیرون میآید و به این رویای نجیب و پاک مشتی لجن میپاشد. نویسندهای را تصور کنید که 10 سال انتظار چاپ رمانش را میکشد و بعد از این همه سال دیگر لذتی از انتشار کتابش نمیبرد. نویسندهای که ناچار است برای امرار معاش تن به کاری بدهد که کار او نیست.
او ادامه داد: کار نویسنده نوشتن است که فرسایندهترین کارهاست، یعنی چینش لغات و کلمات و جملات برای خلق یک داستان. نویسندهای که به هر طرف نگاه میکند بن بست است و گویی در یک بیابان تاریک و بیمرز رها شده است. از این دست مرگها زیاد دیدهایم، از عشقی و فرخی و عارف تا هدایت و نیما و ساعدی و مختاری. ممکن است بگویید که این مرگ ها با هم متفاوتاند، ولی اراده پشت این مرگها یکی است. نقطه مشترک این مرگها شکل زندگی این نویسندگان است و اصولشان که آنها را به هم شبیه میکند.
به گزارش ایران آرت مشخص است که به مرارت های نویسندگی از جنس صادق هدایت یا محمد مختاری اشاره دارد و نه خودکشی او.